مصاحبه اختصاصی با رتبه 40 ارشد 96 رشته زبان و ادبیات فارسی
درسا امرائی

با سلام، لطفا خودتون رو به طور کامل برای ما معرفی نمایید :
سلام درسا امرائی هستم.
با لطف خدا، کارشناسی ارشد ادبیات کودک و نوجوان دانشگاه شهید بهشتی ، روزانه قبول شدم.

رتبه شما در کنکور کارشناسی ارشد چند شد؟
40

آیا اولین باری بود که در کنکور کارشناسی ارشد شرکت میکردید :
قبلا در آزمون ارشد پیام نورشرکت کرده بودم و سراسری خیر.

در صورتی که رتبه خوبی کسب میکردید ولی نه رتبه عالی و نمی تونستین به دانشگاه مد نظرتون برین آیا انتخاب رشته میکردین یا برای سال بعد میخوندین ؟
من دانشگاه خاصی را در نظر نداشتم، روزانه و شبانه تهران، هر دانشگاهی قبول می شدم می رفتم.

استارت اصلی رو از کی برای کنکور زدین و روزانه چند ساعت درس میخوندین؟
از اوایل مهر ماه 95 کتابها رو خریدم و میانگین روزی 3 ساعت درس می خوندم. (بعضی روزها هیچی، بعضی روزها تا 6 ساعت)

بدون مقدمه برایمان بفرمایید به طور کلی چرا کارشناسی ارشد؟
از چه زمانی این علاقه را در خود احساس کردید و تصمیم گرفته بودید تا مقطع ارشد ادامه بدهید؟ قبل از طی کردن این مسیر آیا با کسی هم مشورت کردید؟

چون از دانشگاه و معدل کارشناسیم راضی نبودم (مدیریت پیام نور) ، تصمیم به ادامه تحصیل گرفتم تا بتونم شغل مورد علاقه ام رو بدست بیارم.

منابع و کتابهایی رو که برای هر درس استفاده میکردین رو هم اگه ممکنه بفرمایید ؟
برای همه درسهام به جز عربی که حذف کردم، کتابهای مدرسان شریف رو خوندم و هر جا که حس کردم نیاز به توضیح بیشتری دارم از جزوه ها یا مطالبی که توی اینترنت هست استفاده کردم.
از کتابهای مدرسان بسیار راضی بودم و می تونم بگم (عملا) این کتابها منبع اصلی هستند.
چون به علت گستردگی منابع ، می تونید مطمئن باشید که رقبای شما هم همین کتابها رو می خونن.

آیا درسی رو حذف کردید؟
بله، عربی رو کاملا حذف کردم. و تاریخ ادبیات هم نخوندم.

در آن ایام تفریح هم داشتید؟
بله ولی کمتر و با برنامه ریزی. البته در ایام عید (به جز روز عید) فقط درس خوندم، حتی سیزده بدر. چون عید خیلی نزدیک کنکوره و واقعا فرصت طلاییه.

اصلا چه کلاسهایی شرکت کردید؟ جزوه می خوانید؟
من هیچ کلاس و آزمونی شرکت نکردم.

زمان شروع به خواندن برای خودتان چه رتبه ای متصور شده بودید؟
حدود 150 تا 200

برنامه درسی شما در این ایام چگونه بود و میانگین روزانه چند ساعت مطالعه می کردید؟
خواب کافی داشتم و برای صبح زود بیدار شدن به خودم فشار نمی آوردم. هر ساعتی که بیدار می شدم توی سررسیدم یه جدول می کشیدم و تا شب رو ساعت به ساعت برنامه ریزی می کردم. هیچ وقت دقیق پیش نمی رفت ولی خیلی کمک می کرد.

آیا در آن ایام زمانهایی بود که از درس خواندن خسته بشوی؟
بله ، خیلی. بعضی وقتها شک می کردم که اصلا مسیرم درسته؟ اما به خودم قول دادم که ادامه بدم. حتی اگر قبول نشدم سال بعدش هم بخونم.

آیا خلاصه نویسی می کردید ؟
بله. برای درس کلیات هر فصل رو خلاصه نویسی می کردم.
برای نظم و نثر جاهای مهم رو علامت می زدم ، برای دور بعد مطالعه فقط علامت دارها رو می خوندم و باز با یه رنگ دیگه علامت می زدم. 3 بار به این ترتیب کتابها رو خوندم تست ها رو زدم.

آیا در آن ایام که درس می خواندید استرس هم داشتید؟
خیلی زیاد.

نقش برنامه ریزی را چقدر مهم می دانید؟
بدپن برنامه ریزی ممکن نبود موفق بشم.

هفته آخر چطور گذشت؟
با استرس زیاد. فقط چارتهایی که کشیده بودم رو مطالعه می کردم و تستهایی که کنارشون قبلا علامت زده بودم که مهم یا سخت هستند.
یه دفترچه اصطلاحات برای درس کلیات درست کرده بودم که اون رو هم مطالعه می کردم.

اگر قبول نمی شدید آیا باز هم در این کنکور شرکت می کردید؟
بله ، حتما. با قدرت بیشتر

به نظر خودتان عوامل موفقیتتان چه مواردی هستند؟
از اول برای خودم کاغذ های کوچیک درست کردم که روشون جملات انگیزشی نوشته بود و هر روز یکی رو می زدم به یخچال.
برای خودم نامه می نوشتم که وقتی بی انگیزه می شم یا می ترسم بخونم.
باید هر روز با این کارها انگیزه رو بالا نگه داشت وگرنه دلسرد شدن برای همه آدمها طبیعیه.

توصیه ای که به داوطلبان امسال کنکور کارشناسی ارشد دارید؟
فراموش نکنید شما فقط به یک ششم روزتون برای درس خوندن احتیاج دارید تا به هدفتون برسید.
تستهای 10 سال گذشته کنکور آزاد و سراسری رو حتما چندین بار جواب بدبد.
تا حد امکان با روحیه خوب و لذت درس بخونید.
ان شاالله موفق باشید.

برای مشاهده کارنامه کلیک کنید