- ۲۹ فروردین ۱۳۹۱
- يک نظر
- 3,866 بار
- – پ +
- مصاحبه با نفرات برتر کنکور
گفتوگو با امیرحسین مشهدبان، رتبهی 7 منطقهی 2 و دانشجویپزشکی دانشگاه تهران
دانش ریاضی ذهن را نظاممند و تحلیلگر بار میآورد
امیرحسین مشهدبان، ویژگیهایی دارد که خاص خودش است و شاید این خصیصهی همهی دانشآموزانی است که در ماراتن کنکور سراسری موفق به اخذ رتبهی برتر میشوند. با آنکه رشتهاش تجربی است اما درسهای ریاضی و فیزیکش هیچ کم از زیست و شیمی ندارد. ریاضی را 92 درصد و فیزیک را 100 درصد زده است. به همین دلیل، موضوع اصلی گفتوگویمان را با او بر اهمیت برخورداری نظم و دانش ریاضی متمرکز کردهایم.
به عنوان یک دانشجوی پزشکی چه تعریفی از یک پزشک داری؟
به نظر من باید در رشتهی پزشکی یاد بگیریم که درست کار کنیم؛ باید قدرت تشخیص و تحلیل داشته باشیم. یک پزشک موفق مانند یک کارآگاه، همه چیز را موشکافانه بررسی میکند، حتی شاید لازم باشد سؤالاتی از بیمار بپرسد که با بیماری بیمار ارتباطی نداشته باشد یا در مورد زندگی شخصی بیمار باشد؛ امّا ممکن است پاسخ همین سؤالات، به تشخیص پزشک کمک کند؛ یعنی اطلاعات را به صورت خام از بیمار بگیرد و آن اطلاعات را تجزیه و تحلیل کند تا بتواند نتیجهی درست را به دست بیاورد و درست تشخیص دهد و درست در همین نقطه است که اهمیت دانستن ریاضی برای دانشجوی پزشکی مشخص میشود.
در صحبتهایت برای داشتن قدرت تحلیل به ریاضی اشاره کردی؛ ریاضی چهقدر اهمیت دارد؟
ریاضی درسی است که قوهی خلاقیت را پرورش میدهد. فرد، یکسری داده دارد و باید در مورد این دادهها تحلیلی ارائه دهد. باید ذهنش باز باشد تا بتواند کار را با خلاقیت انجام دهد. به نظر من ریاضی روی مغز تأثیر میگذارد و باعث میشود بتوانیم از مغزمان بهتر استفاده کنیم. حل مسایل ریاضی، نوعی ورزش برای ذهن است.
چه نظری در مورد رعایت تعادل بین درسها داری؟
بین دانشآموزان گروه تجربی، این موضوع خیلی رایج است؛ به زیست و شیمی علاقه دارند اما نسبت به ریاضی و فیزیک بیعلاقه هستند؛ به همین دلیل این دو درس را یا کم میخوانند یا کنار میگذارند و در عوض زیست و شیمی را افراطی میخوانند. این کار باعث میشود در درصدهایشان تعادل نداشته باشند و نتوانند رتبهی خوبی کسب کنند. به نظر من، داوطلبان گروه تجربی نباید از ریاضی و فیزیک غافل شوند و در کنار درس زیست و شیمی، باید ریاضی و فیزیک را هم جدی بگیرند. اگر سعی کنند همهی درسها را در یک سطح بخوانند، میتوانند تعادل را به خوبی در درسهایشان حفظ کنند و رتبهی خوبی به دست آورند.
در درسهای ریاضی و فیزیک کنکور چه درصدی آوردی؟
درس ریاضی را 92 درصد و فیزیک را 100 درصد زدم.
با اینکه درس ریاضی و فیزیک برای قبولی در رشتهی پزشکی کمتر از زیست تأثیرگذار است، امّا توانستی درصدهای خوبی در این دو درس بیاوری.
چون در سال دوم دبیرستان معلم فیزیک نداشتیم نسبت به دوران راهنمایی اُفت کردم؛ ولی در سال سوم و پیشدانشگاهی معدلم خیلی بهتر شد. من فیزیک را تا قبل از عید تمام کرده بودم. معلم ما حتی برای بعد از عید، برنامهریزی کرده بود و هر هفته یک آزمون فیزیک در مدرسه داشتیم و این آزمونها رفته رفته شکل جامعی به خود میگرفت. مثلاً اگر امتحان قبلی، از دو فصل بود، امتحان بعدی شامل دو فصل قبلی همراه با دو فصل بعدی بود.
از چه زمانی در آزمونهای برنامهای کانون شرکت کردی؟
از سال سوم دبیرستان در آزمونهای برنامهای ثبت نام کردم. البته سال سوم خیلی جدی نبودم؛ چون برنامهها و آزمونهای مدرسه را هم داشتم. بعد از اینکه مدرسه تعطیل شد به صورت جدیتری در آزمونهای برنامهای شرکت کردم و در پیشدانشگاهی از ماه دی و بهمن بیشتر روی آزمونهای برنامهای تمرکز کردم.
آیا بعد از آزمون، خود را ارزیابی میکردی؟ آیا از کلاسور ارزیابی استفاده میکردی؟
من سعی میکردم بعد از آزمونها که به خانه میرفتم، آزمون را بررسی کنم تا متوجه شوم در کدام سؤالات بیدقتی کردهام و کدام سؤالات را بلد نبودهام؛ اما اینطور نبود که هر آزمون را با آزمونهای قبلی مقایسه کنم. اطمینان داشتم که کارنامهی آزمون، کامل است و نقاط قوت و ضعف را به ما نشان میدهد. این کارنامه، هم نمودار داشت و هم درصدها را با هم مقایسه میکرد.
چگونه نقاط قوت و ضعف خودت را تجزیه و تحلیل میکردی؟ از چه زمانی در خودت احساس تغییر جدی کردی؟
وقتی وارد سال سوم شدم، اولین چیزی که برایم مهم بود امتحان نهایی بود. اوج درس خواندن من زمانی بود که به امتحانات نهایی نزدیک شدیم. نتیجهی امتحانات نهایی در کنکور تأثیر داشت. امتحانات نهایی را به خوبی پشت سر گذاشتم و وارد تابستان شدم. تازه کنکور را لمس کردم و در تابستان سعی کردم درسهای سال دوم را بخوانم. سعی کردم در تابستان بیشتر روی درسهای عمومی تمرکز کنم. مدرسهها که شروع شد، در درس خواندن جدّیتر شدم. نیمسال اول در آزمونهای برنامهای شرکت کردم و صحبتهای آقای قلمچی در روزهای آزمون خیلی روی من تأثیر گذاشت و باعث شد رتبهام تا آذرماه خیلی بالا برود. وقتی در رتبهام چنین پیشرفتی به دست آوردم، آزمونهای برنامهای را جدّی گرفتم. بعد از اینکه مدرسه تعطیل شد، برای آزمونهای برنامهای بیشتر وقت گذاشتم. در دوران طلایی نوروز، درسهایی را که در آنها ضعف داشتم بررسی کردم و کم و کاستیهایم را در درسها جبران کردم. بعد از پایان دوران طلایی نوروز، دوران جمعبندی را همگام با برنامهی راهبردی شروع کردم. دوران جمعبندی، نوعی صافکاری است؛ یعنی در این دوران به درسهایی که تا آن زمان خواندهایم، شکلمیدهیم. تستهای متفاوت میزدم و سعی میکردم ضعفهایم را جبران کنم.
آیا ساعت مطالعهی خودت را هم افزایش داده بودی؟
تا زمانی که مدرسه بودم فقط 5 ساعت در روز مطالعه میکردم؛ به هر حال درس خواندن همزمان با مدرسه رفتن سخت است؛ امّا زمانی که مدرسه تعطیل شد، تقریباً روزی 8 ساعت مطالعه میکردم. 8 ساعت مطالعه در روز به نظر من سخت نیست. من 4 ساعت قبلازظهر مطالعه میکردم و چند ساعتی استراحت میکردم و مجدداً بعدازظهر 4 ساعت درس میخواندم.
در آزمونهای جامع چگونه حضور داشتی؟
آزمونهای جامع از بهترین آزمونهای من بود و رتبهام در کنکور بهتر از آزمونهای برنامهای شد.
دانشآموز وقتی به کنکور نزدیکتر میشود، دچار نگرانی میشود؛ امّا امیرحسین با این روش منحصربهفرد، از نگرانی شب
کنکور دورشده است. در واقع امیرحسین آینده را امروز ساخته است. شیوهی مطالعهات در ماه آخر چگونه بود؟
هرچه به آخر میرسیم بهتر است ساعت مطالعه هم افزایش یابد؛ ولی این افزایش باید مناسب باشد. باید از اول سختی بکشیم تا سختیها به ماه آخر موکول نشود. این باعث میشود فشار کمتری را تحمل کنیم و ماه آخر خیالمان راحتتر باشد. من در فروردین و اردیبهشت به شدت عمیق درس خواندم و وقت زیادی گذاشتم. در ماه آخر تستهای مجموعهای را از کنکور سالهای گذشته کار کردم. با این روش، آموختههایم را تکرار و درسهایم را دوره کردم. این شیوهی تست زدن باعث میشود درسها متناسب با اهمیتشان خوانده شوند.
در آخر از نقش پدر و مادرت در موفقیت خودت بگو.
پدر و مادر، نقش مهمی دارند. شاید دانشآموز برای خود برنامهای دارد و پدر و مادر به آن برنامه اعتماد نمیکند و دانشآموز را زیر فشار روحی قرار میدهد. من برای خردادماه کمتر درس خواندم اما پدر و مادرم به من و برنامهام اعتماد داشتند. گاهی پدر و مادر با نظارت نادرست بر کار فرزندان خود به آنها لطمه میزنند و نتیجهی منفی میگیرند. به نظر من اگر گاهی اوقات پدر و مادر به فرزند خود اعتماد کنند، نتیجهی بهتری خواهند گرفت. آقای قلمچی همیشه گفتهاند:«هیچکس نمیتواند بهتر از خودِ دانشآموز مصلحت او را تشخیص دهد.»
منو تحت تاثیر خودش قرار داد.
درود و بدرود