تاملند

پست تبلیغاتی

پست تبلیغاتی

افزایش اعتماد به نفس در کنکوریها

افزایش اعتماد به نفس در کنکوریها

مقاله و همایش انگیزشی از علیرضا افشار

 

 

فقط تا چند روز دیگر سکوتی فراگیر همه این سالن را میگیرد و غم به روی صندلی ها و در دیوار آن می نشیند و همه انرژی و زندگی از فضای اینجا می رود ؛ حتی احساس می کنی در این دفتر خالی ، دیگر اکسیژن هم وجود ندارد ، نفست تنگ می شود و بغض گلویت را می گیرد . فقط چند روز دیگر آخرین بچه ها هم می آیند و می روند و دیگر هیچ ؛ من می مانم و قطعه ای از عشق مازوخیسمی ریچارد کلیدرمن .

تمام این هیجان و اکسیژن و طراوت تو بودی ، تو بروی همه اینها با تو رفتنی هستند . نه انرژی برای من می ماند و نه توصیه ای برای گفتن . من به اشتیاق نگاه تو بود که فریاد زدم ، بال زدم و می خواستم پرواز کنم . روزهای روزمان با هم گذشت ؛ خوش یا بد ، همه اش برایم دوست داشتنی بود ؛ اما حالا که میخواهی پرواز کنی و بروی دلم تنگ می شود و میگیرد ؛ امسال هم کانتکت های گوشی ام مزین شد با ده ها اسم جدید و هزاران پیامک  … دلم میگیرد وقتی اسم قشنگت را در صفحه ی غبار گرفته گوشی رنجور و خسته ام می بینم ؛ دلم میگیرد وقتی دست خط یادگاری ات را در دفتر خاطرات، مرا به یادت می اندازد . ای پرنده قله های رفیع ؛ من هنوز هم چشم در راهم و تمام دلخوشی ام دیدن پرواز تو در بلندای آسمان خداست ؛ دوست دارم اوج گرفتن هایت را بیش از پیش ببینم و به تو دورادور افتخار کنم و سرشار از غرور و تازگی شوم ؛ مهم نیست که باشم یا نباشم ؛

مهم نیست که کنکورت را چگونه بگذرانی…فقط قول بده که آخرش متوقف نشوی ؛

و منم قول میدهم که در همه حال برایت بهترین ها را از خدای خوبیها بخوام .

مرکز مشاوره کنکور دکتر افشار

 

 

پاشو عین یه مرد برو دست و صورتتو با آب خنک بشور بشین پای درسات. کوتاه نیا برا هدفت.نذار له بشی زیر دس و پای بقیه

خودتو با این 3 هفته نجات بده . دیگه زور اخرته. دیگه هرچی تفریح داری بنداز دور. خابت رو با ساعت کنکورت مرتب کن(گفتم مرتب نه کم.حواست باشه). بدون کتابات وقتتو نگذرون. 

به هیچی کمتر از هدفت راضی نشو.

از اون بالایی هدفتو بخواه ازش آرامش بگیر.با نماز حتما آرامش میگیری بخون.اصلا با زبون خودت باهاش حرف بزن. عین یه دوست.یکم صمیمی شو باهاش و ببین چطوری دستتو میگیره و آرومت میکنه

فقط تو یه کار کن عزیز جان ،،،، قدم اول از تو

 
 
یه قهرمان ، یه مبارز ، یه درجه یک کولاک… بدون اینکه به نتیجه فکر کنه تا آخرین نفس و تا آخرین لحظه می جنگه 

یه دونده … وقتی که تو چند قدمیه خطِ پایانِ به کم کاریهاش فکر نمیکنه به برگشتن و  و از اول خوب دویدن و مدیریت زمان و انرژیش فکر نمیکنه ، وسطِ مسابقه ؛ تو حساس ترین  لحظه نمی مونه و به این فکر نمیکنه که اگه نرسم و برنده نشم چی میشه …

انگیزش نگاه ِ منتظر ِ همه آدمهاییه که چشم براهِ پیروزیشن اونوقته که هر چی تو توان داره میزاره که از جون مایه میزاره ، قوتِ قلبش لبخند ِ مهربونِ پروردگارشه که یه نگاهش کافیه تا لحظه هاشو با معجزه عجین کنه :)

با تمام ِ وجودش پیروزی رو میخواد و بُرد رو با همه ی قلب و دلش ایمان داره 

تو لحظه هایی که خیلی ها خسته  و ناامید میشن ، تو با توکلت ، با باور ِ قلبی و ایمانت تا آخرین ثانیه مث یه قهرمان ِ واقعی  به عشق ِ پیروزی  بجنگ و شک نکن به توانایی ها و رحمانیت ِ خدای بزرگت …

معبود ِ بینظیر تو برای موفق شدن تو ، کائنات رو با  با گامهای تو همسو میکنه 

اگه تو بخوای ؛ اگه با تمام ِ وجودت پیروزی رو طلب کنی زمین و زمانش دست به دست هم میدن تا تو رو به مراد دلت برسونن 

مهم نیست که سی  ماه مونده باشه یا سی روز یا کمتر از سه هفته،کافیه با همه ی جسم و روحت رسیدن رو باور کنی 

که خدای تو منتظر ِ خواستن ِ توئه

برای اجابت دیدن؛ باید خواست … و خواستن به عمل است .

قبول دارم !

 

قبول دارم “شاید” هیچگاه نتوانم در دنیا بهترین شوم …

 

نه ثروتمندترین …

 

نه موفق ترین …

 

نه معروف ترین …

 

و نه هیچ ترین دیگری “شاید” هرگز نشود ،

 

به هزار و یک دلیل منطقی و غیرمنطقی کافی نبودن هوش ، تلاش و خلاقیت و تفاوت اجتماعی و فرهنگی و نگاه به پیشرفت در یک کشور جهان سومی نسبت به کشورهای پیشرفته و تراز اول ….

 

اما هرگز قبول ندارم که در هر شرایطی ، درهر کشوری ، در هر فرهنگ و با هر سطح امکاناتی حتی لیاقت تلاش کردن برای “ترین شدن” را هم نداشته باشم !

 

اصلا چه فرقی می کند رسیدن یا نرسیدن ، یافتن یا نیافتن وقتی که تا آخرین نفس در حال تلاش کردنی ؟ ؟

 

ریسک کردن همیشه خطر دارد ولی یکنواخت شن مرگ آور است

 

مرگ یک ایده …

 

مرگ اشتیاق به رسیدن …

 

مرگ هدف …

 

مرگ پیشرفت …

 

حال مگر می شود نام اینگونه بودن را زندگی گذاشت ؟ یکنواختی فرقش با مرگ چیست ؟

 

آری قبول دارم “شایدها” نشود ، ولی یقینا باور دارم که پیگیر “شایدها” باشم و نه درگیر “بایدها” .

ارسال دیدگاه

0

  عضویت  
اطلاع از

تبلیغات متنی