تاملند

پست تبلیغاتی

پست تبلیغاتی

مصاحبه با سه رتبه تک رقمی کشوری کنکور ریاضی 97

گفت و گو با سه رتبه تک رقمی کشوری کنکور ریاضی 97

سید محمد صادق کشاورزی (رتبه 2)، روزبه امین تفرشی (رتبه 5)، سجاد فقفور مغربی (رتبه 6)

 

قسمت دوم مصاحبه و درصدهای کارنامه کنکور اضافه شد

 

 

همیشه نحوۀ مطالعۀ، فعالیت، تفریح، و در کل، زندگی داوطلبان تک رقمی در آزمون سراسری، برای سایر داوطلبان، به خصوص داوطلبان سال بعد، جالب و خواندنی است. داوطلبان می‌خواهند بدانند که چطور یک داوطلب می‌تواند در این مسابقۀ ملی و سراسری، گوی سبقت را از بقیه برباید و بهترین نتیجه را کسب کند؟ امسال، نسبت به چند سال گذشته، شرایط تا حدودی متفاوت است؛ زیرا کتاب‌های نظام جدید آموزشی در برخی از دروس تغییر کرده و شاید برخی از مباحثی که داوطلبان سال گذشته آنها را مطالعه کرده‌اند، در کتاب‌های درسی داوطلبان سال دوازدهم وجود نداشته باشد، و برعکس، مطالب جدیدی هم وجود داشته باشد که داوطلبان پیش‌دانشگاهی در سال گذشته آنها را نخوانده‌اند؛ برای مثال، دانش‌آموزان دوازدهم امسال کتاب عربی دارند و درس عربی جزو ساعت‌های موظف آنهاست؛ اما در نظام قدیم، داوطلبان گروه‌های آزمایشی علوم ریاضی و فنی، علوم تجربی و هنر، در سال چهارم، درس عربی نداشتند. از سوی دیگر، خود داوطلبان تک رقمی هم شیوۀ یکسانی برای مطالعه و آمادگی برای آزمون سراسری ندارند و در همین گفت و گو می‌بینید که برای یادگیری یک درس، شیوه‌های بعضاً متفاوتی را در پیش گرفته‌اند. ما معتقد نیستیم که داوطلب امسال برای موفقیت در آزمون سراسری، باید جا پای داوطلبان برتر بگذارد؛ چون توان علمی، آمادگی روحی و جسمی، و در کل، شرایط هر داوطلبی با سایر داوطلبان، به ویژه با رتبه‌های تک رقمی، متفاوت است؛ ولی بدون شک، می‌توان از سخنان این عزیزان بهره‌های بسیار برد و با مطالعۀ آنها استفاده مطلوبی در راستای رسیدن به اهداف خود داشت.
از همین رو، چندی پیش گفت و گویی با سید محمد صادق کشاورزی، رتبۀ 2، روزبه امین تفرشی رتبۀ 5، و سجاد فقفور مغربی، رتبۀ 6 کشوری گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی آزمون سراسری سال 97 داشتیم. با تشکر از این عزیزان که در این گفت و گو شرکت کردند، بخش اول این گفت و گو که دربارۀ نحوۀ مطالعۀ دروس عمومی و اختصاصی حاضر در آزمون سراسری از سوی این افراد است، خدمتتان تقدیم می‌گردد.

* اولین و مهم‌ترین سؤالی که برای اکثر داوطلبان آزمون سراسری پیش می‌آید، این است که هر درس را چگونه مطالعه کردید؟ لطفاً به هر درس به طور مجزا بپردازید.

 

ادبیات
سجاد فقفور مغربی: ادبیاتم خوب بود و از سوم راهنمایی، فرهنگ معین را مطالعه می‌کردم و در نتیجه گنجینۀ لغاتم هم خوب بود، و چون شعر می‌گویم، با قرابت معنایی نیز مشکلی نداشتم؛ با این وجود، ادبیات را به صورت موضوعی مطالعه می‌کردم؛ به خصوص سه ماه آخر، وقت بیشتری برای این درس می‌گذاشتم و هر روز یک ساعت و نیم و بعضی از روزها دو زنگ برای این درس مطالعه می‌کردم و برنامه‌ام هم این بود که روزی نیم ساعت قرابت معنایی، نیم ساعت زبان فارسی (دستور) و نیم ساعت لغت یا تاریخ ادبیات می‌خواندم.
در کل، در ادبیات بیشتر تست می‌زدم و برای تحلیل تست‌ها هم وقت قابل توجهی می‌گذاشتم و حتی دنبال تفکر طراح سؤال بودم.
سید محمد صادق کشاورزی: تا سال چهارم فقط کار معلم را انجام می‌دادم؛ اما سال چهارم دیدم که نیاز به مطالعه دقیق‌تر و بیشتر ادبیات را دارم؛ در نتیجه، هر هفته یک زنگ را برای مطالعۀ لغات و تاریخ ادبیات گذاشتم و تا هفتۀ آخر هم مطالعۀ این دو مبحث را رها نکردم؛ چون مباحثش فرّار است . آرایه های ادبی را با کتاب تست جلو رفتم و برای خواندن زبان فارسی، به تست‌های آزمون‌های سراسری بسنده کردم؛ چون حیطۀ ادبیات، بسیار وسیع است و گاه تست‌های کتاب‌های کمک آموزشی در این درس، غلط است.  
 
 
عربی
سجاد فقفور مغربی: بیشترین ضعف درسی من در عربی بود. اوایل در این درس سردر گم بودم و بیشترین بازه مطالعاتی را در دروس عمومی به این درس اختصاص می‌دادم؛ اما خوشبختانه، بعد از مدتی تست زدن، دانستم که چگونه باید این درس را بخوانم؛ برای مثال، در ترجمه به سراغ فعل و ویژگی‌های آن می‌رفتم و به مفرد یا جمع بودن واژه‌ها دقت می‌کردم. می‌خواهم بگویم که به مرور، نکته‌های مهم در ترجمه یا قواعد، چشم انسان می‌گیرد.
روزبه امین تفرشی: عربی، ضعیف‌ترین درسم بود. سال سوم 20 یا 30 درصد بیشتر نمی‌زدم؛ اما سال چهارم بیشتر انگیزه گذاشتم و در نتیجه این درس را بهتر فهمیدم. اصلاً انگار ناگهان به درک عربی رسیدم و بعد تقریباً بهترین درس عمومی من عربی شد؛ البته در درک مطلب، تا آخر هم تا حدودی مشکل داشتم و در آزمون سراسری هم در یکی از درک مطلب ها به مشکل برخوردم و دیدم زمان‌بر است و امکان دارد که برای درس زبان وقت کم بیاورم که آن را رها کردم؛ در نتیجه، عربی را 85 درصد زدم.
سید محمد صادق کشاورزی : من از سال اول جذب درس عربی شدم، اما تست کار نمی‌کردم و تا آخر سال سوم، به صورت مفهومی این درس را می‌خواندم. سال چهارم، هفته‌ای یک ساعت و نیم برای عربی وقت می‌گذاشتم که بیشتر این وقت هم شامل تست درک مطلب می‌شد؛ اما از دی ماه برای درس عربی فقط تست ترکیبی می‌زدم.
 
 
معارف اسلامی
سید محمد صادق کشاورزی: سال اول و دوم، درس معارف اسلامی را خیلی جدی نگرفتم. سال سوم هم دبیرمان چندان کاری با کتاب درسی نداشت و من خودم کتاب را در خانه می‌خواندم و کمی هم تست می‌زدم. سال چهارم هم من از کلاس درس عقب بودم؛ چون دانش‌آموز المپیادی بودم و در کلاس‌های تابستان حضور نداشتم و سایر دانش‌آموزان 10 درس معارف اسلامی دوم را در تابستان مطالعه کرده بودند؛ برای همین نگران درس معارف اسلامی بودم؛ اما در نهایت، تصمیم گرفتم که قدم به قدم در این درس جلو بروم. ابتدا آیات موجود در کتاب را حفظ کردم و هر درس را با دقت خواندم؛ ولی در دوره‌های بعدی، درس‌ها را روزنامه‌وار می‌خواندم. در کل، این درس، زمان زیادی از وقت مرا به خود اختصاص می‌داد و هر شب حدود یک ساعت و نیم معارف اسلامی می‌خواندم و پیش از کنکور، آخرین کتابی را هم که کنار گذاشتم، کتاب معارف اسلامی بود.
روزبه امین تفرشی: از اول سال چهارم، «بکوب» معارف اسلامی می‌خواندم و تا شب آخر نیز این درس را کنار نگذاشتم. در واقع چهار یا پنج بار کتاب‌های معارف اسلامی را دوره کردم و تست زدم، اما چون تصور می‌کردم که نیازی به حفظ آیات قرآن موجود در کتاب درسی نیست، برای حفظ آیات وقت نگذاشتم و در سر آزمون نیز به همین خاطر دچار مشکل شدم.
سجاد فقفور مغربی: در درس معارف اسلامی، هدف برای من خود کتاب درسی بود و چندان تست نمی‌زدم. در کتابم نکته‌های مهم را با مارکت‌های رنگی علامت می‌زدم. شاید پنج بار کتاب‌های معارف اسلامی را مرور کردم؛ در واقع به تعداد رنگ‌های «های لایت»های موجود در کتاب درسی‌ام، آن را دوره کردم؛ چون در هر دوره با یک رنگ جدید، نکته‌های مهم را «های لایت» می‌کردم. هر شب کتاب معارف اسلامی را دستم می‌گرفتم و مثل یک کتاب داستان، مطالعه‌اش می‌کردم. انجام همین کار، باعث شده بود که همۀ آیات قرآن موجود در کتاب درسی را حفظ بشوم.
 
زبان خارجی
سجاد فقفور مغربی: از دوران دبستان به آموزشگاه زبان می‌رفتم؛ در نتیجه زبانم خوب بود. ماه‌های آخر کمی «کلوز تست» و «ریدینگ» کار کردم.
روزبه امین تفرشی: زبانم خوب بود و بجز کار کلاس درس، خیلی کم برای این درس وقت می‌گذاشتم. شب قبل از کنکور هم لغت‌های کتاب درسی را مرور کردم.
سید محمد صادق کشاورزی: از اول دبستان به آموزشگاه زبان می‌رفتم و زبانم خوب بود؛ اما سال چهارم در تست‌های «کلوز تست» و «ردینگ» به مشکل برخوردم؛ در نتیجه، برنامه تستی منظمی برای مطالعه این درس داشتم و هفته‌ای یک «ریدینگ» و «یک کلوز تست» می‌زدم. انجام همین کار، باعث شد که سرعتم در پاسخگویی به تست‌های زبان، بسیار بالا برود.
 
 
ریاضی پایه و دیفرانسیل
سید محمد صادق کشاورزی: همان طور که پیش از این گفتم، من چون در المپیاد کامپیوتر شرکت کرده بودم، تابستانم را از دست دادم و از مهر ماه سال چهارم هم برای کنکور درس خواندم. زمانی که سر کلاس دیفرانسیل آمدم، دبیرمان “حد”را درس داده بود و من اواسط مبحث حد مثلثاتی، سر کلاس حاضر شدم. اوایل تست حد در مخیّله‌ام نمی‌گنجید و وقت زیادی برای حل هر تست می‌گذاشتم؛ به طوری که تا آذر ماه، تست زمان‌دار برای درس ریاضی نزدم؛ اما برای این درس، هر روز یک ساعت و نیم وقت می‌گذاشتم. در ریاضی پایه، با اینکه در سال‌های اول و دوم و سوم، تست چندانی کار نکرده بودم، اما به خاطر تدریس خوب دبیرهایم و تمرین‌های سخت و مفهومی که آنها با ما کار کرده بودند، قوی بودم و سال چهارم مشکلی با این درس نداشتم.
روزبه امین تفرشی: دیفرانسیل را مبحث به مبحث با معلم می‌خواندیم و جلو می‌رفتیم؛ البته اوایل سخت بود و حتی بیشتر ما دانش‌آموزان سردرگم بودیم و امتحانات دبیرمان برایمان واقعاً سخت بود، اما برنامۀ کلاس را در هر شرایطی رها نکردیم و در نهایت، مطالب برایمان واقعاً آسان شد و حتی 12نفر از بچه‌های کلاس، تست‌ها را بالای 90 درصد می‌زدند.
سجاد فقفور مغربی: دیفرانسیل و ریاضی پایه را خودم در تابستان جمع کردم؛ البته نقطه قوت من از اول ریاضی بود و مشکلی با این درس نداشتم.
 
 
هندسۀ پایه
سید محمد صادق کشاورزی: هندسه پایه را خودم در سال چهارم می‌خواندم و با تست زدن زیاد، به آن مسلط شدم. به نظر من، در هندسه مهم این است که خودت به جواب برسی، نه اینکه  تا به مشکل برخوردی، سریع راه حل را ببینی. من گاهی در یک ساعت، بیشتر از دو تست حل نمی‌کردم، اما کاملاً به تست مورد نظر و تست‌های مشابه آن مسلط می‌شدم.
البته باید بگویم که امسال تست‌های درس ریاضی در آزمون سراسری، متفاوت بود و حال و هوایش تغییر کرده بود. خود من نتوانستم تست 1 تا 4 ریاضی را حل کنم و از تست پنجم شروع کردم.
روزبه امین تفرشی: هندسۀ پایه، به نظر من درسی است که سؤال‌هایش خلّاقانه است و باید روی سؤال‌ها فکر کرد و دید که چیزی به ذهنت می‌رسد یا نه؛ یعنی معتقدم که نباید داوطلب سراغ راه حل برود، بلکه باید خودش با سؤال کلنجار برود؛ هر چند که گاهی اوقات بعضی از سؤال‌ها را نمی‌شود با این شیوه، به نتیجه رساند.
سجاد فقفور مغربی: در درس هندسه پایه، من برعکس دوستان، برای حل سؤال هندسه وقت زیادی نمی‌گذاشتم. نحوۀ کارم به این صورت بود که 5 ثانیه برای حل تست وقت می‌گذاشتم و اگر به جواب نمی‌رسیدم، پاسخ تست را می‌دیدم؛ چون به نظر من یک سؤال هندسه می‌تواند در 30 ثانیه یا پنج دقیقه حل شود و نباید برای حل یک تست، وقت زیادی گذاشت؛ چون حتی سؤال‌های هندسه هم به ندرت خلّاقانه است و اگر در این درس زیاد تست بزنی و راه حل‌ها را ببینی، نکته‌های تستی دستت می‌آید و می‌توانی در مدت کم به تست‌های کنکور در این درس پاسخ بدهی.
سید محمد صادق کشاورزی: شاید نگاه من در ارتباط با سؤال‌های ریاضی، کمی المپیادی بود؛ چون در المپیاد باید برای هر سؤال وقت گذاشت، با آن دست و پنجه نرم کرد و در نهایت حلش کرد. من هم نگاهم به تست‌های ریاضی کنکور همین گونه بود.
 
 
هندسه تحلیلی
سید محمد صادق کشاورزی: هندسه تحلیلی هم از جمله درس‌هایی بود که من اول مهر در این درس از کلاس عقب بودم و بچه‌ها بُردار را در تابستان خوانده بودند؛ برای همین من به این مبحث وارد نبودم و مدتی با آن مشکل داشتم و روش تست زدن آن را نمی‌دانستم؛ اما با تست‌های زیادی که حل کردم و مطالعۀ جزوۀ دبیرمان، به نتیجه رسیدم.
روزبه امین تفرشی: سؤال‌های هندسۀ تحلیلی «روتین» است. به نظر من 20 مدل سؤال بیشتر ندارد؛ یعنی اگر قضیه را یاد بگیری، ایده‌ها تکرار می‌شود.
سجاد فقفور مغربی: در هندسۀ تحلیلی، تست جدید به ندرت دیده می‌شود. من مثل دیفرانسیل به این درس نگاه می‌کردم. در کل، بیشترین بازۀ مطالعاتی من به درس ریاضی برمی‌گشت؛ به خصوص تابستان منتهی به سال چهارم، برای این درس وقت زیادی گذاشتم.
 
 
گسسته
سجاد فقفور مغربی: به کار بردن واژۀ خلّاقانه، به نظر من در سؤال‌های گسسته صحیح‌تر است و می‌شود در این درس، سؤال‌های جدید طرح کرد؛ اما در همین درس، که در المپیاد سؤال‌های خلّاقانه‌ای از آن طرح می‌شود، در کنکور می‌شود با حل تست‌های زیاد به سؤال‌هایش پاسخ داد. من سه ماه آخر در درس دیفرانسیل یک دور دیگر کتاب را مرور کردم؛ اما برای درس‌های هندسه و گسسته، لای کتاب را هم باز نکردم و فقط تست زدم.
روزبه امین تفرشی: دبیر ما برای تدریس این درس، روش‌های ساده‌ای داشت و با راهکارهای ایشان می‌شد تست‌ها را در زمان کم و به راحتی حل کرد؛ در ضمن ایشان معتقد بودند که نباید برای این درس، تست خیلی سنگین حل کرد؛ چون بیشتر گیج می‌شویم.
سید محمد صادق کشاورزی: به نظر من، خیلی کم پیش می‌آید که در سؤال‌های ریاضی گسسته، نوآوری باشد. سؤال‌های ریاضی گسسته «تیپیک» است، و البته راه حل سؤال‌ها کوتاه نیست؛ اما چون نوع سؤال‌ها تکراری است، و چیز جدیدی در آن نیست، می شود با تست زدن، بر آنها مسلط شد.
 
 
فیزیک
سجاد فقفور مغربی: در تابستان خودم فیزیک را خواندم و تست زدم؛ البته بجز سه فصل آخر که مطالب کاملاً جدید بود. به نظر من، مبحث نور در فیزیک، یک تفکر هندسی خاص می‌خواهد و تا حدودی متفاوت با بقیه مباحث این درس هست. در کل، نیمی از زمان مطالعاتی را، که برای ریاضی می‌گذاشتم، به فیزیک اختصاص می‌دادم؛ یعنی زمان مطالعۀ ریاضی‌ام دو برابر فیزیک بود.
سید محمد صادق کشاورزی: شیوۀ کار در درس فیزیک در مدرسۀ ما (علامۀ حلی) با مدارس دیگر تفاوت داشت؛ چون بعضی از مباحث فیزیک چهارم در سال دوم و بعضی در سال سوم بسته شده بود؛ برای همین، من در سال چهارم مشکلی نداشتم و این مباحث برایم جدید نبود. سال چهارم دبیر فیزیک ما سعی می‌کرد که مطالب را به صورت تصویری به ما یاد دهد؛ مثلاً لولۀ صوتی را با شکل حل می‌کردیم، و چون تصویر آن در ذهن باقی می‌ماند، سرعت حل تست بالا می‌رفت. من تست‌های فیزیک را با حس و شمّ فیزیکی می‌زدم و معتقدم برای فیزیک باید آن قدر تست زد که بتوان بدون حل کردن در ذهن، محاسبات را انجام داد؛ البته نه همۀ تست‌ها، اما تعداد قابل توجهی از تست‌ها را می‌شود به طور ذهنی حل کرد.
روزبه امین تفرشی: چون سال اول المپیاد فیزیک شرکت کردم، در این درس وضعیت خوبی داشتم؛ البته در المپیاد تا مراحل آخر جلو نرفتم؛ اما پایۀ فیزیک مرا خوب کرد و دید فیزیکی پیدا کردم و برای این درس، در حد انجام تکالیف مدرسه‌ام، وقت می‌گذاشتم. من هم معتقدم که هر کس روشی برای خودش دارد؛ برای مثال، من سقوط آزاد را با شکل یاد گرفتم؛ یا برای مطالعه مبحث موج و صوت، روشی خاص خودم داشتم و با آن تست‌ها را سریع‌تر پاسخ می‌دادم.
 
 
شیمی
سجاد فقفور مغربی: بر عکس فیزیک و ریاضی، مسایل شیمی وقت‌گیر است و باید آنها را حل کرد؛ در ضمن به نظر من، مسایل شیمی بهتر از حفظیات آن است و پاسخگویی به تست‌هایی که از حفظیات شیمی می‌آید، سخت‌تر است. من برای تسلط به این درس، همۀ مسایل کتاب شیمی را با دقت حل کردم و حتی گاه خودم مسایل را پیچیده‌تر می‌کردم و برای حفظیات هم فلش کارت درست کرده بودم و تا اسفند ماه، دو یا سه بار این فلش کارت‌ها را مرور کردم؛ حتی برای دو یا سه ماه، وقتی که برای مطالعۀ شیمی می‌گذاشتم، از مجموعه وقتی که برای ریاضی و فیزیک می‌گذاشتم، بیشتر بود؛ اما با این همه، در کنکور سر شیمی اذیت شدم.
به نظر من، اگر دبیران شیمی آزمایش‌های این درس را جدی‌تر بگیرند، بهتر می‌شود آن را فهمید و مطالبش را به خاطر سپرد.
روزبه امین تفرشی: شیمی را در آزمون‌های آزمایشی بد می‌زدم؛ چون آخرین درس بود و در آن ضعف هم داشتم.
 
 
* اما در آزمون سراسری، شما به 100 درصد سؤال‌های این درس پاسخ صحیح دادید؟
روزبه امین تفرشی: بله، همین طور است، اما در آزمون های آزمایشی نتایجم در شیمی خیلی سینوسی بود؛ به خصوص بخش حفظی شیمی، که می‌شود جملات آن را جور دیگری خواند و برداشتی متفاوت با نظر طراح سؤال داشت. راستش من بیشتر از هر درسی برای شیمی وقت گذاشتم؛ چون تا ماه آخر هم به خودم در یادگیری این درس اعتماد نداشتم و دلیلش هم این بود که متاسفانه دبیران پایه دوم و سوم، خیلی این درس را جدی نمی‌گرفتند و ضعف من و سایر دانش‌آموزان کلاس در پایه بود.

سید محمد صادق کشاورزی: شیمی دوم را کم بلد بودم و سال چهارم مجبور شدم وقت زیادی برای مطالعۀ آن اختصاص دهم؛ به خصوص دو فصل اول شیمی سال دوم را واژه به واژه خواندم و به تک تک سؤال‌های کتاب جواب دادم، و در ضمن، مباحث کتاب را همراه با تست می‌خواندم؛ اما سال سوم، دبیرمان به صورت کنکوری با ما کار می‌کرد و مرتب به ما تست می‌داد. در سال چهارم، اوایل با کلاس جلو می‌رفتم، ولی بعد از مدتی دیدم که شیمی درس بدقلقی است و وقت اضافه روی این درس گذاشتم؛ یعنی هفته‌ای ده جلسۀ مطالعاتی شیمی می‌خواندم. اسفندماه احساس کردم که به این درس کاملاً مسلط شده‌ام، اما تعطیلات نوروز متوجه شدم که یک سری از تست‌ها را بلد نیستم و سؤال‌های آزمون‌های سراسری 94 و 95 را هم خوب جواب ندادم؛ در نتیجه، روی حفظیات کتاب بیشتر تمرکز کردم تا به آنها مسلط شوم. کلمات در شیمی خیلی مهم هستند و باید حتی به قیود این درس نیز توجه ویژه داشت.  

 

* یکی از مشکلات داوطلبان در آزمون سراسری، اشتباهات محاسباتی است؛ به خصوص اینکه بسیاری از داوطلبان به استفاده از ماشین حساب عادت کرده‌اند و چون در آزمون سراسری نمی‌توانند از ماشین حساب استفاده کنند، به دلیل بروز اشتباهاتی کوچک، پاسخ صحیح را از دست می‌دهند. شما سرجلسۀ آزمون سراسری، به خاطر نداشتن ماشین حساب مشکل نداشتید؟
روزبه امین تفرشی: در دوران تحصیل از ماشین حساب استفاده نمی‌کردم؛ چون در المپیاد فیزیک هم استفاده از ماشین حساب، مجاز نبود.
سید محمد صادق کشاورزی: سال چهارم اصلاً از ماشین حساب استفاده نمی‌کردم؛ در ضمن، نداشتن ماشین حساب به معنای این نیست که داوطلب سؤال‌ها را به صورت ذهنی حل کند و پیش خودش بگوید که من ایده طراح را می‌دانم و نیازی به حل کردن مساله ندارم. به نظر من باید هر سؤالی را حل کرد تا سرعت محاسبات فرد بالا برود و دقتش نیز بیشتر شود.
سجاد فقفور مغربی: من اصلاً ماشین حساب نداشتم!
 
* یک وسیلۀ دیگر که این روزها وقت داوطلبان را می‌گیرد و زمان مفیدشان را از آنِ خود می‌کند، تلفن همراه است. ارتباط شما در سال چهارم با موبایل چطور بود؟
سجاد فقفور مغربی: موبایل داشتم، اما برای ورود به شبکه‌های اجتماعی، از آن استفاده نمی‌کردم؛ البته از ابتدا هم خیلی اهل شبکه‌های اجتماعی مثل تلگرام نبودم، ولی در نهایت باید پذیرفت که ورود به این شبکه‌ها ذهن آدم را مشغول می‌کند؛ حتی وقتی درس می‌خوانی، به آنچه مثلاً در تلگرام خوانده‌ای، فکر می‌کنی.
سید محمد صادق کشاورزی: گوشی موبایلم هوشمند نبود. از اول مهر بازی‌هایی را هم که در تبلت داشتم و همین طور هر برنامۀ وقت‌گیر دیگری را پاک کردم و از تبلت فقط برای سؤال کردن از همکلاسی‌ها و ارتباط با کانال مدرسه، استفاده می‌کردم.
روزبه امین تفرشی: ما هر شب تا ساعت 9 و 30 دقیقه مدرسه بودیم و بعد از آن وقتم آزاد بود؛ برای همین نیز شب‌ها گاهی سراغ موبایل می‌رفتم؛ اما قبول دارم که حتی استفاده از موبایل در وقت مرده هم ذهن آدم را مشغول می‌کند. گاهی اوقات موبایل را به برادر بزرگترم می‌دادم و بعد از او درخواست می‌کردم که آن را یک ساعت در اختیارم قرار دهد و آن یک ساعت را بازی می‌کردم.
 
* سال آمادگی برای کنکور، رابطه شما با نیایش چگونه بود؟
سجاد فقفور مغربی: سال آمادگی برای کنکور، سال پر استرسی است و اگر فردی بخواهد بر این مشکل فایق بیاید، نیایش کمکش می‌کند. در کل، در دوره‌های سخت زندگی، اعتقادات می‌تواند یاور انسان باشد و حتی بسیاری از افرادی که چندان معتقد نیستند، رابطه‌شان را با دین و اعتقادات، در این دوره‌ها ترمیم می‌کنند؛ من این مساله را در دوستانم دیدم که چقدر خدا باور شدند.
به نظر من، کسی که برای خدا درس بخواند، یک ساعتش به اندازۀ 10 ساعت کیفیت دارد؛ چون آدم باید به هدف خود، پیوستگی ذهنی پیدا کند و دین، کمک بزرگی برای پیوستگی ذهنی به هدف است.
روزبه امین تفرشی: به نظر من، اینکه سال آخر داوطلب نماز بخواند یا روزه بگیرد تا خدا کمک کند که او در دانشگاه قبول شود، اسمش نیایش و اعتقاد نیست؛ اما در کل، در این دوران معتقد بودم که باید تلاش کرد و باقی را به خدا سپرد و به او توکل نمود.
 
* سال آخر ورزش یا تفریح می‌کردید؟
سجاد فقفور  مغربی: صبح‌ها نیم ساعت می‌دویدم و ورزش صبحگاهی داشتم. تفریح هم داشتم؛ برای مثال، هر وقت دلم می‌گرفت، تار می‌زدم یا شعر می‌گفتم. گاهی اوقات هم با خواهرم به کافی شاپ می‌رفتیم. مسجد هم می‌رفتم و کتاب هم می‌خواندم. سال آمادگی برای کنکور، من چندین رمان هم خواندم؛ البته همه تفریحات و برنامه‌هایم با برنامه‌ریزی بود و بی‌حساب عمل نمی‌کردم.
روزبه امین تفرشی: در بخش تفریحات، برادرم نقش مهمی برایم داشت و کمکم می‌کرد که خسته نشوم. هر سه هفته یک بار نیز، بعد از آزمون آزمایشی، فوتبال بازی می‌کردم و با دوستانم بیرون می‌رفتم. فوتبال‌های جالب تلویزیون را هم نگاه می‌کردم و گاهی هم شام با برادرم بیرون می‌رفتیم؛ به همین خاطر، در سال آمادگی برای کنکور، 17 کیلو چاق شدم!
سید محمد صادق کشاورزی: خیلی اهل ورزش نبودم، اما سعی می‌کردم با تفریحات کوچک، خستگی را از خودم دور کنم؛ برای مثال، شب‌ها به خصوص مهر و آبان، رمان می‌خواندم؛ در ضمن، جمعه‌ها مشاور مدرسه‌مان، پیشرفتی‌ها را ناهار می‌داد و این ناهارهای جمعه، یکی از تفریحات اصلی من بود. جمعه‌ها سریال هم می‌دیدم. در کل، مشاور ما معتقد بود که در طی هفته، حسابی درس بخوانیم و جمعه‌ها تفریح داشته باشیم.
 
 
* به نظر شما، نقش مشاور در آمادگی برای آزمون سراسری چیست؟ اصلاً اعتقادی به حضور مشاور دارید؟
سید محمد صادق کشاورزی: مشاور قطعاً خط مشی کلی را تعیین می‌کند و نقش مهمی در این زمینه دارد؛ چون اگر داوطلبی خط مشی کلی‌اش ترسیم نشود، کلاس برایش بی‌هدف می‌شود و حتی امکان دارد که درجا بزند. من تا اسفند ماه کار چندانی با مشاور نداشتم، اما بعد از عید، که کلاس‌های درس ما تعطیل شده بود، طبق برنامۀ مشاور پیش می‌رفتم و به توصیه‌هایش مو به مو عمل می‌کردم.
روزبه امین تفرشی: من هم معتقدم که  مشاور تاثیر مستقیم دارد؛ چون برنامۀ کلی یک داوطلب را ترسیم می‌کند و داوطلب، خودش دیگر نیازی به برنامه‌ریزی ندارد؛ برای مثال، من یک ماه آخر، مرتباً وقت کم می‌آوردم و مشاورمان با برنامه‌ریزی دقیق، در این زمینه کمکم کرد.
سجاد فقفور مغربی: با اینکه مشاور من فوق‌العاده بود، اما خودم اعتقاد چندانی به مشاور ندارم. به نظر من کنکور تجربی در چند سال اخیر نشان داده است که مشاور‌هایی که در رسانه‌های گروهی تبلیغ می‌شوند، نقش چندانی در موفقیت داوطلب ندارند؛ چون رتبه‌های برتر آزمون سراسری، از شهرستان‌های کوچکی بودند که این مشاورها حضوری در آن شهرها نداشتند.
در زمینۀ خودم هم مشاور، نقش رهبری را برایم داشت. ایشان برنامۀ کلی را تعیین می‌کرد که الان در چه زمینه‌ای باید  فعالیت کنم یا چه بخوانم، اما خودم برنامه‌ریزی کردم؛ در واقع برنامه‌ریزی، مهارتی بود که من به یاری کنکور کسب کردم.
 
 
* گاه می‌شنویم که در بعضی از مدارس، بین دانش‌آموزان کنکوری، فضای رقابتی منفی حاکم است. آیا در مدرسۀ شما نیز چنین فضایی حاکم بود؟
سجاد فقفور مغربی: در کلاس سه چهار نفر بودیم که با هم رفیق بودیم. زنگ‌های تفریح با هم بودیم و با هم می‌خندیدیم و رقابت سالمی هم بینمان حاکم بود. اگر یکی در درسی نتیجۀ بهتری می‌آورد، دیگران تلاش می‌کردند تا به او برسند. کسی هم در آموختن مطالب به دیگران، بخل نداشت و مباحثی را که بلد بودیم، به هم یاد می‌دادیم.
 
 
* دوستانت چه رتبه‌هایی را کسب کردند؟
سجاد فقفور مغربی: رتبۀ آنها دو رقمی کشوری شد.
روزبه امین تفرشی: با سه تا از همکلاسی‌ها رقابتی جدی داشتم و به نظر من این رقابت خیلی هم مفید بود؛ چون انگیزۀ اصلی مطالعه در سال آخر، همین رقابت‌هاست. کمی که گذشت سعی کردیم تا رقابتمان در سطح بالاتری باشد و حتی فراتر از مدرسه برود و تنها به رقابت در بین خودمان بسنده نکنیم.
سید محمد صادق کشاورزی: تا قبل از سال آخر که رقابتی در مدرسه نبود و بچه‌ها منفعلانه عمل می‌کردند. خود من هم چون المپیادی بودم، قصد رقابت نداشتم، اما سال آخر که آقای محمد رضا اسکندری (رتبه چهارم کشوری) به مدرسه ما آمد، فضای رقابتی خوبی بین من و ایشان ایجاد شد.
 
 
* تعطیلات نوروز، معروف به دوران طلایی برای یک کنکوری است. این دوران را چگونه گذراندید؟
روزبه امین تفرشی: مدرسۀ ما عید و غیر عید نداشت؛ برنامۀ مان پیوسته بود و در تعطیلات نوروزی هم فقط 5 روز تعطیل بودیم. مدرسه پایگاه مطالعاتی داشت و ما هر روز 8 زنگ مطالعاتی داشتیم  و من چون در خانه خوب درس نمی‌خواندم، پای ثابت اردوهای مطالعاتی بودم.
 
 
* در اردوها شیطنت نمی‌کردید و به قول معروف، زمانتان سوخت نمی‌شد؟
روزبه امین تفرشی: اوایل که مدرسه اردو گذاشته بود، شیطنت زیاد بود، اما به مرور بچه‌ها به یاری کمک مشاورها و مشاور مدرسه، اردوها را جدی گرفتند.
سید محمد صادق کشاورزی: در ایام نوروز، سه روز تعطیل بودیم و از دومین روز سال نو تا 15 فروردین اردوی مطالعاتی داشتیم که البته اختیاری بود. برنامۀ اردوها هم این بود که هر روز آزمون عمومی و تحلیل آن را داشتیم و سپس مجموعه تست اختصاصی برای یک درس  مشخص کار می‌کردیم. اردویمان هم از 7 و نیم صبح شروع می‌شد و تا 8 و نیم شب ادامه داشت.
البته دوران عید، چون جنبه مرور مباحث درسی را داشت، برای من دوران خسته کننده‌ای بود؛ برای مثال، در یک روز 300 تست سیستماتیک حل می‌کردیم و من خسته می‌شدم.
 
 
* این خستگی فقط مال دوران عید بود؟
سید محمد صادق کشاورزی: ابتدای سال تحصیلی تا آخر سال 96، مطالب جدید یاد می‌گرفتیم و این برای من جالب و لذت بخش بود؛ در واقع کنکور به من حس خوبی می‌داد و از آن لذت می‌بردم؛ اما دوران عید خسته کننده بود. یک ماه آخر هم در دماوند اردوی مطالعاتی داشتیم و تا یک هفته قبل از کنکور آنجا بودیم، و چون جوّ پایگاه خوب بود، خسته نمی‌شدم؛ ولی یک هفتۀ آخر، باز کسل کننده بود و همه بچه‌ها خسته شده بودند.
سجاد فقفور مغربی: اوج درس نخواندن و کوتاهی‌های من، به ایام نوروز باز می‌گردد. یک هفته هیچ نخواندم؛ در واقع، چون همه چیز را مطالعه کرده بودم، چیزی برای خواندن نداشتم. همۀ مباحث برایم تکراری بود و حوصلۀ خواندن آنها را نداشتم. دلم می‌خواست که یک مطلب جدید یاد بگیرم؛ البته در نهایت، هفتۀ دوم عید به زور خودم را مجبور به درس خواندن کردم و در مجموع روزی 7 ساعت درس می‌خواندم و تا دو هفته مانده به کنکور همین طور درس می‌خواندم. شاید اگر پایان سال 96 آزمون سراسری برگزار می‌شد، من آمادگی بیشتری داشتم.
 
* تعطیلات نوروز و بعد از آن که خوب درس نخواندید؛ پس «پیک» مطالعاتی شما چه زمانی بود؟
سجاد فقفور مغربی: تابستان منتهی به سال آخر خیلی خوب درس خواندم. به خصوص اواسط مرداد ماه، ساعت مطالعاتی من دو رقمی شده بود و در نهایت، در دو هفته پایانی تابستان، دو درس اختصاصی هندسه تحلیلی و گسسته را جمع کردم و روزی 16 ساعت درس می‌خواندم. به نظر خودم اگر الان رتبه تک رقمی آوردم،  نتیجه مطالعۀ خوب من در تابستان است.
 
 
* بازۀ زمانی روز قبل از کنکور تا پایان کنکور چگونه گذشت؟
سجاد فقفور مغربی: دو هفته مانده به کنکور، محل مطالعه‌ام را تغییر دادم و برای مطالعه به خانۀ خاله‌ام رفتم. تغییر محیط باعث شد که انگیزۀ مطالعه‌ام بار دیگر زیاد شود و ساعت مطالعاتی‌ام را به 15 ساعت در روز رساندم؛ اما دو روز مانده به کنکور، درس خواندن را تعطیل کردم. شب قبل از کنکور، تلویزیون یک فیلم مستند گذاشته بود که تا یازده شب ادامه داشت؛ آن را نگاه کردم و و سپس خوابیدم؛ ولی ساعت 4 و نیم صبح بیدار شدم. یک موسیقی آرام بخش برای خودم گذاشتم و تا ساعت 6 صبح در تخت ماندم و بعد هم صبحانۀ سبکی خوردم و سر جلسۀ آزمون رفتم.
سر جلسۀ آزمون سراسری استرس داشتم؛ اما این استرس اذیتم نکرد و در عوض سرعتم را بالا برد و من 15 دقیقه در دروس عمومی و 45 دقیقه در دروس اختصاصی وقت اضافه آوردم؛ البته استرس بدی‌هایی هم دارد؛ مثلاً دقت را کم می‌کند.
روزبه امین تفرشی: روز قبل از کنکور، به پیشنهاد مشاورمان صبح زود بیدار شدیم تا بتوانیم شب راحت‌تر بخوابیم. تا ظهر هم مدرسه بودیم و بعد از ظهر با برادرم استخر رفتم تا خسته‌تر شوم و شب بهتر بخوابم. روز کنکور فقط 10 دقیقه مانده به شروع آزمون، به جلسۀ آزمون رسیدم. این دیر رسیدن باعث شد که کمی استرس پیدا کنم؛ حتی ابتدای آزمون و سر سؤال‌های ادبیات خیلی استرس داشتم؛ البته به مرور استرسم کمتر شد، اما کاملاً از بین نرفت؛ در حالی که من در آزمون‌های آزمایشی، هیچ وقت دچار استرس نمی‌شدم. سر آزمون اختصاصی هم وقت کم آوردم و به 5 سؤال فیزیک نرسیدم.
سید محمد صادق کشاورزی: روز آخر تا ساعت یک مدرسه بودیم و بعد با دوستانم به پارک رفتم و ساعت 7 بعد از ظهر به خانه آمدم و زود خوابیدم. خدا را شکر که فضای جلسۀ آزمون ما شاد بود و حس خوبی داشتم؛ اما با شروع آزمون، کمی مضطرب شدم؛ ولی تست هفتم یا هشتم ادبیات بود که به خودم مسلط شدم. در کل، تست‌های عمومی‌ها را خوب زدم، اما سر سؤال‌های ریاضی نتوانستم 5 تست اول را بزنم که برایم بی‌سابقه بود؛ ولی با این حال، به خودم گفتم که مهم نیست، بعداً حل می‌کنم. سر درس شیمی هم کمی مضطرب شدم، ولی چون وقت زیاد داشتم، نگرانی‌ام رفع شد.
 
 
* اگر قرار باشد برای موفقیتتان در کنکور، برای پشتکار، هوش، خانواده و مدرسه، درصدی قایل باشید، به هر یک از این موارد چه درصدی می‌دهید؟
روزبه امین تفرشی: خانواده: 30 درصد، هوش: 40 درصد، تلاش: 20 درصد، مدرسه و مشاور: 10 درصد.
سید محمد صادق کشاورزی: خانواده:30 درصد، هوش: 10 درصد، مشاور: 10 درصد، تلاش: 50 درصد.
سجاد فقفور مغربی: خانواده: 40 درصد، هوش: 30 درصد، تلاش 20 درصد، مدرسه و مشاور: 10 درصد.
 
 
* برای من جالب است که همۀ شما سهم خانواده را بالاتر از مدرسه دانسته‌اید. چرا؟
سجاد فقفور مغربی: نقش خانواده در فضای آرامی که برای داوطلبان مهیا می‌کند، بسیار زیاد است؛ به خصوص مادر در خانواده، نقش مهم و اصلی را دارد و فضایی را که ایجاد می‌کند، در این زمینه می‌تواند بسیار  مؤثر باشد؛ اینکه نه فضا را امنیتی کند و نه خیلی شلوغ باشد. من فکر می‌کنم که حتی حضور مهمان هم برای عوض کردن فضا لازم است؛ اما بجا و به موقع، و مدیریت این مساله با مادر است.
زهرا اکبری (مادر سید محمد صادق کشاورزی): من هم فکر می‌کنم که خانواده از ابتدا می‌تواند نقش مهمی در پیشرفت فرزند و موفقیت او داشته باشد. خود من، حتی  در زمان کودکی فرزندم، سعی می‌کردم اسباب بازی‌هایی را برایش انتخاب کنم که فکری باشد و خلاقیت او را بیشتر کند؛ در ضمن، هیچ وقت در انجام کاری اجبار نداشتم. هر جا علاقه نشان می‌داد، فضا را برایش مهیا می‌کردم، و اگر علاقه‌ای نداشت با او همراه می‌شدم و قبول می‌کردم؛ برای مثال، در  دوران ابتدایی، محمد صادق را کلاس شطرنج فرستادم، ولی او علاقه‌ای نشان نداد و  من هم پذیرفتم و دیگر نرفت.
فریبا نیازمند (مادر روزبه امین تفرشی): همیشه در خانه سعی می‌کردیم که یک فضای علمی حاکم باشد؛ برای مثال، در خانۀ ما تلویزیون بسیار کم روشن می‌شود، ولی همیشه بحث و گفت و گوی علمی حاکم است. در زمینۀ تغذیه هم توجه دارم که فرزندانم تغذیۀ سالم داشته باشند. در خانۀ ما خبری از غذاهای فست فودی نیست و بالاخره هیچ‌گونه فشاری هم به روزبه وارد نمی‌کردیم تا درس بخواند. در کل، در هیچ چیزی و انجام هیچ کاری، اجبار و اصرار نبود.
 
 
* در کل، اگر بخواهید نظرتان را دربارۀ سال آمادگی برای کنکور بگویید، چه می‌گویید؟
سجاد فقفور مغربی: سال آمادگی برای کنکور، سال آموزنده‌ای بود. فضای دوستانۀ مدرسه و همکلاسی‌های خوب، برای من دوست داشتنی بود؛ البته، مثل هر مرحلۀ دیگر از زندگی، سختی‌های خودش را هم داشت.
روزبه امین تفرشی: برای من، رفاقت و با بچه‌ها بودن، جالب بود؛ در واقع تنها چیزی که از 12 سال تحصیل در ذهنم مانده، همین سال کنکور است با همۀ دوستی‌ها و محبت‌هایش؛ البته کم خوابی و استرسش بد بود.
سید محمد صادق کشاورزی: چون ابتدای سال تحصیلی المپیادی بودم و دیر به کلاس درس رسیدم، خاطرات خوشایندی از ابتدای سال ندارم؛ اما وقتی توانستم به کلاس و بچه‌ها برسم، حس خوبی داشتم. تعطیلات نوروز ناامید شده بودم و حس خوبی نداشتم و بعد از آن، هم خاطرات خوب داشت و هم بد؛ برای مثال، من گاه وسط درس خواندن خوابم می‌برد و بعد از اینکه بیدار می‌شدم، حس خوبی نداشتم؛ چون حس می‌کردم که از وقت درس خواندنم درست استفاده نکرده‌ام؛ اما در کنارش یک سری چیزها را امسال یاد گرفتم. یاد گرفتم که چطور در سختی‌ها، لحظات شیرین را پیدا کنم؛ مثل یک شب در پایگاه که در بالکن ایستاده بودم و غرق طبیعت روبرویم شده بودم و احساس کردم که چقدر از حضور در این لحظه لذت می‌برم؛ در ضمن، هیچ سالی مثل سال آمادگی برای کنکور، با دوستانت ارتباط نداری. بدون شک، ارتباط و گفت و گوی من با دوستانم در این سال، بیشتر از ارتباطم با والدینم بود.
 
    
* در چه رشته‌ای می‌خواهید ادامه تحصیل بدهید؟
سجاد فقفور مغربی: از کودکی علاقه‌مند به کامپیوتر بودم، دوره‌ای هم به صنایع و زمانی دیگر هم به هوا ـ فضا علاقه‌مند شدم؛ اما معتقدم که فضای کامپیوتر، بی‌نهایت است و در آینده انسان نیز نقشی تعیین کننده دارد.
روزبه امین تفرشی: آینده‌ای که در نظر دارم، مدیریت مالی است؛ اما برای کارشناسی‌ارشد می‌خواهم مدیریت مالی بخوانم و در مقطع کارشناسی فقط می‌خواهم مهندسی برق بخوانم.
 
 
* چرا در مقطع کارشناسی‌ارشد دوست دارید مدیریت مالی  بخوانید؟
مهندسی جنبۀ عملیاتی دارد و در حقیقت هر مهندسی، زیر مجموعۀ یک مدیر است، و چون مدیریت ریسک و سرمایه نیاز به ریاضیات قوی دارد، معتقدم که بهتر است در دورۀ کارشناسی، در رشته مهندسی برق تحصیل کنم.
سید محمد صادق کشاورزی: به هر دو رشتۀ مهندسی کامپیوتر و برق علاقه‌مند هستم، اما با توجه به آشنایی‌ام با مهندسی کامپیوتر در المپیاد کامپیوتر، فکر می‌کنم بهتر است که مهندسی برق بخوانم؛ چون برق را نمی‌شود به راحتی فراگرفت و نیاز به تحصیلات دانشگاهی دارد و فکر می‌کنم که خودم می‌توانم کامپیوتر را در کنار برق دنبال کنم.
 
 
* این روزها رشته‌های گروه آزمایشی علوم تجربی، متقاضی بسیاری دارند و می‌بینیم که دانش‌آموزان رشته ریاضی هم جذب گروه آزمایشی علوم تجربی می‌شوند یا حتی بعد از ورود به دانشگاه، تصمیم می‌گیرند که انصراف بدهند و بار دیگر در آزمون سراسری گروه آزمایشی علوم تجربی شرکت کنند. شما چنین ذهنیتی نداشتید؟
سجاد فقفور مغربی: در رشته‌های علوم ریاضی باید شاخص بود تا موفق و حتی پولدار شد، اما رشته‌های علوم تجربی این‌گونه نیست و می‌بینیم که یک پزشک معمولی هم درآمد خوبی دارد؛ بر عکس رشته‌های مهندسی که باید از حد معمولی بالاتر باشی تا موفق شوی. من هیچ وقت به فکر یک زندگی روزمره با حقوق مکفی نبوده‌ام.
روزبه امین تفرشی: انگیزۀ بچه‌های علوم تجربی، بازار کار خوبی است که در ایران دارند. در رشته‌های مهندسی، تا زمانی که ایدۀ تازه‌ای نداشته باشی، پیشرفت نمی‌کنی و به جایی نمی‌رسی. خود من هیچ وقت حوصلۀ دروس حفظی مثل زیست‌شناسی را نداشتم و به دنبال یک زندگی بی‌دردسر هم نبودم.
سید محمد صادق کشاورزی: در برهه‌ای به فکر تغییر رشته و شرکت در گروه آزمایشی علوم تجربی افتادم، اما در نهایت، منصرف شدم و رشتۀ ریاضی را انتخاب کردم.
 
 
* می‌گویند زکات علم نشر آن است. هیچ به فکر فعالیت‌های جهادی و کمک به دانش‌آموزان نیازمند افتاده‌اید؟
سجاد فقفور مغربی: خاله‌ام در نیشابور در این زمینه فعالیت می‌کند و هدف من هم این است که بخش مفیدی از زندگی‌ام را به کار برای دانش‌آموزان نیازمند اختصاص دهم؛ به خصوص در مقطع ابتدایی یا متوسطه اول که دغدغۀ من است و کار برای آنها برایم خیلی ارزش دارد. دوست دارم به پرورش قدرت خلّاقه و توانمندی‌های بچه‌ها کمک کنم و به آنها نشان دهم این تفکر که تنها راه موفقیت، ورود به دانشگاه است، غلط است و راه موفقیت برای هر فرد، با دیگری فرق می‌کند.
سید محمد صادق کشاورزی: دنبال این هستم که بخش محدودی از وقتم را به انجام این کار اختصاص بدهم.
 
 
* به عنوان آخرین سؤال، لطفاً درصدهای خود را در آزمون سراسری بگویید.
سید محمد صادق کشاورزی: ادبیات: 100 درصد، عربی: 7/94 درصد، فرهنگ و معارف اسلامی: 4/89 درصد، زبان خارجی: 4/89 درصد، ریاضی: 7/92 درصد، فیزیک: 2/91 درصد، شیمی 6/88 درصد.  
روزبه امین تفرشی: ادبیات: 96 درصد، عربی: 68 درصد، فرهنگ و معارف اسلامی: 4/69 درصد، زبان خارجی: 84 درصد، ریاضی 9/87 درصد، فیزیک: 2/88 درصد، شیمی: 100درصد.

سجاد فقفور مغربی: ادبیات: 100 درصد، عربی: 4/85 درصد، فرهنگ و معارف اسلامی: 84 درصد، زبان خارجی: 7/94 درصد، ریاضی: 4/90 درصد، فیزیک: 2/88 درصد، شیمی: 8/84 درصد. 

 

 

منبع : پیک سنجش

ارسال دیدگاه

1
0

1 نظرات جدید
0 پاسخ به نظرات
0 دنبال کنندگان
 
بیشترین واکنشها به نظر
داغترین موضوع نظر
1 نظر نویسندگان
  عضویت  
جدیدترین قدیمی ترین بیشترین رای
اطلاع از
الیاس

سلام لطفا درصد ها رو اصلاح کنید . مثلا سید محمد صادق کشاورزی که ریاضیات را 92/7 درصد زده به صورت 7/92 نوشته شده

تبلیغات متنی