- ۱۳ فروردین ۱۴۰۱
- بدون نظر
- 29,764 بار
- – پ +
- مصاحبه با نفرات برتر کنکور
خانم آیناز مارالی رتبۀ 4 کشور در گروه آزمایشی علوم تجربی آزمون سراسری 1400 از شهر جلفا است؛ دانشآموزی که با پشتکار و تلاش بسیار، توانسته است از دانشآموزانی که در شهرهای بزرگ در مدارسی با هزینههای نجومی تحصیل میکنند، پیشی بگیرد و به آرزوی خویش که پذیرش در رشتۀ پزشکی دانشگاه تهران است، برسد. با تشکر از همکاری صمیمانۀ خانم «آیناز مارالی»، توجه شما را به گفت و گو با وی جلب میکنیم. مصاحبه با رتبه 4 کنکور تجربی 1400 ، آیناز مارالی
به عنوان اولین سؤال، لطفاً نحوۀ مطالعهتان را در دروس مختلف برای ما بگویید.
درس ادبیات: اگر بخواهم به ترتیب دفترچۀ سؤالات جلو بروم، اولین درس ادبیات است. برای تسلط بر ادبیات، بعد از تدریس دبیر، خودم کتاب درسی را میخواندم و از کتاب تست، سؤال حل میکردم. در کل، برای تسلط بر مبحث قرابت معنایی، حدود سه ماه بعد از فراگرفتن مفهوم بیتهای کتاب درسی، تقریباً روزی 10 تا 20 تست میزدم و بعد از آن، دو یا سه روز در میان، این تعداد تست را پاسخ میدادم. برای احاطه بر مبحث آرایههای ادبی هم، اول مفهوم آرایهها را فراگرفتم و بعد تا یک ماه تستهای (روزی 15 تست) آزمونهای سراسری را میزدم و بعد از آن تعداد تستها را کمتر کردم. برای یادگیری لغت هم فقط لغتهای آخر کتابهای فارسی را میخواندم و یکی دو هفته یک بار، آنها را مرور میکردم. برای املا هم متن کتاب را یکی دوبار مرور کردم، اما بیشتر به لغات آخر کتاب توجه داشتم. دستور را هم مثل آرایههای ادبی، اول مفهومی فراگرفتم و حدود دو ماه روزی 10 تست دستور میزدم تا آن را کامل یاد بگیرم و بعدها این مقدار کمتر شد.
درس عربی: کلاً لغتهای کتاب را حفظ میکردم و بعد قسمت اول هر درس را، که یک متن است، خودم حل میکردم و بعد از آن، با کمک کتاب کمک آموزشی، بررسی میکردم که آیا آن متن را درست معنی کردهام یا نه. برای تسلط بر قواعد نیز ابتدا مباحث صرف و نحو را از روی کتاب درسی خواندم و بعد از اینکه یکی دو بار کل تمرینهای کتاب درسی را حل کردم، از یکی دو تا کتاب تست هم برای تمرین آنها استفاده کردم.
درس معارف اسلامی: برای درس معارف، کل کتابها را مو به مو حفظ کردم و بعد از آن، تست زیادی حل کردم. شاید هفت یا هشت کتاب تست برای درس معارف زدم؛ در نتیجه، برای مواجه شدن با هر نوع سؤالی در درس معارف، آمادگی کامل داشتم.
درس زبان خارجی: به دلیل اینکه چند سال کلاسهای آموزش زبان خارج از مدرسه میرفتم، زبانم خوب است، اما با این وجود، برای کسب مهارت لازم در «ریدینگ» و «کلوز تست» و اینکه بتوانم در زمان کوتاه به سؤالهای این دو مبحث پاسخ بدهم، هر شب دو تا «ردینگ» و دو تا «کلوز تست» کار میکردم و لغات کتابهای زبان را هم حفظ کرده بودم.
درس زمینشناسی: چهار یا پنج درس زمینشناسی را خوب خواندم و در آزمون سراسری هم به سؤالهایی که از همان چهار یا پنج درس آمده بود، جواب دادم و توانستم 53 درصد زمینشناسی بزنم. در سال دوازدهم هم، هر دو هفته یک بار، برای شرکت در آزمون آزمایشی، یک ساعت زمینشناسی میخواندم.
درس ریاضی: قبل از تدریس دبیر، خودم پیشخوانی میکردم و بعد از تدریس هم یک بار دیگر دقیقتر درس را مطالعه میکردم و سپس تمرینهای کتاب را حل میکردم و در نهایت سراغ تست میرفتم. در مجموع، حدود سه یا چهار کتاب تست برای تسلط بر آن در درس ریاضی حل کردم.
در کل، معتقدم که با تستزنی زیاد میشود مهارت لازم را در این زمینه به دست آورد؛ چون کنکور بیشتر مهارت است و باید بتوانی در زمان کوتاه، پاسخگوی تستها باشی؛ وگرنه، اگر زمان مطرح نباشد، شاید برای هر درس حداقل 100 نفر بتوانند به 100 درصد سؤالها پاسخ صحیح بدهند.
درس زیست شناسی: برای چگونه خواندن درس زیستشناسی، که درس مهم و اصلی رشتۀ ماست، از چند معلم زیستشناسی سؤال کرده و در نهایت روش خوبی برای مطالعۀ خودم پیدا کرده بودم. اول متن کتاب را روزنامهوار میخواندم و حدود نیم ساعت بعد، هر آنچه را که در خاطرم مانده بود، برای خودم تعریف میکردم. بعد از آن هم، ریز به ریز متن کتاب را میخواندم و حفظ میکردم و شب همان روز یا فردای آن، 50 تست آموزشی میزدم و جواب آنها را از پاسخنامه میخواندم و در کتاب هم همان مطالب را پیدا میکردم؛ البته چونهای «لایت» کردن متن کتاب برای مطالعۀ دور دوم و سوم خوب نیست، این کار را انجام نمیدادم و در نهایت، حدود یک یا دو روز بعد، تست سرعتی کار میکردم و پاسخنامه را نگاه میکردم که از درست بودن یا غلط بودن پاسخهایم مطلع شوم. من برای یادگیری زیستشناسی، پنج یا شش کتاب تست زدم و خودم را برای روبرو شدن با هر نوع تست، از جمله تستهای ترکیبی یا تستهایی که عین کتاب است، آماده کردم؛ اما معتقدم که اگر یک کتاب تست درس زیستشناسی را که حدود 4000 تست دارد، به صورت کامل حل کنی و نکته یا نکتههای هر تست را دریافت کنی، برای تستزنی در این درس، کافی است.
درس فیزیک: چون در درس فیزیک حفظیات هم اهمیت دارد، کل متن کتاب را خواندم و برای این بخش زیاد تست نزدم. برای بخش مساله هم آنقدر تمرین حل کردم و تست زدم که فرمولهای کتاب را حفظ شدم! چون معتقدم که با حل تست و تمرین زیاد، فرمولها در ذهن جا میافتد و نباید فرمولها را حفظ کرد. بعضیها تصور میکنند که در فیزیک برای حل هر نوع مساله باید یک فرمول جدید حفظ کنند. انجام این کار شاید در آزمونهای مبحثی جواب بدهد، اما در کنکور، که قرار است مباحث سه سال را پاسخگو باشی، کارآیی ندارد و در جلسۀ آزمون سراسری، داوطلب از یادآوری آن همه فرمولی که به خاطر سپرده است، گیج میشود.
درس فیزیک، نیاز به یک معلم خوب و تمرین زیاد دارد. من کسب درصد خوبم را در فیزیک، مدیون معلمم هستم که سال آخر خیلی خوب با من کار کرد.
درس شیمی: شیمی را سال یازدهم برای المپیاد خواندم و در مرحلۀ اول المپیاد هم قبول شدم. در کل، شیمی را دوست داشتم و برایم درس سختی نبود و برای کنکور هم به خاطر تسلط بر مباحث آن، کار خاصی نکردم؛ فقط هفته ای یک ساعت حفظیات این درس را مرور میکردم.
کی میرسیدی که این همه درس بخوانید؟!
قبل از عید نوروز، روزهایی که کلاس نداشتم، 9 الی 10ساعت مطالعه میکردم، و این ساعات، بعد از عید به 12 ساعت در روز رسید. در کل، در یک روز دروس عربی و زبان را میخواندم و ادبیات و معارف و زیستشناسی را نیز هر روز مطالعه میکردم. ریاضی و فیزیک را هم یک روز در میان میخواندم.
استراحت هم داشتید؟
یک هفته در میان، روزهای جمعه در آزمون آزمایشی شرکت میکردم و بعد از آزمون هم فقط تحلیل آزمون را انجام میدادم و بعد از آن استراحت میکردم.
پیش نمیآمد که یک روز کاملاً قید درس و کلاس را بزنید؟!
من سال آخر، فقط یک روز از صبح تا شب استراحت کردم و اصلاً درس نخواندم!
کمی هم دربارۀ تحلیل آزمونهای آزمایشیتان بگویید.
تحلیل آزمون، بسیار مهم است؛ چون ما آزمون میدهیم که متوجه اشتباهات و اشکالهایمان بشویم. من هر سؤالی را که در آزمون آزمایشی پاسخ نداده یا غلط به آن پاسخ داده بودم، علامت میزدم و در یک برگۀ کاغذ، علت غلط زدن یا پاسخ ندادنم را مینوشتم و روش درست حل کردنش را هم کنارش مینوشتم. تقریباً تحلیل سؤالهای هر آزمون آزمایشی، چهار یا پنج ساعت طول میکشید.
هیچ وقت پیش میآمد که آزمونهای آزمایشیتان را خراب کنید؟
راستش یکی در میان، آزمونهای آزمایشیام بد میشد؛ برای مثال، من انتظار رتبۀ زیر 20 را داشتم، اما رتبهام بالای 50 میشد؛ اما وقتی رتبهام بد میشد، نا امید نمیشدم؛ فقط بیشتر تلاش میکردم. واقعیت امر این است که وقتی هم آزمونم را خوب میدادم، تلاشم کمتر میشد و شاید به همین خاطر، آزمون بعدیاش را بدتر میدادم؛ حتی هفتۀ قبل از آزمون سراسری، من بدترین آزمونم را در طی سه سال دبیرستان دادم و بعد به کمک مشاورم، برنامۀ سنگینتری را برای هفتۀ آخر ریختم و روزی 14 تا 15 ساعت درس میخواندم. شاید اگر آخرین آزمونم را بد نمیدادم، هفتۀ آخر را کمتر مطالعه میکردم و رتبهام تک رقمی نمیشد. در واقع، از رتبۀ بد برای پیشرفت خودم بهره بردم و زانوی غم بغل نگرفتم و مایوس نشدم.
صادقانه بگویید که آیا از این همه فشار مطالعاتی خسته نشدید؟
هر وقت که خستگی میخواست برای من غلبه کند، هدفم را به خاطر میآوردم؛ چون خیلی دوست داشتم که حتماً در رشته پزشکی دانشگاه تهران قبول شوم؛ البته هفتۀ دوم تعطیلات نوروزی، یک مقدار خسته شده بودم، اما همان طور که گفتم، هدفم نمیگذاشت که خستگی رویم تاثیر بگذارد.
با مرکز مشاوره سایت کنکور ، مشاورت رو از بین رتبه های برتر آزمون سراسری انتخاب کن
سال گذشته به دلیل شیوع پاندمی کرونا، کل سال تحصیلی به طور مجازی برگزار شد. آیا این مساله روی درس خواندنتان هم تاثیری داشت؟
درست است که بیماری کرونا مشکلات بسیاری را برای مردم ایجاد کرد، اما در حیطۀ آموزش، یک مقدار عدالت آموزشی بیشتر رعایت شد؛ چون داوطلبانی مثل من، که در شهرهای کوچک زندگی میکنیم و دسترسی چندانی به کلاسهای کنکور و معلمهای متخصص در امر کنکور نداریم، توانستیم از کلاسهای آموزشی مجازی موجود در سایر شهرها هم بهره ببریم. خود من فکر میکنم که اگر امکان استفاده از این کلاسها را نداشتم، هرگز رتبۀ زیر 100 نمیآوردم.
خانوادهتان چه نقشی در موفقیتتان داشتند؟
خیلی مؤثر بودند؛ چون فضای مناسبی برای درس خواندن و مطالعۀ من در خانه فراهم کرده بودند. سال آخر، نه مهمانی به خانۀ ما میآمد و نه ما به مهمانی میرفتیم و در کل هیچ سرو صدایی در خانهمان نبود و تمام برنامههای خانواده، حتی شام و ناهار هم، با برنامۀ من تنظیم شده بود؛ در ضمن، ارتباطشان هم با من خیلی صمیمانه بود و من هر وقت ناراحت یا کلافه میشدم، با پدر و مادرم صحبت میکردم. معتقدم که والدین هر فردی، تنها کسانی هستند که از دل و جان برایش وقت میگذارند.
مواقع ناراحتی سراغ دوستانتان نمیرفتید؟
سال آخر با هیچ یک از دوستانم ارتباط نداشتم؛ چون گپ و گفت با دوستان، زمان بر است و وقتی به خودت بیایی، میبینی که ساعات زیادی را صرف گفت و گو با دوستانت کردهای.
رابطهتان با پروردگار چگونه بود؟
بعضی حرفها را گاه به پدر و مادر هم نمیشود گفت؛ یعنی حست را نمیتوانی به آنها منتقل کنی. در این مواقع، تنها کسی که حرف دلت را میفهمد، پروردگار است. من هر شب قبل از خواب، خواستهام را با خداوند در میان میگذاشتم.
اگر بخواهیم به هوش، تلاش، خانواده و معلم، سهمیدر موفقیت شما بدهیم، به هر یک چند درصد میدهید؟
تلاش 40 درصد، خانواده 25 درصد، معلم 30 درصد، هوش 5 درصد.
هوش فقط 5 درصد تاثیر دارد؟!
بله؛ چون در کنکور؛ بحث هوش مطرح نیست، بحث مهارت و تمرین زیاد است.
خوب برویم سراغ جلسۀ آزمون. سر آزمون اضطراب نداشتید؟
من یک ساعت و نیم زودتر سر جلسۀ آزمون رفتم و برای همین توانستم آرامشم را در این جلسۀ به دست بیاورم و استرس نداشته باشم.
آیا شیوۀ خاصی برای پاسخ دادن به سؤالها یا پر کردن پاسخنامه داشتید؟
در آزمونهای آزمایشی، شیوههای مختلف پاسخ دادن به سؤالها و پر کردن پاسخنامه را امتحان کرده بودم و به شیوهای که برایم مناسب بود، رسیده بودم؛ کاری که به نظرم هر داوطلبی باید انجام بدهد؛ در ضمن، بعد از پر کردن پاسخنامه، یک بار دیگر گزینههایی را که پرکرده بودم، بررسی کردم و حتی متوجه شدم که یک تعداد از پاسخها را اشتباه وارد کردهام. شاید اگر آنها را تصحیح نمیکردم، رتبۀ من 4 نمیشد.
معدل کتبی شما در آزمون نهایی چند بود؟
19/87
درصدهایتان در آزمون سراسری را میفرمایید؟
ادبیات فارسی 76 درصد، زبان عربی 94/7 درصد، فرهنگ و معارف اسلامی 89/4 درصد، زبان خارجی: 89/4 درصد، زمینشناسی 53/4 درصد، ریاضیات 59/3 درصد، زیستشناسی 90 درصد، فیزیک 82/3 درصد و شیمی 88/6 درصد.
حرف آخرتان با داوطلبان آزمون سراسری سال آینده چیست؟
پشتکار کافی داشته باشند و اگر با مشکلی برخورد کردند، هدفشان را تغییر ندهند؛ چون وقتی هدفت را تغییر بدهی، به این معنی است که شکست را قبول کردهای. من در آخرین آزمون آزمایشی سازمان سنجش، رتبهام 800 شد! یعنی آنقدر آزمونم را بد دادم؛ اما نا امید نشدم، بلکه تلاشم را بیشتر کردم.
دو سال بود که برای شرکت در آزمون تجربی درس میخواندم و امسال اولین سالی است که در آزمون تجربی شرکت کردم. ساعات درس خواندن متفاوت بود، میانگین ۱۰ تا ۱۲ ساعت مطالعه داشتم. در کلاسهای کنکور برای کسب نتیجه بهتر شرکت کرده و هزینههای زیادی را هم برای این موضوع پرداخت کردم. به افرادی که دوست دارند رتبه عالی در رشته تجربی در سالهای دیگر کسب کنند، توصیه میکنم که تنها درس بخوانند و به حاشیههای دیگر توجه نکنند.
تحلیل آزمون، بسیار مهم است؛ چون ما آزمون میدهیم که متوجه اشتباهات و اشکالهایمان بشویم. من هر سؤالی را که در آزمون آزمایشی به آن پاسخ نداده یا غلط پاسخ داده بودم، علامت میزدم و در یک برگۀ کاغذ، علت غلط زدن یا پاسخ ندادنم را مینوشتم و روش درست حل کردنش را هم کنارش مینوشتم. تقریباً تحلیل سؤالهای هر آزمون آزمایشی، چهار یا پنج ساعت طول میکشید
0