بایدهای و نبایدهای کنکوری از زبان داوطلبان سالهای گذشته ; نگرانید؟ بی حوصلهاید؟ کلافهاید؟ نه، اصلاً هیچ کدام از این مشکلات را ندارید، اما نمیدانید که در این ماههای آخر چه بخوانید و چگونه بخوانید تا نتیجۀ بهتری بگیرید؟ راستی باید چه کار کنید یا به عبارت دیگر باید چه کار نکنید تا بهترین بهره را از این روزها ببرید؟

برای پاسخ به این سؤال، به سراغ دو گروه از داوطلبان سالهای گذشته رفتیم؛ یک گروه داوطلبانی که به دلیل انتخاب راهی ناکارامد، نتیجهای متفاوت با انتظاراتشان گرفتهاند، و گروه دیگر، داوطلبانی که توانستهاند با کسب رتبهای خوب و حتی ایدهآل، به موفقیت دست یابند. میخواهیم بدانیم که آنها این روزها چه میکردند.
مریم . م، رتبه 25 هزار علوم تجربی منطقه یک، سال 94
بعد از تعطیلات نوروز، بیشتر از قبل درس میخواندم؛ یعنی راستش را بخواهید بیشتر وقتم را صرف درس خواندن میکردم، اما مشکلم این بود که نمیدانستم چه بخوانم و چطور بخوانم. من حجم زیادی از درسهای نخوانده و تستهای «نزده» داشتم و حالا مانده بودم که کدامش را بخوانم و چه تستی بزنم؛ برای همین، از این درس سراغ آن یکی درس میرفتم و به قول معروف به هر درسی ناخنک میزدم؛ در نهایت هم همۀ درس ها را خوانده بودم، اما به هیچ درسی و شاید بهتر است بگویم به هیچ مبحثی کاملاً مسلّط نبودم. شاید باور نکنید، سر جلسۀ آزمون، بیشتر سؤالها برایم آشنا بودند، اما نمیتوانستم به جواب برسم!
مطمینم که اگر به جای خواندن همه کتابها، مطالعهام را به مباحثی خاص محدود میکردم، نتیجۀ بهتری میگرفتم؛ چون برای پاسخگویی به سؤالهای کنکور، باید اطلاعات عمیقی داشت؛ نه اینکه اقیانوسی با نیم بند انگشت بود.
شهریار . ف، رتبۀ 30 هزار علوم ریاضی و فنی منطقه یک، سال 93
تعطیلات عید را خیلی خوب درس خواندم، اما از بیستم فروردین به بعد احساس خستگی میکردم. اصلاً حوصلۀ درس خواندن نداشتم؛ به خاطر اینکه تا سراغ کتاب های درسی می رفتم، چشمهایم گرم می شد و خوابم میگرفت. برای اینکه حس عذاب وجدان نداشته باشم، به خودم دلگرمی می دادم که تعطیلات نوروز را خوب درس خواندم و حالا می توانم کمی بیشتر استراحت کنم و با همین امید تا روز کنکور بیشتر وقتم را صرف استراحت کردم یا پای تلویزیون بودم؛ در واقع دو ماه را فدای 14 روز کردم .
نسرین . ش، رتبۀ 10هزار علوم تجربی منطقۀ دو، سال 94
با اینکه دانش آموز خوبی بودم، اما سال چهارم کنکوری درس نخواندم و بعد از عید هم، وقتی نتیجه اولین آزمون جامع آزمایشیام را دیدم، حسابی ناامید شدم و فکر کردم که دیگر درس خواندن فایده ای ندارد و بهتر است قید امسال را بزنم و بمانم برای سال بعد؛ تصوری که اشتباه بود و نتیجهاش هم رتبهای بدتر از انتظارم بود؛ چون یکی از دوستانم از همان بعد از عید به صورت جدی و با برنامه شروع به درس خواندن کرد و رتبهاش چند هزارتا از من بهتر شد.
سید شایان پور میر بابایی، رتبۀ یک کشوری علوم تجربی سال 93
تعطیلات نوروز کتاب های پایه و ترم اول سال چهارم را مرور کردم و بعضی از درسهایی که هنوز نخوانده بودم، پیشخوانی کردم؛ چون من بعضی درسها را تا عید تمام نکردم و برای بعد از تعطیلات نوروزی گذاشتم؛ چون فکر کردم که اگر همه درسها را بخوانم، شاید بعد از عید انگیزه لازم را برای مطالعه نداشته باشم و افت کنم .
الهام حبیب زاده، رتبۀ 4 کشوری علوم انسانی سال 93
همیشه آهسته و پیوسته درس میخواندم؛ یعنی از هفتم تیرماه 92 تا 6 تیر 93 همیشه درس خواندم. روزهایی که مدرسه داشتم 4 تا 5 ساعت و نیم، و روزهای تعطیل بین 10 تا 12 ساعت مطالعه میکردم و حتی یک روز هم نشد که به خودم استراحت بدهم؛ مگر اینکه طبق برنامهریزی مدرسه، آن روز را نباید درس میخواندیم که آن هم خیلی محدود بود؛ البته اردیبهشت و خرداد، چون همه کتابها را مطالعه کرده بودم، روزی 7 تا 8 ساعت مطالعه می کردم.
رهام بصیر، رتبه 290علوم تجربی منطقۀ یک، سال 94
عامل موفقیت من، تداوم مطالعه و افزایش ساعت مطالعه طی سال بود . من مهر ماه که شروع کردم، روزی 2 تا 3 ساعت میخواندم، ولی تا آذر ماه تا 8 ساعت افزایشش دادم و این ساعت را تا آخرحفظ کردم.
محمد حدادیان، رتبۀ 125 کشوری علوم ریاضی و فنی سال 94
بعد از تعطیلات نوروزی، هر دو روزیک بار، آزمون شبیهسازی کنکور میدادم. همچنین در آزمونهای جامع آزمایشی شرکت میکردم. برای درس های اختصاصی، در هر مبحثی که در آزمونهای شبیه سازی غلط داشتم، چند تست میزدم و برای درسهای عمومی بیشتر مطالعه میکردم.
علی ولایی، رتبه یک کشوری علوم انسانی سال 93
از تعطیلات نوروز تا کنکور، روزی 9 تا 10 ساعت مطالعه داشتم. در این مدت، هیچ وقت اتفاق نیفتاد که یک روز اصلاً درس نخوانم یا بسیار کم بخوانم و روز دیگر کم کاری ام را جبران کنم. من یک روش خطی و منظم داشتم و میانگین مطالعهام در روزهای هفته یکسان بود؛ در عین حال، برنامه سنگینی نداشتم که خسته و دلزده بشوم، و حتماً در بین ساعات مطالعهام زمان استراحت را هم در نظر میگرفتم. هیچ وقت هم تا ساعت 11 یا 12 شب مطالعه نمیکردم و جمعه ها هم از ساعت 7 شب به بعد اصلاً درس نمی خواندم و در کنار خانواده بودم و تفریحاتم را داشتم؛ به این دلیل که کنکور شبیه یک ماراتن است، نه دو سرعت، و هر کس باید خود را آماده رقابتی طولانی مدت کند، و برای اینکه خسته و فرسوده نشود ، باید استراحت نیز داشته باشد. بایدهای و نبایدهای کنکوری از زبان داوطلبان سالهای گذشته
میترا موحد، رتبۀ 3 کشوری هنر سال 91
در یک سالی که برای کنکور درس میخواندم، با برنامهریزی مطالعه میکردم و حتی برنامه دقیق یک ماه را در ذهن داشتم و طبق آن، ساعت به ساعت پیش میرفتم.
سید عبدالرحمان پیریونسی، رتبه 29 علوم تجربی منطقه سه، سال 94
در وهله اول، تلاش را عامل موفقیت میدانم، اما در مراحل بعدی، به نظرم برنامهریزی درستم، بخصوص در ایام نزدیک
کنکور، بسیار تاثیر گذار بود
مهسا دولتشاهی، رتبۀ 4 کشوری علوم تجربی 93
در کنار مطالعه، هشت ساعت خواب کامل در هر روز را داشته و سعی میکردم که در کنار درس و تحصیل، به سلامت بدن نیز اهمیت دهم. در این دوران، رابطه زیادی با دوستانم نداشتم و هیچ وقت از تلفن همراه به مدت طولانی استفاده نمیکردم. از اینترنت هم فقط در مواقع لازم و برای مشاهده کارنامه آزمونهای آزمایشی و خواندن مصاحبههای رتبههای تک رقمی آزمون سراسری سالهای گذشته استفاده میکردم.
در مدتی که برای
کنکور آماده میشدم، مطالعه غیر درسی نداشتم و از فضای اتاق خودم در منزل برای درس خواندن استفاده میکردم؛ چون در منزل شرایط آرام و خوبی داشتم و مجبور نبودم که به کتابخانه بروم.
جالب بود