حافظه و به یاد سپاری

 

حافظه و به یاد سپاری; تقریباً همه ما علاقه‌مند هستیم که حافظه خود را تقویت کنیم. همچنین دانش‌آموزان و دانشجویان مایلند نکات مهم درسی یا مطالبی را که استاد می‌گوید بهتر به یاد سپارند؛ یعنی می‌خواهند اسامی و چهره‌ها را بهتر به یاد آورند. سخنران نیز علاقه‌مند است مطالبی را که باید بگوید به یاد بیاورد. حافظه و یادگیری، ارتباط بسیار نزدیکی با یکدیگر دارند؛ به طوری که اگر حافظه، یعنی توانایی نگهداری، وجود نداشته باشد، یادگیری نیز اتفاق نخواهد افتاد، و، بالعکس، اگر به درستی مطلبی را نفهمیده باشیم، حفظ کردن آن نیز مشکل خواهد بود.

 
دوره‌های مربوط به تقویت حافظه، نه از آن جهت که باعث پیشرفت نوعی «جوهر» فرضی یعنی حافظه می‌شود و به یاد سپردن را تسهیل می‌کند، بلکه از آن جهت که طی این دوره‌ها به افراد ‌آموزش داده می‌شود تا چگونه روش‌های مختلف را برای تسهیل یادگیری و به یاد آوردن، به کار ببرند، مهم است.
در واقع در دوره‌های تقویت حافظه، «استعداد» حافظه افزایش پیدا نمی‌کند؛ بلکه کارآیی یا یادگیری افزایش می‌یابد.
برای اینکه بتوان فنون تقویت حافظه را توضیح داد، ابتدا لازم است که با تعاریف و خصوصیات انواع حافظه آشنا شویم:
حافظه حسی: وقتی محرک‌های محیطی (نور، صدا، بو و …) به وسیله گیرنده‌های حسی دریافت می‌شوند وارد حافظه حسی می‌گردند. اطلاعاتی که به حافظه حسی وارد شده‌اند، اگر مورد دقت یا توجه قرار گیرند، وارد حافظه کوتاه مدت می‌شوند. حافظه حسی، نخستین مرحله یادگیری و به یاد سپاری اطلاعات است. گنجایش این حافظه تقریباً نامحدود است، اما مدت زمان ذخیره‌سازی اطلاعات در این حافظه، بسیار کوتاه است و از یک ثانیه تجاوز نمی‌کند.
حافظه کوتاه مدت: بعد از آنکه اطلاعات وارده به حافظه حسی، به الگوهای تصویری یا صوتی (یا سایر رمزهای حسی) تبدیل شد، این اطلاعات به حافظه کوتاه مدت انتقال می‌یابند و در حافظه کوتاه مدت، اطلاعات به صورت رمز درمی‌آیند. اطلاعات وارده به حافظه کوتاه مدت، سه ثانیه در این حافظه باقی می‌ماند و پس از آن فراموش می‌شود (مگر آنکه تکرار شود). حافظه کوتاه مدت، نه تنها از نظر زمان، بلکه از لحاظ گنجایش نیز محدود است. پژوهشگران، گنجایش این حافظه را 2 ± 7 ماده اطلاعاتی برآورد می‌کنند؛ یعنی بعضی از افراد قادر به حفظ 9 ماده اطلاعاتی در حافظه کوتاه مدت هستند و برخی از افراد نیز تنها پنج ماده اطلاعاتی را در حافظه کوتاه مدت خود نگه می‌دارند.
حافظه دراز مدت: همواره مقدار زیادی از اطلاعات، که وارد حافظه کوتاه مدت ما می‌شوند، از این حافظه حذف می‌شوند و تنها قسمت کوچکی از آنها وارد حافظه دراز مدت می‌گردند. اطلاعات بسرعت وارد حافظه کوتاه مدت می‌شوند، اما برای انتقال اطلاعات از حافظه کوتاه مدت به حافظه دراز مدت، به زمان و کوشش زیادتری نیاز است. تکرار مطالب موجود در حافظه کوتاه مدت، سبب انتقال آن به حافظه دراز مدت می‌شود. وظیفه حافظه دراز مدت، نگهداری اطلاعات از چند دقیقه پس از یادگیری تا آخر عمر شخص است. مواردی که برای تقویت و پرورش حافظه باید رعایت کرد، عبارتند از:
1 ـ برای تقویت حافظه، باید نسبت به اتفاقاتی که در اطراف شما می‌افتد، یا مطالبی که مطالعه می‌کنید، به طور دقیق توجه داشته باشید. قبل از آنکه بتوان مطلبی را به یاد سپرد باید به آن توجه کرد. بسیار اتفاق می‌افتد که نوشته‌ای را چندین بار می‌خوانیم، اما به لحاظ دقت نکردن اصلاً متوجه آن نمی‌شویم. مطالبی که معلم بر یادگیری آنها تاکید می‌کند، بر شاگردان اثر می‌کند و آنها می‌دانند که چه اطلاعاتی را باید به یاد سپارند. اگر مطالب بسیاری در زمانی کوتاه به فرد داده شود، فقط آنهایی که بدان جلب توجه شده است، در حافظه ماندگار می‌شوند و تنها آنهایی که به صورت ذهنی مرور می‌شوند به اندازه کافی در آن می‌مانند. برای افزایش قدرت دقت، تمرکز حواس و در نهایت حافظه، انجام تمرین‌های زیر مفید است:
الف ـ یکی از این تمرین‌ها شامل داخل شدن به یک اتاق دارای اثاثیه و انداختن یک نگاه سریع به اطراف و به دنبال آن یادداشت کردن تمام جزییاتی است که در آن یک نگاه دیده شده‌اند. با تکرار این تمرین، پیشرفت سریعی که به دنبال آن ایجاد می‌شود، تعجب‌آور خواهد بود.
ب ـ می‌توان یک شیء را بررسی کرده و شکل، ابعاد، رنگ، جزییات ریز و … آن را به خاطر سپرده و سپس آن را کنار گذاشت و شرحی تا حد امکان دقیق و کامل از آن نوشت. هنگامی که انجام این کار به پایان رسید، این شرح را با خود آن شیء مقایسه کنید و روز بعد، این تمرین را مجدداً با همان شیء انجام دهید؛ در این صورت، مشاهده می‌شود که برداشت‌هایی که از آن شیء به ذهن می‌رسد، بیشتر بوده و جزییات تازه بیشتری از آن در ذهن می‌ماند.
ج ـ می‌توان به شیوه پلیسی یک شخص را سریعاً نگاه کرد و سپس چشم‌ها را بسته یا سر را برگردانده و جزییات چهره، اندام و لباس وی نظیر اصلاح سر، رنگ موها، چشم‌ها، فرم بینی، لب‌ها، رنگ و طرح پیراهن و … را به خاطر آورد.
د ـ می‌توان به عکس‌ها یا تصاویری که از مناظر یا موارد دیگر تهیه شده است، در مدت زمان مشخصی (مثلاً 40 ثانیه) با دقت نگاه کرد و سپس تلاش کرد تا جزییات تصویر را به خاطر آورد و آنها را شمارش کرد و آن‌گاه بار دیگر تصویر را مشاهده کرد و مواردی را که  به خاطر نیاورده شده است، مورد کند و کاو و بررسی قرار داد.
2 ـ قاعده اساسی حافظه چنین است: «می‌توان هر قطعه جدید اطلاعات را آموخت؛ اگر آن را به چیزی که می‌دانید یا به یاد دارید، پیوند دهید.» این عمل را اصطلاحاً «تداعی» می‌نامند. یکی از راه‌های تداعی، ارتباط فکر با فکر دیگری است که خود نیز پاشنه‌ای برای فکری دیگر است؛ مثلاً تصور کنید که می‌خواهید پنج کلمه خانه، پیراهن، صندلی، اتو و درخت را به خاطر بسپارید. می‌توانید با تصویری معمولی یا حتی غیرمعمولی، اینها را با هم ارتباط دهید؛ مثل درختی که پیراهن و اتو از آن آویزان است و شما در کنار بخاری روی صندلی به آن نگاه می‌کنید. به هر حال باید این نکته را مدّ نظر داشته باشید که برای داشتن یک حافظه قوی، استفاده از سیستم‌های تداعی لازم است. سیستم‌های تداعی انواع مختلف دارد که معروف‌ترین آنها عبارتند از:
الف ـ سیستم تداعی مبالغه: در این حالت، ممکن است که شیء مورد نظر را بزرگ و اغراق‌آمیز کنید.
ب ـ سیستم تداعی مضحک: ارتباط بین مفاهیم را فوق‌العاده مضحک، مسخره و غیر منطقی به نظر آورید؛ مثلاً برای ارتباط دو کلمه «خرس» و «کتاب» می‌توانید تصور کنید که به کتابخانه رفته و شاهد بوده‌اید که صدها خرس پشت میز نشسته و ساکت و آرام مطالعه می‌کنند. در این مورد، از هر دو سیستم تداعی مبالغه و مضحک استفاده شده است.
ج ـ سیستم تداعی جابجایی: مثلاً تصور کنید به جای اینکه با گچ روی تخته سیاه بنویسید، با یک مداد به طول یک متر می‌نویسید.
گفتنی است که بهترین تداعی آن است که خود شما بین اشیاء برقرار می‌کنید؛ نه اینکه دیگران تداعی بسازند و بعد شما بخواهید آن را حفظ کنید.
3 ـ سیستم جایگزین کلمه نیز راهی برای ربط دادن مفهوم غیرمحسوس به مفهوم محسوس و معنی‌دار است. اگر با کلمه‌ای یا عبارتی که به نظر انتزاعی است برخورد کردید، به چیزی فکر کنید که به نظر شبیه یا یادآور مطالب انتزاعی باشد و بتواند در ذهن  شما تصور شود. برتراند راسل که در سال 1951 از نیویورک دیدن می‌کرد، به یکی از روزنامه‌نگاران گفته بود در یادآوری شماره اتاق خود که عدد 144 بوده است، مشکلی ندارد. دلیلی که او ذکر کرد، آن بود که عدد 144، ریشه دوم عدد 12 است.
4 ـ وجود آهنگ و ریتم به نگهداری مطالب کمک می‌کند. این نکته در تحقیقات متعدد آزمایشگاهی نشان داده شده است؛ به عنوان مثال، انواع شعرها، یا مطالبی که به صورت شعر گفته می‌شود یا مثلاً آموزش جدول ضرب، به علت وجود آهنگ و ریتم، بهتر در حافظه باقی می‌ماند.
5 ـ تحقیقاتی که از سوی «پرسلی»، «لوین»، «دلینی» در سال 1982 انجام شد، نشان می‌دهد افرادی که سریع‌تر مطالب را در سیطره ذهنی خود قرار می‌دهند و آن را بیشتر در ذهن نگاه می‌دارند، معمولاً از راهبردهای مبسوط‌تری برای به یادسپاری استفاده می‌کنند. آنها از وسایل یادیار برای کمک به یادسپاری بهره می‌گیرند؛ مثلاً کلمه اسپانیایی «کارتا» (نامه پستی) ممکن است به کلمه انگلیسی «کارت» و تصویرنامه درون آن اتصال داشته باشد. این روش که «روش اتصال کلمه» نامیده می‌شود، در به یاد سپردن «کارتا» مؤثر است.
بعضی از افراد معمولاً از روش‌های حفظ کردن طوطی‌وار استفاده می‌کنند. آنها هر چه را که قرار است به یاد بسپارند، بارها و بارها تکرار می‌کنند تا آن را در ذهن خود حفظ کنند. اندازه‌های اثر که از این تحقیق به دست آمده است، نشان می‌دهد که روش اتصال کلمه بیشتر از 50 درصد مؤثر نیز از روش‌های حفظی طوطی‌وار و متداول بوده است.
6 ـ نوع دیگر از «روش اتصال کلمه» که در یادگیری نقش اساسی دارد این است که از اتصال حروف اول کلمات مهمی که قرار است آن را حفظ کنیم، کلمه‌ای جدید بسازیم که با حفظ آن کلمه، کلمات دیگر برای ما تداعی شود؛ مثلاً روش خوب‌خوانی دارای پنج مرحله است که عبارتند از: بررسی، پرسش، خواندن، تقریر، و مرور کردن. از اتصال حرف اول هر یک از این مهارت‌ها (یعنی: ب، پ، خ، ت، م) کلمه «بپختم» تشکیل می‌شود. این تلخیص بدین منظور است که:
اولاً: مجموعه مهارت‌های خوب خوانی براحتی به یاد ما بیایند؛
ثانیاً: ترتیب مراحل اجرای مهارت‌ها در عمل به سادگی به کار گرفته شوند و در ذهن بمانند.
مثال دیگر که می‌توان در این مورد آ‌ورد آن است که تقسیم «میتوز» دارای چهار مرحله است: پرفاز، متافاز، آ‌نافاز، تلوفاز. برای اینکه این کلمات و همچنین نظم مراحل در ذهن ما بماند، از حروف اول این چهار مرحله یعنی (پ، م، ا، ت) کلمه «پمات» تشکیل می‌شود که فراگرفتن کلمه «پمات»، به سادگی می‌تواند مراحل تقسیم میتوز را به ترتیب برای ما تداعی کند.
7 ـ گفتیم که پژوهشگران گنجایش حافظه کوتاه مدت را 2±7 ماده اطلاعات برآورد می‌کنند؛ اما می‌توان با استفاده از تدابیری ظرفیت این حافظه را افزایش داد، و این یکی از تدابیر، عبارت از دسته‌بندی اطلاعات به واحدها یا قطعه‌های کمتر است؛ برای مثال، اگر بخواهیم حروف «ا، م، ش، ر، ا، د، هـ، گ، ن، ا، د، خ» را چند ثانیه پس از دیدن از حفظ بگوییم قادر به انجام این کار نخواهیم بود؛ زیرا تعداد آنها (12 حرف) از گنجایش حافظه کوتاه مدت بیشتر است؛ اما اگر با استفاده از اطلاعات موجود در حافظه دراز مدت، به یادآوریم که این حروف به طور معکوس سه کلمه «خدا نگهدار شما» را می‌سازد (در این حالت فقط سه قطعه را می‌سازند)، براحتی می‌توانیم آن را حفظ و تکرار کنیم؛ پس باید گنجایش حافظه کوتاه مدت را به جای 2±7 ماده، 2±7 قطعه دانست.
8 ـ پژوهش‌ها نشان داده‌اند اطلاعاتی که قابل رمزگردانی به هر دو صورت تصویری و کلامی هستند، آ‌سان‌تر آموخته می‌شوند. شاید به همین دلیل است که توضیح کلامی مطالب، همراه با اشکال و نمودار، به یادگیری مطالب کمک بیشتری می‌کند. اگر سعی کنید همراه با مطالعه یک مطلب، تصویری را از آن در ذهن خود ایجاد نمایید، بهتر می‌توانید آن را حفظ کنید. اگر مطلب را با خلاقیت خود و به صورت ابداعی ترسیم کنید و به صورت آ‌کولادبندی شده بنویسید، کارآیی و عملکرد حافظه بهتری خواهید داشت. در این مورد از تکنیک درخت حافظه استفاده می‌شود. در واقع تکنیک درخت حافظه، مشابه با سازمان‌دهی مرتبه‌ای و آکولادبندی شده است که باید خود فرد آن را ترسیم کند.
9 ـ بهتر است از اوقاتی که بیهوده در روز تلف می‌شوند، استفاده کنیم؛ یعنی از اوقاتی که در مدت رفت و آمد یا در هنگام انتظار در صف اتوبوس و … تلف می‌شود، به نحو مطلوب در جهت تکرار و به یادسپاری مطالب بهره گیریم. بدین منظور می‌توانید در ذهن، مطالبی را که به تازگی یا در گذشته یاد گرفته‌اید، دوره کنید یا شعری یا قطعه‌ای از نثر را از حفظ بخوانید. همچنین می‌توانید خلاصه‌ای از آن چه را که در شب یا روز خوانده‌اید، تا جایی که ممکن است، به خاطر بیاورید. نکته اصلی و مهم این است که بتوانید 5، 10، 15 و 20 دقیقه وقت‌های مرده روزانه را که در سال 30، 60، 90 یا 120 ساعت می‌شود، به وقت‌های مفید تبدیل کنید.
10 ـ فعالیت‌های مغزی نیز، مانند سایر فعالیت‌های بدن، نیاز به غذا و اکسیژن دارند که از طریق خون تامین می‌شود. برای تسهیل انجام کار فکری، بویژه برای اینکه حافظه ما کار خود را بخوبی انجام دهد، باید برای خون اکسیژن کافی فراهم باشد. در هر ساعت، یک بار، پنجره اتاق خود را باز کنید و مدت یک یا دو دقیقه نفس عمیق بکشید. ضمناً در اتاقی که در آن هوا بر اثر دود سیگار و دم زدن و … فاسد شده است، مطالعه نکنید.
در مورد غذا هم باید گفت برای خوب انجام شدن عمل حافظه، لازم است که در غذاهای ما مواد زیر موجود باشد:
ـ کلسیم و فسفر: در شیر، پنیر، تخم‌مرغ، ماهی، بادام، گردو، فندق و … به میزان کافی وجود دارد.
ـ اسید گلوتامیک: گاهی آن را اسید هوش نیز می‌نامند و در حالت طبیعی در جگر سیاه، شیر و ماءالشعیر یافت می‌شود.
ـ منیزیم: در نان، جوانه گندم و غذاهای گیاهی وجود دارد.
ـ ویتامین‌های گروه B: این ویتامین‌ها کار دماغی و فکری را آسان‌تر و بهتر می‌کنند و کمبود بعضی از آنها بیماری‌ها و اختلالات ویژه‌ای را در بافت عصبی موجب می‌شود. این ویتامین‌ها بیشتر در جگر، سبزیجات، فندق، بادام و جوانه‌های گندم یافت می‌شوند.

غیر از غذاهای طبیعی، که روزانه از آ‌نها استفاده می‌کنیم، در هنگام فعالیت‌های مغزی زیاد (در موسم امتحانات) لازم است موادی که به آ‌ن اشاره کردیم (فسفر، کلسیم، منیزیم، اسید گلوتامیک و ویتامین‌های گروه B) در جیره غذایی ما بیشتر مدّ نظر قرار گیرد. شیر، پنیر، بادام، گردو و فندق را می‌توان همراه با قوی‌ترین مواد غذایی در جیره غذایی افرادی که دارای کار فکری هستند، قرار داد. 

11 ـ اگر مایلید مطالبی را به خاطر بسپارید، لازم است که از فرآیند کامل: تاثر، تداعی و تکرار پیروی کنید؛ مثلاً اگر نام شخصی را که در مجلسی او را ملاقات کرده‌اید، می‌خواهید به خاطر بسپارید، ابتدا باید توجه کافی به شخص مبذول دارید (تاثر)، سپس در فکر خود تداعی مربوط به این شخص را برقرار کنید (تداعی)، و پس از آن، نام او را چندین بار تکرار کنید (تکرار).
نخستین شرط خوب تثبیت شدن تاثرات، قصد و نیت است. برای تحقق این امر، باید علاقه‌ای واقعی به شخص یا به مفاهیمی ذهنی که می‌خواهیم در خاطرمان بماند، داشته باشیم. برای به خاطر سپردن نیز باید به طور جدی و مناسب، خواست و دقت خود را درباره موضوعی که می‌خواهیم به خاطر بسپاریم، ثابت نگه داریم (تمرکز).
در مورد تداعی قبلاً اشاره کرده‌ایم و در اینجا باید گفت که تداعی، هم برای تثبیت خاطره‌ها و هم برای به یاد آوردن آنها ضرورت دارد و لزومی ندارد که تداعی‌ها طبیعی یا منطقی باشند؛ حتی اگر آنها به شکل غیرطبیعی یا غیرواقعی نیز باشند، باز هم مؤثر خواهند بود؛ مثلاً اگر می‌خواهید نام شخصی که ملاقات می‌کنید به خاطرتان بماند، کوشش کنید تا آنجا که ممکن است، درباره این شخص و نام او تداعی کنید؛ مثلاً سعی کنید که از شغل این شخص آگاهی پیدا کنید یا بگویید: «آقای فرزین، مانند دوست من فرهاد، معمار است» یا بگویید «سبیل بزرگ چنگیزی دارد» و …. به این ترتیب، شما تداعی‌های متنوعی به وجود آورده‌اید. در مورد به خاطر سپردن اصطلاحات علمی نیز می‌توانید از روش تداعی‌های تجسمی استفاده کنید؛ بدین طریق که یک ردیف تداعی‌های پیوسته را از نخستین واژه آغاز کنید و با آخرین واژه پایان برسانید. این تداعی‌ها ممکن است بی‌قاعده و مضحک نیز باشند؛ ولی این قاعده، تنها قاعده‌ای است که بخوبی تداعی‌ها را مجسم می‌کند؛ مثلاً اگر می‌خواهید صنایع عمده بلژیک را که شامل صنعت آهن‌سازی، صنعت روی، شیشه‌سازی، نساجی، صنایع غذایی و چرم است به خاطر سپارید، می‌توانید ابتدا صنعت آهن‌سازی را با استفاده از نیروهای فولادی، صنعت روی را با استفاده از کاسه رویی منزل، شیشه‌سازی را با استفاده از واژه پنجره، نساجی را با استفاده از قرقره و چرم را با استفاده از کفش تجسم کنید و سپس آن را به طریقی که اشاره شد، به هم مرتبط سازید؛ مثلاً تیری از فولاد در حال پرواز به کاسه رویی آنتن تلویزیون برخورد می‌کند و بعد از عبور از پنجره مانند قرقره می‌چرخد !
12ـ برای به دست آوردن تمرکز واقعی در هنگام مطالعه باید اصول زیر را رعایت کنید:
الف ـ محیط مناسبی را برای تمرکز و جای راحتی را برای نشستن انتخاب کنید که بتوانید به طور کاملاً قایم در آنجا بنشینید و در صورت امکان، میزی را نیز با ارتفاع مناسب برای کار در مقابل خود قرار دهید.
ب ـ علل پراکندگی حواس را از میان بردارید. محل مطالعه باید از صدای تلویزیون و رادیو در امان باشد و در اطراف آن، اشخاص کمتر رفت و آمد داشته باشند؛ از این گذشته، باید برخی از عوامل مادی شخصی از قبیل گرسنگی و تشنگی و سرمای زیاد و گرمای بیش از اندازه را از بین برد.
ج ـ به تمرکز، جز هنگامی که وضع بدنی شما اجازه می‌دهد، نپردازید. اگر در یک حالت خستگی مفرط به سر می‌برید، در صدد تمرکز حواس روی موضوع‌های مورد مطالعه خود برنیایید. در این حال اگر به تمرکز حواس اصرار ورزید، بیشتر خود را خسته می‌کنید.
د ـ هدف خود را درک کنید. آنچه را که مراد و هدف شما را تشکیل می‌دهد و برای رسیدن به آن، به مطالعه و کوشش می‌پردازید، مجسم کنید؛ در این صورت، انگیزه بیشتری برای مطالعه پیدا خواهید کرد.
هـ ـ اطمینان حاصل کنید که پیش نیازها و شناخت‌های اولیه موضوع مورد مطالعه را قبلاً کسب کرده‌اید. هنگامی که در متمرکز کردن حواس خود روی خواندن موضوع نسبتاً سختی احساس دشواری می‌کنید، باید این مساله را مطرح کنید که «آیا من شناخت‌های اساسی و پیش نیازهای مورد نیاز برای دریافت متن را دارم؟» اگر جواب منفی است، بدون تردید باید با خواندن کتاب‌های مقدماتی به رفع این نقیصه بپردازید.
و ـ کوشش کنید که بر علاقه و توجه فوری خود نسبت به کتابی که می‌خوانید، بیفزایید. این علاقه، احساس لذت و فایده‌ای است که به طور مستقیم از خواندن کتاب به دست می‌آورید.
ز ـ سعی کنید که به زور، حواس خودتان را جمع کنید و به خود نگویید که از الان حواس خودم را جمع می‌کنم. انجام این کار باعث می‌شود که شما تمرکز حواس خود را از دست بدهید.
ح ـ نسبت به تمرکز حواستان تفکر منفی نداشته باشید و هرگز نگویید که من حواس پرتی دارم یا اینکه نمی‌توانم حواسم را جمع کنم؛ بلکه به خود القا کنید که دارای تمرکز حواس قوی هستید.
ط ـ  اعتماد به نفس، برنامه‌ریزی،خونسردی و عدم اضطراب، هر یک در افزایش تمرکز حواس، نقش اساسی دارند.
13 ـ تقویت حافظه در واقع همان یادگیری بهتر است، و این نیست که مثلاً غذاهای خاصی را بخوریم. تقویت حافظه در یک عبارت، یعنی رعایت اصول و قوانین حاکم بر یادگیری. اگر قوانین حاکم بر یادگیری را خوب رعایت کنیم، هر چه را که می‌خوانیم، بهتر یاد خواهیم گرفت و در نتیجه احساس خواهیم کرد که حافظه‌مان تقویت شده است. در کتاب‌های روان‌شناسی، اصول حاکم بر یادگیری را به شرح زیر ذکر کرده‌اند:
الف ـ خواندن هر مطلب را باید با قصد و نیت قبلی شروع کنید؛ یعنی از روی عمد بخواهید که مطالبی را حفظ کنید.
 ب ـ به هنگام خواندن یک مطلب، سعی کنید تا دقت شما روی آن مطلب، متمرکز شود.
ج ـ سعی کنید از آنچه می‌خوانید، تصویر ذهنی برای خود بسازید و در صورت امکان عملاً آ‌ن را انجام دهید.
د ـ بین آموخته‌های خود ارتباط برقرار کنید؛ یعنی سعی کنید که مطالب جدید و قدیم را به همدیگر پیوند بدهید.
هـ ـ بین یادگیری‌ها فاصله بیندازید؛ زیرا کلیه آ‌زمایش‌ها نشان می‌دهد که یادگیریِ با فاصله، بمراتب بهتر از یادگیریِ متراکم است.
و ـ وقتی مطلبی را یاد گرفتید، سعی کنید که در فرصت‌های مناسب، آن را تکرار کنید، به خود پس دهید و در صورت امکان، آن را نآنبه کار ببرید.
ز ـ پس از یادگیری حتماً استراحت کنید تا آموخته‌های شما مجال استحکام یافتن پیدا کنند و از ایجاد عامل تداخل جلوگیری شود.
ح ـ مطالب را ابتدا بند بند نخوانید؛ بلکه سعی کنید که در آغاز، کل مطالب یک فصل را ذهن خود مجسم کنید و آ‌ن‌گاه به اجزاء آن بپردازید.
14 ـ ورزش صحیح و مناسب، باعث افزایش گردش خون مغز شده و به تقویت حافظه‌تان کمک می‌کند و قدرت یادگیری شما را افزایش می‌دهد.

15 ـ یکی دیگر از مواردی که می‌تواند به تقویت حافظه شما کمک کند، استفاده از ضمیر ناخود آگاه است. بدین منظور، باید ابتدا تفکر مثبتی از خود داشته باشید، سپس چند نفس عمیق بکشید و بعد حالت آرامش کامل به خود بگیرید و حدود چند دقیقه (سه دقیقه) خودتان را طوری تجسم کنید که هر مطلبی را که یک بار می‌خوانید یا می‌شنوید، براحتی در حافظه شما می‌ماند، و حافظه شما به طور شگفت‌انگیزی در یادگیری و به خاطر سپاری مطالب، به شما کمک می‌کند. اگر این القاء کردن را حداقل به مدت یک ماه در هنگام شب، قبل از خواب و صبح بعد از بیدار شدن، انجام دهید، آثار مثبت آ‌ن را خواهید دید. 

ارسال دیدگاه

0

  عضویت  
اطلاع از

تبلیغات متنی