تاملند

پست تبلیغاتی

پست تبلیغاتی

مصاحبه با رتبه 1 کنکور انسانی 1400 ، امیرمهدی زلفی

صحبت از رتبه‌های تک رقمی، به خصوص رتبه یک کشوری، که می‌شود، در ذهنمان فردی را تصور می‌کنیم که عاشق درس خواندن است؛ فردی که دوازده سال تحصیلش، به خصوص سال آخر، را  با دل و جان و اشتیاق بسیار به کتاب و درس پشت سر گذاشته است؛ اما «امیر مهدی زلفی» رتبه یک کشوری گروه آزمایشی علوم انسانی از ابهر، سال دوازدهم را سالی سخت می‌داند؛ سالی که خیلی از اوقات از شب بیداری‌ها و درس خواندن‌های مستمر و طولانی گله کرده و جالب‌تر اینکه هیچ وقت با وجود گله و شکایتی که داشته، درس خواندن را رها نکرده و گاه روزی 13 ساعت درس می‌خوانده است . می‌خواهیم بگوییم که رتبه‌های برتر هم مثل شما هستند؛ گاهی بی‌حوصله می‌شوند و گاهی هم خسته می‌شوند؛ اما آنچه این وسط مهم است، این است که هیچ وقت به هدفشان پشت نمی‌کنند. با تشکر از همکاری صمیمانه این داوطلب عزیز، نظر شما را به گفت و گویی که چندی پیش با آقای امیر مهدی زلفی داشتیم، جلب می‌کنم. مصاحبه با رتبه 1 کنکور انسانی 1400 ، امیرمهدی زلفی رو میتونید در ادامه مطلب بخوانید.

 

مصاحبه با رتبه 1 کنکور انسانی 1400 ، امیرمهدی زلفی

 

* آقای زلفی ! ضمن تبریک و به امید موفقیت روزافزون شما، به عنوان اولین و مهم‌ترین سؤال، لطفاً نحوه مطالعه‌تان را در هر یک از درس‌های آزمون سراسری به طور مبسوط توضیح دهید.

 

درس ادبیات: ادبیات را هم به صورت درس به درس و هم به طور موضوعی کار می‌کردم، اما تمرکزم بیشتر به صورت موضوعی بود. در کل، ادبیات دارای بخش‌های مختلف است و برای هر بخش باید وقت ویژه گذاشت و کار کرد. مهم‌ترین بخش، قرابت معنایی است که در آزمون سراسری معمولاً 9 سؤال از آن می‌آید. برای قرابت معنایی اول باید خوانش را درست کرد و راه درست خواندن نیز خواندن ابیات متعدد و حل تست‌های مختلف است تا به مرور در این زمینه پیشرفت کرد؛ در واقع، لازم است که بارها اشتباه کرد و واژگان را با تلفظ‌های مختلف خواند تا سرانجام تلفظ صحیح آنها را پیدا کرد. برای معنی هم باید دایره لغات قوی باشد و معنی واژگانی را که نمی‌دانیم از اینترنت یا فرهنگ لغات پیدا کرد و در دفترچه‌ای یادداشت نمود. در کل، لازم است که برای ادبیات زیاد وقت گذاشت و در جوّ آن قرار گرفت تا موفق شد. من در ابتدا شبی 10 تا تست قرابت می‌زدم، اما بعد که راه افتادم، شبی 5 تست می‌زدم؛ با این حال، نمی‌شود تست شبانه را رها کرد؛  چون مهارتت را در تست ادبیات از دست خواهی داد.

بخش دستور را هم به طور موضوعی کار می‌کردم و برای هر موضوع به صورت جداگانه تست می‌زدم تا بر آن تسلط پیدا می‌کردم و بعد می‌رفتم سراغ موضوع بعدی، و البته موضوعات قبل را هم در برنامه‌ام می‌گنجاندم که فراموشم نشود. برای فراگیری لغت هم منبع اصلی من، واژه نامه خود کتاب بود؛ البته چون فرّار است، آنها را بارها مرور کردم. شاید واژه‌های هر کتاب درسی را 30 بار مرور کردم و تا روز قبل از کنکور هم این مرور ادامه داشت؛ در واقع، روز قبل از کنکور، آخرین چیزی که مرور کردم، واژه‌های کتاب‌های فارسی بود.

سؤال‌های تاریخ ادبیات را با عنایت و لطف خدا زدم؛ و گرنه، اصلاً برای چنین سال سخت و عجیبی آماده نبودم. در بخش املا، هم فراگرفتن لغات، هم آوای آنها خیلی مهم است و باید تست زیاد زد و بارها کلمات هم آوا را در تست‌ها اشتباه زد و به نکته‌های تست‌های املا دقت کرد تا به مرور پیشرفت نمود. به نظرم، برای توانمند شدن در املا باید صبر داشت و در خوانش متون و اشعار، قوی بود و معنی شعرها و عبارات را فهمید تا بشود در تست زدن مهارت پیدا کرد.

بخش آرایه راستش اشک مرا درآورد ! تا قبل از عید، وضعم در این بخش خوب نبود، اما بعد از عید، به کمک یک کتاب کمک آموزشی و زمان ویژ‌ه‌ای که به این مبحث اختصاص دادم، توانستم به آرایه‌ها هم به طور نسبی مسلط شوم. برای فراگیری آرایه‌ها لازم است که اول به تست‌های تک آرایه‌ها مسلط شد؛ مثلاً تست استعاره، ایهام یا تشبیه را به تنهایی حل کرد و بعد سراغ تست‌های ترکیبی آرایه‌ها رفت. به نظر من، هر چقدر که در زمینه آرایه‌ها خوب باشی، باز امکان دارد تستی در کنکور بیاید که نتوانی به آن پاسخ دهی یا حتی آن را غلط بزنی؛ اما با تست زیاد زدن، می‌شود ضعف‌ها را کمتر نموده و در این زمینه پیشرفت کرد.

من برای تسلط بر ادبیات، خیلی زیاد تست زدم و علاوه بر حل تست‌های مختلف و متعدد، تست‌های یک کتاب را گاه تا چهار یا پنج بار می‌زدم؛ چون پیش خودم می‌گفتم که من باید کل تست‌های یک کتاب را درست بزنم تا سراغ کتاب دیگر بروم، و به نوعی وسواس فکری در این زمینه داشتم که البته خصلت بدی هم هست و انجام چنین کاری را به کسی توصیه نمی‌کنم.

درس عربی: من در درس عربی از پایه قوی بودم و به نظرم این درس مثل زبان خارجی است و اگر در این درس از پایه قوی باشی، خوب جلو می‌روی. به همین خاطر، معتقدم که اگر دانش‌آموزان  در قواعد عربی مشکل پایه‌ای دارند، اول آن را رفع کنند؛ برای مثال، دانش‌آموزی که در مبحث موصوف و صفت، که مبحث سال نهم است، ضعف دارد، نمی‌تواند اعراب آن را در سال دهم و یازدهم تشخیص دهد؛ در ضمن، برای تسلط بر قواعد، لازم است که نکات درس نامه کتاب درسی را خوب یاد گرفت و با تست زدن زیاد نیز بر ریزه کاری‌های قواعد مسلط شد؛ مثلاً متوجه می‌شوی که از مبحثی مثل مفعول مطلق، چند مدل تست می‌شود طراحی کرد. مبحث ترجمه نیز نکاتی دارد که اگر عربی دهم و یازدهم را خوب خوانده باشی، می‌توانی سؤال‌های ترجمه را خوب بزنی. در کل، در تست‌های ترجمه این طور نیست که گزینه‌ها در ترجمه یک واژه اختلاف داشته باشند. بیشتر اوقات، اختلاف آنها در جمع یا مفرد بودن یا نکره و معرفه بودن یک کلمه است همچنین زمان فعل‌ها هم خیلی مهم است؛ یعنی یک گزینه ماضی و گزینه دیگر مضارع ترجمه شده است. خوب دانش‌آموزی که به این نکته‌ها توجه داشته باشد، می‌تواند تست‌های ترجمه را هم به خوبی پاسخ بدهد.

درس معارف اسلامی‌: برای معارف لازم است که تک تک کلمات کتاب را حفظ کرد. همچنین لازم است که آیات را به عربی و ترجمۀ آنها را به فارسی حفظ نمود، و باید بدانی که هر آیه در کدام قسمت از کتاب آمده است. من هر کتاب معارف را بالای هفت بار خواندم و معتقدم که بیشتر خواندن کتاب، در یادگیری مطالب آن مؤثر است؛ البته تست هم لازم است، اما خواندن متن کتاب ارجحیت دارد.

درس زبان خارجی: زبان انگلیسی هم نیاز به پایه قوی دارد و مثل ادبیات  درسی دیر بازده است و نمی‌شود با یک یا دوهفته خواندن آنها، نتیجه گرفت؛ بلکه باید یک ماه بخوانی تا پنج درصد پیشرفت کنی. برای یادگیری مبحث reading   یا close test  باید متن‌های انگلیسی هم زیاد خواند؛ در ضمن، نباید از مواجه شدن با تست‌های زبان ترسید. متاسفانه نیمی از داوطلبانی که تست‌های زبان خارجی یا ریاضی را بد می‌زنند، به خاطر ترس از این دو درس است که اصلاً به سراغ این دو درس نمی‌روند؛ و گرنه، با تست زدن می‌شود در پاسخ دادن به سؤال‌های این دروس، تبحر پیدا کرد.

درس ریاضی: تعداد قابل توجهی از دانش‌آموزان علوم انسانی از ریاضی گریزان هستند و می‌گویند اگر ریاضی‌مان خوب بود که رشته انسانی نمی‌آمدیم؛ اما به نظر من ریاضی درس سختی نیست و با  تست زدن زیاد و مرور مکرر نکته‌های تست‌هایی که اشتباه می‌زنی و یادداشت کردن نکته‌های جدید یا مهم تست‌ها در یک دفترچه یادداشت و مرور چند باره آنها، می‌شود در این درس موفق شد.

درس اقتصاد: سؤال‌های اقتصاد، دو بخش حفظی و مساله دارد. برای بخش حفظی باید متن کتاب، حتی پاورقی‌ها، مو به مو خوانده شود؛ ولی برای بخش مساله، کتاب درسی کافی نیست. در کل، در کتاب، شاید دو یا سه مساله آمده باشد؛ در واقع، کتاب کمک آموزشی برای زدن تست‌های مساله لازم است. سؤال‌های مساله اقتصاد در کنکور طولانی است؛ مثلاً دو تا سؤال، یک صفحه دفترچه را پر می‌کند. ضمناً سؤال‌ها چند قسمتی است و برای پاسخگویی به سؤال‌ها هم لازم است از قسمتی که بلد هستی، وارد سؤال شوی و و گاه با دانستن یک قسمت هم می‌شود به پاسخ صحیح رسید. می‌خواهم بگویم که اگر تست اقتصاد زیاد بزنی، می‌بینی که به جواب رسیدن در سؤالات این درس هم کار سختی نیست.

درس ادبیات اختصاصی: برای تسلط بر بخش تاریخ ادبیات، باید کلمه به کلمه متن کتاب را خواند و حفظ کرد؛ چون امکان دارد که از مو به موی آن سؤال طرح کنند. بخش سبک‌شناسی کمی سخت‌تر است و باید حال و هوای کلی هر سبک را درک کرد و انجام این کار، نیاز به تست زدن زیاد دارد. دانش‌آموزان باید توجه داشته باشند که از طریق قلمرو زبانی و فکری، بهتر می‌شود که یک سبک را تشخیص داد. مبحث عروض را من به صورت شنیداری کار می‌کردم. هر چند که انجام این کار شاید در ابتدا کمی سخت به نظر برسد، اما از یک جا به بعد، هرچه به صورت شنیداری بیشتر کار کنی، دستگاه عروضی ذهنت قوی‌تر می‌شود. در ابتدا کافی است که برای هر وزن، یک بیت در ذهن داشته باشی و ابیات جدید را با اشعاری که در ذهن داری، مطابقت بدهی. من چون به عروض علاقه داشتم، از حل تست‌های زیاد برای تسلط بر این مبحث، اصلاً خسته نمی‌شدم. در کل، معتقدم که عروض را باید به صورت «دلی» کار کرد.

برای فراگیری مبحث قافیه، کتاب درسی کمک زیادی به داوطلب نمی‌کند؛ چون تبصره‌ها را توضیح نداده است و نیاز است که به کتاب‌های کمک آموزشی مراجعه کرد تا تبصره‌های قافیه را به خوبی متوجه شد.

درس عربی اختصاصی: برای یادگیری درس عربی اختصاصی، کار خاصی نکردم؛ در واقع، درس عربی را به صورت کلی، هم برای عمومی و هم اختصاصی، مطالعه می‌کردم.

درس تاریخ و جغرافیا: تاریخ مثل داستان است و نیاز نیست که کلمه به کلمه آن را حفظ باشی، اما نیاز به مرور دارد، خود من شاید در کل، هر کتاب را پنج یا شش بار خواندم؛ اما دو سال است که تست‌های جغرافیا مشکل شده است؛ مثلاً عکسی از نقشه‌ای در کتاب جغرافیای دهم می‌دهند، اما سؤال از کتاب دوازدهم است!

 

با مرکز مشاوره سایت کنکور ، مشاورت رو از بین رتبه های برتر آزمون سراسری انتخاب کن

برنامه ریزی اختصاصی + مشاوره تلفنی + پیگیری روزانه + پرسش و پاسخ مجازی + رفع اشکال درسی + مناسب ترین قیمت

 

چطور وقت کردید که پنج یا شش بار کتاب‌های حجیم تاریخ را بخوانید؟!

 

  دو بار در سال دهم کتاب تاریخ دهم را خوانده بودم. یک بار هم تابستان منتهی به سال یازدهم خواندم و دو بار هم در سال دوازدهم خواندم. ببینید آزمون سراسری گروه آزمایشی علوم انسانی، یعنی زحمت. بدون زحمت کشیدن و تحمل سختی، نمی‌شود در این گروه موفق شد.

درس علوم اجتماعی: متن کتاب جامعه‌شناسی را مثل اقتصاد باید مو به مو خواند؛ حتی پاورقی‌ها یا «بیشتر بدانیم»‌ها مهم هستند و نباید چیزی را از قلم انداخت؛ در ضمن، جامعه‌شناسی، به خصوص در سال دوازدهم، خیلی حفظی نیست و باید آن را فهمید و آمادگی ارایه سؤال‌های مفهومی را هم داشت؛ مثلاً باید دیدگاه‌های جامعه‌شناسی را بتوان از هم تفکیک کرد و تجزیه و تحلیل نمود. صرف حفظ کردن جواب نمی‌دهد.

درس فلسفه و منطق: درس منطق، نیاز به مرور و تست زدن زیاد دارد؛ در ضمن، باید تست‌های ترکیبی هم بزنی؛ یعنی امکان دارد که تست‌های درس‌های یک و دو  و سه را هم به طور مجزا خوب بزنی، اما وقتی تست‌های این سه درس به هم مرتبط بشود، با مشکل روبرو بشوی؛ برای همین منظور، باید مرتب درس‌ها را مرور کنی و تست‌های ترکیبی را بزنی.

فلسفه را باید فهمید و نمی‌شود با کلید واژه جلو رفت. باید نظریه‌های فلاسفه را بفهمی ‌و بین درس‌های مختلف فلسفه ارتباط برقرار کنی. در کل، برای کسی که علاقه‌مند به فلسفه نیست، این درس، درس سختی است.

درس روان‌شناسی: روان‌شناسی، درس خوب و روانی است و بیشتر سؤال‌های آن حفظی است، اما سؤال مفهومی هم می‌دهند و برای همین، لازم است که علاوه بر حفظ کردن به مفهومی خواندن هم توجه داشت؛ برای مثال باید دقت کرد که در بخش فعالیت‌ها، هر یک از مثال‌های کتاب به چه موردی اشاره می‌کند.

 * روزی چند ساعت مطالعه می‌کردید؟

امیر مهدی زلفی: تابستان روزی شش ساعت درس می‌خواندم . طی سال تحصیلی هم، در روزهایی که کلاس نداشتم، هشت تا نه ساعت، و روزهایی که کلاس داشتم، ساعت مطالعه‌ام کمتر بود. بعد از عید نوروز هم 12 تا 13 ساعت در روز درس می‌خواندم.

 

 

* بعد از عید، از این همه ساعت مطالعه در روز خسته نمی‌شدید؟!

 

 چرا. گاهی اوقات خسته می‌شدم و حتی شکایت هم می‌کردم و به قول معروف غر می‌زدم؛ حتی سر کلاس به دبیرانمان می‌گفتم که چرا آن‌قدر باید درس خواند؛ اما این شکایت‌ها فقط در حد حرف بود و کارم را انجام می‌دادم و به خودم می‌گفتم که خوب یا بد، این دوران هم می‌گذرد و اگر الان کنار بکشم و کوتاهی کنم، شاید بعدها حسرت بخورم که ای کاش بیشتر می‌خواندم. شاید 20 سال دیگر، از اینکه در این دوران کوتاهی کردم، پشیمان شوم، اما الان مطمینم که هیچ وقت به خودم نخواهم گفت که چرا کوتاهی کردم. به نظر من، یک کنکوری باید یک مقدار یک دنده باشد تا کم نیاورد؛ چون اگر آدم ناز نازی باشی، زود جا می‌زنی !

* فکر می‌کنید که مطالعه برای کنکور باید به شیوه خاصی باشد؟

 این سؤال را خیلی از دانش‌آموزان از من می‌پرسند؛ اینکه با چه روشی درس خواندی که موفق شدی؟ اما مگر درس خواندن برای کنکور، روش خاص دارد؟ خوب کتاب را باز می‌کنی و می‌خوانی. دیگر فقط باید حواست باشد که آن را به صورت سرسری نخوانی. می‌خواهم بگویم که اگر کسی رتبه یک می‌آورد، مبتکر سیستم نوینی برای درس خواندن نیست ! فقط با دقت و عمق  بیشتری درس خوانده و تست زده و تست‌های بیشتری هم حل کرده است. 

* آیا در این مدت، برای شما پیش آمد که در درسی یا آزمونی طی سال دوازدهم، نتایجت مطابق میلت نباشد؟

 بله. در چند آزمون آزمایشی آرایه‌های ادبی را خوب جواب ندادم؛ به همین خاطر، در برنامه مطالعاتی‌ام، زمان بیشتری را برای تسلط بر این مبحث گذاشتم و نتیجه گرفتم.

* کرونا و تعطیل بودن کلاس‌های حضوری، چه تاثیری بر نحوه کار شما گذاشت؟

 بدون شک، فضای تحصیلی ناشی از کرونا، مسؤولیت بیشتری را بر عهده‌ام گذاشت و باید متعهدتر می‌بودم؛ اما از سوی دیگر، با اینکه ابهر شهر کوچکی است، ولی باز رفت و آمد به مدرسه، زمان بر است. به همین خاطر، کلاس‌های مجازی باعث شد که زمان بیشتری در اختیار خود داشته باشم.

 * شب قبل از کنکور چه کردید؟

 لغات فارسی سه سال را دوره کردم و شام خوردم و وسایل مورد نظرم را در کناری گذاشتم و خوابیدم؛ البته کمی طول کشید تا به خواب بروم، اما وقتی به خواب رفتم، تا صبح راحت خوابیدم.

* سرجلسه آزمون مشکلی نداشتید؟

 من عینکی هستم و بند ماسک و دسته عینک، گوشم را آزار می‌داد.

* انتظار کسب رتبه یک کشوری را داشتید؟

نه. من معلم خصوصی نداشتم. کلاس‌های فوق برنامه نمی‌رفتم و فقط از کتاب‌های تست و کمک آموزشی استفاده کردم. برای همین هم فکر می‌کردم که حتماً از این همه مدارس خوب در تهران، یکی دیگر پیدا می‌شود که وضعیتی بهتر از من داشته باشد و رتبه یک آزمون سراسری شود !

گفت

* در موفقیتتان، خانواده‌تان چه نقشی داشتند؟

امیرمهدی زلفی:  مهم‌ترین نقش خانواده‌ام در این بود که در درس خواندن من دخالتی نداشتند و این موضوع باعث شد که من کلافه یا ناراحت نشوم؛ چون به نظر من، اینکه والدین دم به دم نظارت بکنند و به کار فرزندشان سرک بکشند، ناراحت کننده است. والدین باید بپذیرند که حتی اگر فرزندشان اهل درس خواندن نباشد، با پی گیری مداوم، باز هم درسخوان نخواهد شد.

* در سال دوازدهم ورزش هم می‌کردید؟

 روزی یک ساعت در بوستان نزدیک خانه‌مان می‌دویدم. صبح کنکور هم همان جا نیم ساعت نرمش کردم و بعد به جلسه آزمون رفتم.

* تغذیه‌تان در سال آخر چطور بود؟

امیر مهدی زلفی (با خنده): همان آب گوشت و قرمه سبزی همیشگی بود!

* به عنوان سخن نهایی، چه حرفی با داوطلبان آزمون سراسری سال آینده (1401) دارید؟

 تکلیفتان را با خودتان روشن کنید. اگر اهل درس خواندن هستید، جانانه درس بخوانید و هرچه در توانتان است، وسط بگذارید تا بعد از یک یا دو سال یا حتی 10 سال، حسرت کوتاهی کردن، در دلتان نماند، و اگر اهل درس خواندن نیستید، این طور نباشد که چند سال پشت کنکور باشید و در این چند سال به اندازه یک سال هم درس نخوانید. می‌شود اصلاً کنکور نداد و  آینده را از راه‌های دیگر هم رقم زد.

* معدل کتبی نهایی؟‌

19/88

* درصدهایتان را در آزمون سراسری نیز بفرمایید:‌

زبان و ادبیات فارسی 81/4 درصد، زبان عربی: 92 درصد، فرهنگ و معارف اسلامی‌: 96 درصد، زبان خارجی: 90/7 درصد، ریاضیات: 62 درصد، اقتصاد: 100درصد، ادبیات فارسی تخصصی: 92/3 درصد، زبان عربی تخصصی: 100درصد، تاریخ و جغرافیا: 57/8 درصد، فلسفه و منطق: 85/4 درصد، و روان‌شناسی: 93/4 درصد. 

  

به نظر من، یک کنکوری باید یک مقدار یک دنده باشد تا کم نیاورد؛ چون اگر آدم ناز نازی باشی، زود جا می‌زنی !

 

اگر اهل درس خواندن هستید، جانانه درس بخوانید و هرچه در توانتان است، وسط بگذارید تا بعد از یک یا دو سال یا حتی 10 سال، حسرت کوتاهی کردن، در دلتان نماند

 

حدودا از ساعت ۸ صبح تا ۱ بامداد درس می خوانده و کاملا به صورت مجازی پیش رفته است. مجازی بودن کنکور در اختصاص دادن زمان بیشتر به مطالعه تاثیر بسزایی داشته و از این لحاظ  تحصیل مجازی را نکته مثبتی میدانسته است، البته دور بودن از معلمان را نیز یکی از آفات این دوران دانست.  تنها از بستر مجازی و سامانه ملی شاد با آنان در تعامل بودند، او البته زیرساخت‌های این برنامه را قوی ندانست، اما به علت تحت فشار بودن در این سال آن را به اجبار مطلوب دانست، همچنین او برای دوران کنکور خود هیچ معلم خصوصی نگرفت و تنها با معلمین مدرسه خود پیش رفت.

 

ارسال دیدگاه

0

  عضویت  
اطلاع از

تبلیغات متنی