روایت ۵ دانشجوی ستاره‌دار: ما را انکار نکنید، ستاره‌داریم!

مجید دری، مهدیه گلرو، مهدی مسافر، یاسر عزیزی و سعید اردشیری تنها ۵ نفر از دانشجویان ستاره‌داری هستند که هرکدام به دلیلی از حقشان که تحصیل است به صورت غیرقانونی محروم شده‌اند. دانشجویانی که روند ستاره‌دارشدنشان را روایت می‌کنند.

 

فاطیما فردوس: پرونده دانشجویان ستاره‌دار که اوج آن زمان احمدی‌نژاد بود، هنوز باز است. روندی که مسئولان بعضا آن را انکار می‌کنند و تعداد زیادی از دانشجویان سال‌هاست حق بازگشت به دانشگاه ندارند. در این ‌سال‌ها هم هر سرپرست و وزیری که برای وزارت علوم آمده اولین وعده‌هایش برگرداندن دانشجویان ستاره‌دار به دانشگاه بوده و در نهایت همچنان ستاره‌دارها هستند. واکنش منصور غلامی وزیر جدید علوم اما تا حدی با مسئولان قبلی متفاوت بود؛ او اعلام کرد که دانشجوی ستاره‌دار به معنایی که وجود دارد، نداریم و این اظهارنظر صدای بسیاری از دانشجویان ستاره‌دار را درآورد؛ تا جایی که مجید دری و مهدیه گلرو دو دانشجوی ستاره‌دار دانشگاه علامه که ده سال است از حق تحصیل محروم‌اند به وزارت علوم رفتند تا غلامی را ببینند و بگویند ما دانشجویانی هستیم که از حق تحصیل محروم شده‌ایم اما غلامی در ابتدا حاضر به دیدار با آنها نشد، اما  در نهایت پس از سه روز آنها را به دیدار پذیرفت و به آنها قول پیگیری داد. روحانی نیز در واکنش به اعتراض دانشجویان ستاره‌دار، خطاب به وزیر علوم گفت که «نباید هیچ دانشجوی ستاره‌داری داشته باشیم.»

اصطلاح ستاره‌دارها تعریف جدیدی بود که در دوره وزارت علوم مصطفی معین ساخته شد؛ دانشجویان با عنوان‌های یک ستاره، دو ستاره و سه ستاره معرفی می‌شدند. دانشجویان یک ستاره افرادی بودند که نقص پرونده داشتند، دانشجویان دو ستاره افرادی بودند که در کنار نقص پرونده به آنها تذکر داده شده بود و سه ستاره‌ها دانشجویانی بودند که فعالیت سیاسی می‌کردند و از تحصیل محروم می‌شدند. در واقع شروع ستاره‌دارشدن دانشجوها در دولت اصلاحات بود ولی تعداد آنها به انگشتان دست هم نمی‌رسید اما در زمان احمدی‌نژاد با روی کار آمدن محمدمهدی زاهدی در دولت نهم و کامران دانشجو در دولت دهم، این روند اوج گرفت و باعث شد بسیاری از دانشجویان فعال سیاسی مقطع کارشناسی به کارشناسی ارشد راه پیدا نکنند. شرایطی که در آن دانشگاه‌ها از صدای مخالف خالی شد و ستاره‌ دادن به عنوان ابزاری برای تهدید دانشجویان مورد سوءاستفاده قرار گرفت.

ستاره‌ها از کدام سیاره آمدند؟

روندی که هیچ‌گاه تعطیل نشد و تنها شدت آن در دوره‌های مختلف کم و زیاد شده است. در زمان اوج ستاره‌دارشدن دانشجویان، در کنار افرادی که از مقطع کارشناسی به کارشناسی ارشد منع می‌شدند، دانشجویانی نیز بودند که در همان مقطع کارشناسی از تحصیل منع می‌شدند. این افراد کسانی بودند که به عنوان محروم از تحصیل شناخته می‌شدند و با توجه به اینکه جا انداختن این واژه‌ها (یک ستاره، دو ستاره و سه ستاره) سخت بود، برای افراد محروم از تحصیل و کسانی که به دلیل فعالیت نمی‌توانستند به ادامه تحصیل بپردازند لفظ ستاره‌دار اطلاق شد.

در همین باره میزگردی با حضور ۵ دانشجوی ستاره‌دار برگزار کردیم و در آن روند ستاره‌دارشدن هرکدام با جزییات روایت شد. روایتی که شاید نتیجه‌اش بازگشت تمام دانشجویان ستاره‌دار به دانشگاه و از بین رفتن اصطلاح ستاره‌دارها باشد. مجید دری، مهدیه گلرو، مهدی مسافر، یاسر عزیزی و سعید اردشیری تنها ۵ نفر از دانشجویان ستاره‌داری هستند که هرکدام به دلیلی از حقشان که تحصیل است به صورت غیرقانونی محروم شده‌اند.

تعلیق۴ ماهه و شروعی بر محرومیت ۱۰ ساله

مجید دری ورودی سال ۸۴ دانشگاه علامه، یکی از دانشجویان ستاره‌داری است که تا سال ۸۶ فعالیت دانشجویی داشته و درباره روند ستاره‌دار شدنش می‌گوید: «در آن زمان با آمدن احمدی‌نژاد و تیم او، وزارت علوم کارهایی کرد تا به صورت بنیادی با دانشگاه تسویه کند. کارهایی که به شدت برای دانشجویان پرهزینه بود. آنها فعالین دانشجویی را در مقطع کارشناسی و ارشد قلع‌وقمع کردند و ستاره‌دارشدن‌ها نسبت به دوره اصلاحات افزایش چندین درصدی داشت. در واقع سعی کردند با این ابزار فعالیت دانشجویی را کنترل کنند و تک‌صدایی و انفعال در دانشگاه‌ها ایجاد شد که اوج آن در دوره ۸ ساله احمدی‌نژاد بود.»

این دانشجوی ستاره‌دار با اشاره به روند انتخابات انجمن اسلامی در علامه می‌گوید:‌ «به ما گفتند انجمن‌های اسلامی یا باید اساس‌نامه داشته باشد یا شما را حذف می‌کنیم. در نهایت تمام تلاششان این بود که اساس‌نامه‌ای مطابق منویات خودشان ایجاد شود که ما مقاومت کردیم و گفتیم باید بدون دخالت کوچک‌ترین فرد مسئولی این انتخابات برگزار شود و آن انتخابات، آخرین انتخابات انجمن اسلامی بود که در دانشگاه‌ها برگزار شد. در سال ۸۷ هم پلمب شد و دیگر اثری از انجمن‌های اسلامی پیدا نشد و انسجام قبل از بین رفت.»

گفتند حقوق بازنشستگی پدرت را قطع می‌کنیم

مجید دری در سال ۸۶ در روند این مخالفت‌ها، ۴ ترم از تحصیل محروم شد و تعداد دیگری دانشجو نیز مثل او تعلیق شدند که تعداد آنها در دانشگاه علامه به ۵۰ نفر رسید. «تا سال ۸۸ اجازه ورود به دانشگاه هم نداشتیم و بعد هم بازداشت شدم. ۵ سال در فضای دانشگاهی نبودم و به صورت شفاهی گفته بودند که اخراج شدم و دلیل آن را غیبت غیرموجه می‌دانستند. بدون حضور من حکم اخراج داده بودند و پیگیری‌های من نتیجه‌ای نداشت. حتی در سال ۹۴ و ۹۵ هم مانع ورود من به دانشگاه می‌شدند با وجود اینکه دولت و وزیر و رئیس دانشگاه تغییر کرده بودند.»

او درباره روند پیگیری‌های طولانی‌مدتش می‌گوید: «این روند ادامه پیدا کرد و من هم مدارا کردم و بسیاری از مسئولان را دیدم. دانشگاه پیام نور هم نتوانستم بروم چون ریز نمرات می‌خواستند و من هیچ مدرکی نداشتم. در دانشگاه آزاد هم چون پرونده‌ام در دانشگاه علامه باز بود نمی‌توانستم شرکت کنم. تنها چیزی که برای من از علامه ماند وامی بود که از آنها گرفته بودم و به پدرم پیام می‌دادند که اگر باقیمانده‌اش را پرداخت نکند حقوق بازنشستگی را قطع خواهیم کرد. هزینه‌ای که در کل ۲۰۰ هزار تومان بود.»

این پیگیری تا جایی پیش رفت که غلامی وزیر جدید علوم در مصاحبه‌ای اعلام کرد دانشجوی ستاره‌دار به معنایی که می‌گویند نداریم! دری هم در اعتراض به این حرف به وزارت علوم رفته و برای سه روز تحصن کرده تا بگوید من دانشجوی ستاره‌داری هستم که ده سال است حق تحصیل ندارم. «من جلوی وزارت علوم تحصن کردم و وزیر به دیدار من نیامد. معاون آموزشی هم گفت دست ما نیست و نهاد دیگری غیر از وزارت علوم بر پرونده شما دست دارد. من هم گفتم کتبی به من بگویید کدام نهاد مخالف بازگشت من به دانشگاه است که بدانم با چه کسی طرف هستم.»

۴ ترم تعلیق، بازداشت و اخراج! دلیل: غیبت غیرموجه

سال ۸۶ بعد از انتخابات انجمن اسلامی علامه که آخرین انتخابات آزاد در دانشگاه علامه بود، شریعتی رئیس سابق این دانشگاه در دولت محمود احمدی‌نژاد اعلام کرده بود همه افرادی که برای انتخابات کاندید شوند حتما تعلیق می‌شوند و تمام ۵۰ نفری که مانده بودند، بدون احتساب در سنوات تعلیق خوردند. مهدیه گلرو هم یکی از دانشجویانی بود که در این روند ستاره‌دار شد. «من ترم ۸ بودم و ۱۱ واحدم بیشتر نمانده بود و زمان امتحانات نتوانستم شرکت کنم و اصرار داشتند که من ممنوع‌الورود باشم؛ چون آن ترم درسم تمام می‌شد و دیگر نمی‌توانستند من را اذیت کنند و باید همان ترم مانع حضور من در امتحان‌ها می‌شدند. دو ترم هم به خاطر تجمع و سخنرانی مراسم ۱۶ آذر تعلیق شدم تا به سال ۸۸ رسید.»

گلرو با اشاره به کمیته دفاع از حق تحصیل می‌گوید: «در سال ۸۷ ما کمیته دفاع از حق تحصیل را تشکیل داده بودیم که دانشجویانی که به هر نحوی از تحصیل محروم شده بودند در آن شرکت داشتند. سال ۸۸ هم به خاطر فضایی که بود مقابل وزارت علوم و مجلس تجمع داشتیم که در نهایت هم بازداشت شدیم. زمانی که آزاد شدم برگه اخراج از دانشگاه را به من دادند که در زمان زندان بودن من داده بودند و روند این اخراج غیرقانونی بود چون من حضور نداشتم و هیچ دفاعی از خودم نداشتم. دلیل اخراج هم غیبت غیرموجه بود که من زندان بودم و نمی‌توانستم پیگیری کنم. متاسفانه پیگیری‌ها هم جواب نداد و هیچ سرپرست و وزیری نبوده که در این ۴ سال با او پیگیری نکرده باشم.»

روند پیگیری‌های بدون نتیجه گلرو از زمان توفیقی شروع شده است: «از زمان آقای توفیقی تا امروز همیشه پیگیر بودم و بارها به من گفته شد که نماینده‌های مجلس مخالفت می‌کنند و بعد از انتخابات مجلس می‌توانی به دانشگاه برگردی؛ ولی تغییری ایجاد نشد و امید من از بین رفت. در بسیاری از دانشگاه‌ها رئیس دانشگاه این مشکل را حل کرد و مسئله به وزارت علوم نرسید ولی در علامه آقای سلیمی با ما همکاری نکردند و نامه‌ای به ایشان داده شد مبنی بر برگشت ما که مخالفت کردند و گفتند بازگشت این افراد ممکن است جو دانشگاه را به هم بریزد. من با سختی بسیار توانستم ریز نمراتم بگیرم و در دانشگاه پیام نور خارج از تهران تطبیق واحد دادم و یک ترم درس خواندم و مدرک لیسانسم را توانستم از دانشگاه پیام نور بگیرم.»

مدرک کارشناسی علامه را از پیام نور گرفتم!

مهدیه گلرو بعد از گرفتن مدرک کارشناسی از دانشگاه پیام نور برای کارشناسی ارشد شرکت می‌کند و بازهم ستاره‌دار می‌شود. «آن زمان امیدوار شدم که برای کارشناسی ارشد شرکت کنم و کنکور دادم و در دانشگاه الزهرا پذیرفته شدم. نتایج آزمون را که دیدم در کارنامه‌ام نقص پرونده درج شده بود و اصلا فکر نمی‌کردم این روند ادامه پیدا کند. بلافاصله پیگیری کردم؛ سرپرست آقای هاشمی بود و قول دادند که مشکل حل شود و به سازمان سنجش مراجعه کردم و گفتند نامه‌ای روی پرونده من است که تو را مردود علمی اعلام کنیم ولی چون رتبه خوبی داشتی ما نقص پرونده زدیم تا شاید بتوانی پیگیری کنی.»

گلرو از آخرین پیگیری‌ها و دعوتش به مجلس می‌گوید: «اواخر شهریور ماه بود که از دانشگاه الزهرا برای من پیامی آمد که در این دانشگاه پذیرفته شدی و برای ثبت‌نام رفتم و تا حدودی هم پیش رفت که به من گفتند شما شامل تعهد نوع سه می‌شوید و نمی‌توانیم ثبت‌نام شما را تکمیل کنیم و این تعهدشماره سه همان سه ستاره است. من همچنان پیگیری می‌کردم تا اینکه آقای غلامی گفتند دانشجوی ستاره‌دار نداریم و ما رفتیم از ایشان توضیح بخواهیم که این ده سالی که محروم از تحصیل هستیم چیست؟ ما مجبور شدیم در سرما بایستیم و سه روز وزیر تشریف نیاوردند! به هر حال نتوانستیم ایشان را ببینیم و خانم سعیدی نماینده مجلس من را به مجلس دعوت کردند و در کمیسیون حقوق شهروندی شرکت کردم. بسیاری از نماینده‌‌ها همراهی کردند و از ما خواستند دو هفته تحصن را توقف کنیم تا مشکل ما را حل کنند و آقای غلامی هم این قول را به آقای دری دادند و امیدوارم این مسئله حل شود و هیچ‌کس دیگر از حق تحصیل محروم نشود.»

خانه‌نشینی احمدی‌نژاد و شانس قبولی

مهدی مسافر، یکی دیگر از دانشجویان ستاره‌داری است که مسئولان تاکنون انکارشان کرده‌اند. ورودی کارشناسی فیزیک دانشگاه بوعلی سینای همدان، عضو شورای مرکزی انجمن دانشگاه همدان و همچنین عضو دفتر تحکیم وحدت در آن زمان، در سال 89 سه ستاره شده است. «ستاره‌دارشدن من در فضای آن زمان و باتوجه به تعداد زیادی از انجمنی‌هایی که از سال 84 محروم از تحصیل می‌شدند و باتوجه به فضای بعد از 88 و حکم‌های قضایی و …. قابل حدس بود. بعد از تابستان ۸۹ که نتایج اولیه آمد مشخص شد که نقص در پرونده دارم و روند پیگیری را شروع کردم. دو ماه بعد هم نتایج دانشگاه آزاد آمد و مشخص شد صلاحیت ندارم.»

مسافر با اشاره به اینکه در آن زمان نه دولت و نه مجلس همسو نبودند، می‌گوید: «حتی در دانشگاه آزاد هم که مرحوم هاشمی آنجا بود نمی‌شد کاری کرد و پیگیری من فقط محدود به رفتن از قزوین به تهران برای سازمان سنجش و رفتن از قزوین به همدان برای نهادهای امنیتی همدان و حراست دانشگاه بود که نهایتا هم هیچ اتفاقی نیفتاد. همان سال دوباره امتحان ارشد شرکت کردم و تحلیلم این بود که اولا از بیکاری بهتر است و ثانیا هزینه سه‌ستاره‌کردن برایشان بالاتر می‌رود! ولی خوشبختانه آن سال با خانه‌نشینی احمدی‌نژاد مصادف شد و شانس با من یار بود.»

ستاره‌دار برای دانشگاه دولتی، بدون ستاره برای آزاد

در آن شرایط مهدی مسافر رتبه می‌آورد و در دانشگاه بین‌المللی امام خمینی قزوین قبول می‌شود. «خیلی از دوستان دیگر هم مثل من شانس آوردند و توانستند ثبت‌نام کنند. دو ماه بعد از ثبت‌نامم هم از نهادهای امنیت تماس گرفته بودند که در جریان قبولی و ثبت‌نام من نبودند. در مقطع کارشناسی ارشد هم اتفاق خاصی نیفتاد و فضای دانشگاه آنقدر منفعل بود که طبیعی بود هیچ اتفاقی نیفتد. سال ۹۳ هم فارغ‌التحصیل شدم. امسال هم به‌خاطر علاقه‌ام به حوزه علوم اجتماعی آزمون ارشد اقتصاد شرکت کردم و ناچارا فقط تهران و زنجان را انتخاب کردم و برای آزاد هم قزوین.»

مسافر در این روند از دوباره ستاره‌دارشدنش می‌گوید: «نتایج مرحله دوم که آمد دیدم دوباره نقص در پرونده برای دانشگاه دولتی دارم ولی می‌توانم در دانشگاه آزاد ثبت‌نام کنم که ثبت‌نام هم کردم و الان مشکلی ندارم ولی با این حال یک حق بدیهی را از من سلب کردند.»

در واقع مهدی مسافر برای بار دوم ستاره‌دار شده است؛ البته تنها برای دانشگاه دولتی. در دانشگاه آزاد اما بدون ستاره است و توانسته ادامه تحصیل بدهد.

گفتند شما نباید درس خود را تمام کنید

یاسر عزیزی، ورودی کارشناسی حقوق سال ۸۵ دانشگاه اشرفی اصفهان هم یکی دیگر از دانشجویان ستاره‌دار است. «تیر ۱۳۸۷ بود که با حکم کمیته‌ انضباطی به دو ترم محرومیت از تحصیل محکوم شدم. با توجه به موادی از آیین‌نامه‌ انضباطی وزارت علوم که در حکم قید شده بود، آن محرومیت مبتنی بر اتهاماتی کلی بود که معمولا داده می‌شود. به هر حال با تلاشی که کردم و پیگیری بعضی از دوستان، حکم من معلق شد و مهر ۸۷ ثبت‌نام کردم. منتها شهریور ۸۸ و در حالی که حدود ۱۵-۲۰ واحد برای ترم هفتم‌ باقی‌مانده بود، وقتی برای ثبت‌نام به آموزش دانشگاه مراجعه کردم، گفتند که فایل شما بسته شده و اجازه‌ انتخاب واحد نداری.»

عزیزی در توضیح این روند می‌گوید: «اول گفتند که حکم معلق شده‌ سابق به اجرا درآمده؛ منتها با این که دائما به دانشگاه مراجعه می‌کردم، بعد از طی یک‌سال و مراجعه‌ بعد از پایان محرومیت، به من گفتند که گفته شده شما نباید تحصیل خود را به اتمام برسانید. مسئولین دانشگاه گفتند چرا تماس‌های مسئولین امنیتی را جواب نمی‌دهی؟ بالاخره از طریق دانشگاه احضار انجام شد و چند جلسه بازجویی شدم. آنجا هم با اتهاماتی مثل «تبانی علیه نظام، اقدام علیه امنیت، براندازی و …» مواجه شدم، اما هنوز و همچنان بعد از ۸ سال، هیچ اقدامی برای بازگشت من به دانشگاه انجام نشده است.

کد ۲، همان ستاره‌داری بود که می‌گفتند نداریم!

سعید اردشیری ورودی سال ۸۵ رشته جامعه‌شناسی هم از دانشجویان ستاره‌داری است که از حق تحصیل محروم شده است. «من عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان شهید باهنر کرمان در سال ۸۱ و عضو این انجمن و تحکیم از سال ۷۸ بودم که در سال ۸۵ در رشته جامعه‌شناسی علامه قبول شدم ولی امکان ثبت‌‌نام پیدا نکردم و در آن دوره جز اولین دانشجویان ستاره‌دار بودیم. یک‌سری دیگر از دوستانم هم بودند که پیش از اعلام نتیجه نهایی از طرف حراست دانشگاه احضار شده بودند و تعهدی داده بودند مبنی بر اینکه از این به بعد فعالیت دانشجویی نخواهند داشت و برخی دیگر هم به هیئت گزینش سازمان سنجش احضار شده بودند و همین تعهد را داده بودند. که به ترتیب یک ستاره و دو ستاره خوانده می‌شدند.»

در کارنامه اردشیری تبصره‌ای با عنوان کد ۲ مشخص شده بوده که همان معنی ستاره‌دار را می‌دهد. «در آن زمان آقای زاهدی می‌گفت ما ستاره‌دار نداریم. آن سال ما حدود ۱۵ نفر بودیم که نتوانستیم کنکور بدهیم و از تحصیل محروم شدیم. پیگیری‌های زیادی برای بازگشت به دانشگاه کردیم. طوماری را در دانشگاه‌ها امضا کردیم و در مجلس و سازمان سنجش هم پیگیر این موضوع بودیم. پیگیری‌ها بیش از یک سال از طرف ما انجام شد و در سال ۸۶ گروه دیگری از دانشجویان به ما اضافه شدند که بیش از سه برابر تعداد قبلی بود.»

وزارت علوم لیست کامل دانشجویان ستاره‌دار را دارد

او می‌گوید: «سال به سال به جمع ستاره‌دارها اضافه می‌شد و در سال ۸۸ به این نتیجه رسیدیم که کاردیگری نمی‌توانیم بکنیم و برخی از دوستان ما به جای دانشگاه زندان نصیبشان شد. سال ۹۲ آقای توفیقی که سرپرست وزارت علوم شد گفتند که ما دانشجویان ستاره‌دار را برمی‌گردانیم و دانشجویان سال ۹۰ به بعد در اولویت هستند و اگر کنکور بدهند مشکلشان حل می‌شود. بعد از آن هم آقای فرهادی آمدند و عملا این روندها به تعویق افتاد. زمانی که ما مراجعه کردیم روابط عمومی وزارت علوم لیست کاملی از دانشجویان ستاره‌دار داشت که بسیار دقیق و جزیی بود.»

به گفته اردشیری، در دوره سرپرستی آقای ضیا هاشمی هم گفتند ۵۰ نفر ستاره‌دار داریم که مطمئنا بیشتر از این تعداد است و وزارت آمار دقیق ستاره‌دارها را دارد. به آقای هاشمی هم مراجعه کردم و گفتند دیگران را هم پیگیری کنید که مشکل را برطرف کنیم ولی اتفاقی نیفتاد. تابستان امسال هم مراجعه کردم و روند تمام پیگیری‌هایم را مکتوب ارائه کردم ولی با وزیرشدن آقای غلامی آن روند به هم ریخت. شورای عالی انقلاب فرهنگی هم طبق مصوبه ۸۳ حق دخالت در این مسائل را ندارد. در هر صورت این روند داشت خوب پیش می‌رفت که با وزارت آقای غلامی ما باز هم ناامید شدیم.

ارسال دیدگاه

0

  عضویت  
اطلاع از

تبلیغات متنی