مرکز مشاوره سایت کنکور

مصاحبه با رتبه 3 رشته علوم ورزشی کنکور کارشناسی ارشد 1404

طبق روال هر ساله ، سایت کنکور به مصاحبه با رتبه های برتر کنکور کارشناسی ارشد 1404 پرداخته است. در این گفتگو و مصاحبه با رتبه 3 رشته علوم ورزشی کنکور کارشناسی ارشد 1404 پرداخته ایم . لطفا برای مطالعه این مصاحبه به ادامه مطلب مراجعه فرمایید. مصاحبه با 3 رشته علوم ورزشی کنکور کارشناسی ارشد 1404

مصاحبه با رتبه 3 رشته علوم ورزشی کنکور کارشناسی ارشد 1404

 

با سلام، لطفا خودتون رو به طور کامل برای ما معرفی نمایید 

درود بر شما و خوانندگان گرامی این مصاحبه
بنده آرش یزدیان، ۲۴ ساله، مجرد و اهل کرج هستم. 
 
چه رتبه ای در کنکور ارشد امسال به دست آوردید ؟
رتبه ی ۳
 
آیا اولین باری بود که در آزمون ارشد شرکت میکردید ؟
بله
 
 
استارت اصلی رو از چه زمانی برای آزمون زدید و روزانه چند ساعت درس میخواندید؟
خوندن جسته گریخته رو تقریبا از آذر ماه شروع کردم اما از اواخر دی بود که به طور جدی مشغول مطالعه ی منابع اصلی و تهیه ی کتاب های تست شدم ولی کتاب های تست زیاد به کارم نیومدن چرا که فرصت چندانی برای تست زدن نداشتم. به این جهت که معلم ورزش هستم و بخش اعظم تایمم صرف تدریس میشد؛ روزانه حداکثر ۲-۳ ساعت (هفته ی آخر ۴ ساعت) می تونستم درس بخونم. 
 
از چه زمانی این علاقه را در خود احساس کردید و تصمیم گرفته بودید تا در مقطع ارشد ادامه تحصیل بدهید؟ قبل از طی کردن این مسیر آیا با کسی هم مشورت کردید؟
 
 زمانی که تصمیم قطعی برای ادامه تحصیل گرفتم؛ تابستون پارسال بود. از کسی به اون صورت مشورت نگرفتم به این دلیل که این یک تصمیم کاملا شخصی بود و چه بسا هدف، علایق، توانایی ها و تجربیات من متفاوت از فردی می بود که قصد مشورت گرفتن از اون رو داشتم.
 
منابع و کتابهایی رو که برای هر درس استفاده میکردید رو لطفا بفرمایید ؟
منبع اصلیم برای درس مدیریت، کتاب مدیریت سازمان ها و مسابقات ورزشی اثر آقای رسول نوروزی و خانم فروغ فتاحی بود. بیش تر وقتم رو به این کتاب اختصاص دادم به علت این که درس مدیریت تو گرایش مدیریت ضریب ۴ داشت و بقیه دروس ضریب ۲ داشتن. 
کتاب ها و جزوات زیر رو هم به صورت مرجع مطالعه کردم. به این معنی که اول شروع می کردم تست های کنکور سال های پیش رو می زدم و بعد موقع تصحیح، سوالاتی رو که اشتباه زده بودم یا برام ابهام برانگیز بود می رفتم و مبحث مورد نظر رو تو جزوه یا کتاب پیدا می کردم و می خوندم:
مبانی جامعه شناسی ورزشی – نویسنده: کاترین جیمیسون/مائورین اسمیت (ترجمه نوروزی)
تاریخ تربیت بدنی و ورزش – نویسنده: الهام فرهادفر
تاریخ تربیت بدنی و ورزش – نویسنده: فاطمه کیانی
آمار، سنجش و اندازه گیری – نویسنده: الهی
آمار، سنجش و اندازه گیری – نویسنده: شیخ/شهبازی/طهماسبی
زبان تخصصی مدرسان شریف – نویسنده: هانیه آریا دوست/نرگس قزوینی
 
نحوه مطالعه و تست زدنتون برای هر کتاب به چه صورت بود و کتب تست رو چگونه انتخاب کردید؟
بر خلاف کنکور سراسری (کارشناسی) تو این کنکور تمرکزم بیش تر روی مطالعه ی منابع بود تا تست زنی. به ۲ دلیل:
یک این که تعداد منابع و حجم مطالب درسی نسبت به کنکور قبلی کم تر بود و این فرصت رو در اختیارم می گذاشت که با دقت و حوصله ی بیش تری به خوندن کتاب های منبع بپردازم. 
اما دلیل اصلی و مهم تر این بود که اصولا برای پاسخ به سوالات، زمانی که برای کنکور ارشد در نظر گرفته شده با کنکور سراسری قابل مقایسه نیست (خیلی بیش تره) و من این رو می دونستم و توی جلسه آزمون به خوبی درک کردم. خب همین موضوع باعث می شد با آرامش خاطر بیش تری به سوالات جواب بدیم و نیاز به تکنیک های تست زنی رو تا حد زیادی کم می کرد.
تمام این ها روی هم رفته باعث شدند تا اکثر تایمم رو به مطالعه ی کتاب های اصلی گرایش مدیریت اختصاص بدم و به زدن تست های کنکور سال های پیش، اون هم فقط برای بعضی دروس، بسنده کنم.
 
 
آیا درس یا باکسی رو حذف کردید؟
 
 بله _ طبیعتا تمام دروسی که تو گرایش مدیریت ورزشی ضریب صفر داشتند رو حذف کردم. به جز این خیر
 
آیا کلاسی هم شرکت کردید؟ جزوه هم می خواندید؟
 
 کلاس به هیچ وجه _ جزوه هم خیلی محدود
 
زمان شروع به خواندن برای خودتان چه رتبه ای متصور شده بودید؟
 
 راستش رو بخواهید اوایل رتبه ی سه رقمی برای خودم قائل بودم! به مرور زمان که مطالعم بیش تر شد پیش خودم گفتم دو رقمی هم می تونم بیارم اما قبل از این که کنکور بدم حتی تصورش هم برام دشوار بود که موفق به کسب رتبه ی ۳ بشم.  
 
 
برنامه درسی شما در این ایام چگونه بود و میانگین روزانه چند ساعت مطالعه می کردید؟
اول برناممو طوری چیده بودم که میانگین روزی ۳ ساعت مطالعه کنم و برای هر روز هم درس های خاصی رو اختصاص می دادم و تایمش هم حتی مشخص می کردم. مثلا شنبه ها مدیریت (۲ ساعت) + آمار (۱ ساعت) و سعی می کردم مبحث رو حتما تو اون تایمی که برای خودم مشخص کرده بودم تموم کنم. 
طبق این برنامه قرار بود تا آخر دی ماه همه ی کتاب ها رو تموم کنم و یک ماه منتهی به کنکور رو تست بزنم اما این برنامه زیادی دقیق و سخت گیرانه بود. به همین دلیل عوضش کردم.
 به این صورت که تایم مطالعم رو به میانگین ۲ ساعت کاهش دادم. به علاوه سعی کردم تو هر روز فقط یک درس رو بخونم. 
بعد که یکم گذشت تایم مطالعم رو بیش تر کردم و به مرور تست های کنکور سال های پیش رو هم تو برنامم گنجوندم. 
 
آیا در آن ایام زمانهایی بود که از درس خواندن خسته شوید و راهکارتان چه بود؟  
بله _ تماشای فیلم، خوندن رمان، ورزش، تمرین پیانو، بازی با ایکس باکس، وقت گذروندن با خانواده و دوستان و … از جمله کارهایی بودن که وقتی از درس خوندن خسته می شدم؛ انجام می دادم. خیلی به خودم فشار نمی اوردم و از تکنیک اثر نهفتگی استفاده می کردم. 
 
استرس خود را در این دوران چگونه کنترل می کردید؟
حقیقتا استرسی نداشتم که بخوام کنترلش کنم. من کلا آدم خونسرد و آرومی هستم اما برنامه ریزی و تلاشی که داشتم هم در این آرامش تاثیرگذار بود. تو دوران دانش آموزی هم هر چه قدر میزان درس خوندنم کمتر بود؛ به همون میزان استرس بیشتری رو متحمل می شدم و بلعکس.
 
نقش برنامه ریزی را چقدر مهم می دانید؟
بسیار مهم _ تا جایی که به نظر من بدون برنامه ریزی اصلا نباید درس خوند. داشتن یک برنامه ی دقیق و حساب شده باعث می شه شما هدف و انگیزه داشته باشید؛ نظام مند پیش برید؛ بدونید کجای کارید؛ چه مقدار از کار مونده؛ و هم چنین امکان ارزیابی رو به شما می ده. دیگه چی از این بهتر؟ 
ذکر این نکته خالی از لطف نیست: داشتن برنامه به این معنی نیست که حتما همیشه و همه جا باید طبق برنامه پیش برید. گاهی اوقات برای همه ی ما، از جمله خود من، اتفاقاتی میفته که در روند رسیدن به اون هدفی که تو برنامه تعیین کردید اختلال ایجاد می کنه. مهم نیست! این اتفاقات معمولا گذرا و موقتی هستن. سعی کنید روزهای بعد جبران کنید. اگرم نشد اشکالی نداره زیاد به خودتون سخت نگیرید. برنامه رو منعطف تر کنید یا تغییرش بدید. 
برنامه ای که خود من برای کنکور ریخته بودم؛ فقط ۳ هفته دووم اورد. و بعد به ناچار برنامه رو تغییر دادم. سعی کنید برنامتون رو اول کار آسون در نظر بگیرید و بعد به تدریج سخت ترش کنید تا مجبور نشید به یکباره تغییرش بدید.
 
درس خواندن و تست زدن و امتحانات دانشگاه را چگونه مدیریت کردید؟
 
بنده زمانی شروع به درس خوندن و تست زدن کردم که تقریبا تمام واحدای دانشگاه رو پاس کرده بودم. یکی دو تا درس مونده بود که اون ها هم عملی بودند و امتحان کتبی نداشتند. 
 
در صورتی که رتبه دلخواهتان رو کسب نمیکردید و امکان رفتن به دانشگاه مد نظرتون را نداشتید آیا باز انتخاب رشته میکردید ؟
۴ تا دانشگاه مد نظرم بود. اگه امکان قبولی تو هیچ کدوم از اون ۴ تا دانشگاه رو نداشتم؛ انتخاب رشته نمی کردم.
 
اگر قبول نمی شدید آیا باز هم در این کنکور شرکت می کردید؟
 فکر نمی کنم.
 
به نظر خودتان عوامل موفقیتتان چه مواردی هستند؟
 
علاوه بر تلاش و پشتکار خودم، این موفقیت رو بیش از هر چیز مدیون خانوادم هستم که با حمایت های بی دریغ کلامی و عاطفی خودشون، این مسیر پر پیچ و خم رو برام هموار کردن و من از این بابت واقعا ازشون ممنونم که اگه حمایت اون ها نبود؛ شاید به این جایگاه دست پیدا نمی کردم.
در درجه ی دوم هم از اساتید زحمت کش، و هم چنین دوستان و آشنایانی که همیشه به من لطف داشتند و به تقویت روحیه ی من کمک شایانی کردند؛ کمال سپاس و امتنان رو دارم.
 
آیا هم اکنون در جایی مشغول به کار هستید؟ و آیا این کار با رشته تحصیلی شما مرتبط است ؟
بله _ دبیر تربیت بدنی هستم. البته یک شغل دوم هم دارم.
 
 
چه توصیه ای به داوطلبان امسال کنکور ارشد دارید؟
 
من در مقام توصیه نیستم اما اگه دانش جویان عزیز نظر من رو جویا باشن؛ علاوه بر موارد مطروحه در بالا، با توجه به این که از امسال حتی دروسی که مرتبط با گرایش مورد علاقه ی شما نیستن هم ضریب ۱ می گیرن؛ اگه می خواهید تو دانشگاه های برتر کشور تحصیل کنید؛ از همین حالا بایستی خوندن و تست زدن رو شروع کنید.
 
 
به نظر شما، کنکور آزمون استاندارد و قابل قبولی است؟ 
با این که رتبه ی ۳ اوردم اما باید بگم خیر به هیچ عنوان _ خصوصا کنکور سراسری که می تونه با امتحانات نهایی متوسطه دوم جایگزین بشه. متاسفانه هر سال عده ی زیادی از دانش آموزان و دانش جویان (و بعضا والدینشون) به خاطر فشار روانی زیاد این آزمون و یا رتبه ی پایینی که میارن؛ افسردگی می گیرن و تا سال ها درگیر عوارضش می شن. اون ها فکر می کنن بهره ی هوشی پایینی دارن؛ اعتماد به نفسشون رو از دست می دن و نسبت به خودشون و توانایی هاشون دچار شک و تردید می شن. 
این در حالیه که کنکور بیش تر مهارت تست زنی شما رو می سنجه تا دانش و اطلاعات شما رو. چه بسیار افرادی رو می شناسم که به خوبی درس رو مطالعه کردند و مطلب رو به درستی یاد گرفتند اما به سبب عدم آشنایی کامل با تست های کنکوری و یا نداشتن برخی روابط، رتبه های پایین دریافت کردند؛ از تحصیل تو رشته ی مورد علاقه ی خود بازماندند و مسیر زندگیشان به کلی عوض شد.
البته خوش بختانه تو این چند سال اخیر رقابت کم تر شده و مردم کم تر پولشون رو تو جیب مافیای کنکور می ریزن؛تاثیر معدل به میزان قابل توجهی افزایش پیدا کرده؛ و دروس عمومی هم از کنکور سراسری حذف شدن. اما هنوز با حذف کامل این نوع آزمون و جایگزین شدنش با امتحانات نهایی و یا یک آزمون استاندارد دیگه فاصله ی زیادی داریم. 
 
 
به نظر شما آیا درس خواندن به خودی خود ضامن موفقیت است؟ 
مطالعه ی زندگی نامه ی افراد موفق به من اینو یاد داد که کسانی که درس می خونن لزوما آدمای موفقی نیستن و از اون طرف کسانی هم که درس رو رها می کنن الزاما تو بازار آزاد شغل خوبی نصیبشون نمی شه. این جاست که علاقه و انگیزه حرف اول رو می زنه. اگه شما به رشته ی تحصیلی یا حرفه ی خودتون؛ علاقه ی کافی نداشته باشید؛ دیر یا زود خستگی و ملال به سراغتون میاد و شما رو از پا در میاره. همین می شه که بعضی از مشاغل اشباع می شن و بعضی دیگه با کمبود نیرو مواجهن. چون علاقه هامونو زیر پا گذاشتیم. چون بهمون می گن فلان کار پول توشه فلان کار نه … من می خوام از تمام کسایی که الان دارن این مصاحبه رو می خونن یه خواهش کوچولو کنم: لطفا به خاطر حرف دیگران، پا روی علایق و آرزوهاتون نزارید …
 
 
و در آخر گذشته از همه ی این ها، امیدوارم در هر کجا از این کره ی خاکی که هستید؛ سربلند، شاداب و تندرست باشید. 

ارسال دیدگاه

2
0

2 نظرات جدید
0 پاسخ به نظرات
0 دنبال کنندگان
 
بیشترین واکنشها به نظر
داغترین موضوع نظر
2 نظر نویسندگان
  عضویت  
جدیدترین قدیمی ترین بیشترین رای
اطلاع از
kambiz

به هوش و ذکاوتت حسودیم می شه …

Mahin

آفرین به پشتکارت

تبلیغات متنی