مصاحبه با رتبه 12 ارشد 96 رشته سینما

مصاحبه اختصاصی با رتبه 12 ارشد 96 مجموعه هنرهای نمایشی و سینما
مرتضی قاسمی

 

 

1- لطفا خودتون رو به طور کامل برای ما معرفی نمایید :
با سلام و عرض ادب. من مرتضی قاسمی متولد 1350 در تهران هستم. مدرک کارشناسی م را از دانشگاه تهران در رشته عکاسی
دریافت کردم. سال 1372 با رتبه یازده در رشته عکاسی دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران قبول شدم.

 

 

2 – رتبه شما در کنکور کارشناسی ارشد چند شد؟
رتبه من در کنکور ارشد امسال یعنی سال 96 دوازده شد.

 

 

3- آیا اولین باری بود که در کنکور کارشناسی ارشد شرکت میکردی؟
خیر. بار دوم بود که در کنکور ارشد شرکت کردم. بار اول سال 1380 با رتبه 6 در رشته ارشد عکاسی دانشگاه هنر پذیرفته شدم ولی متاسفانه به خاطر مشکلاتی که اون سال برام پیش اومد مجبور شدم انصراف بدم.

 

4- در صورتی که رتبه خوبی کسب میکردید ولی نه رتبه عالی و نمی تونستین به دانشگاه مد نظرتون برین آیا انتخاب
رشته می کردین یا برای سال بعد می خوندین ؟
درواقع من برای رتبه یک درس خوندم ولی به خاطر استرس زیاد سر جلسه امتحان نتونستم درست تمرکز کنم و تعداد تستهای غلطی
که زدم زیاد شد و باعث شد رتبه م تنزل کنه. ولی از این رتبه هم راضی هستم و همین امسال انتخاب رشته کردم و به امید خدا رشته
سینما دانشگاه هنر قبول میشم.

 

5 – استارت اصلی رو از کی برای کنکور زدین و روزانه چند ساعت درس میخوندین؟
استارت اصلی را مهر ماه سال گذشته زدم. دقیقا هفتم مهر ماه. تا آبان ماه روزانه دو تا سه ساعت درس میخوندم ولی بعد از اون
دیدم تعداد کتابها زیاده و مطالب هم بسیار گسترده هست تصمیم گرفتم ساعات درس خواندن را بیشتر کنم. برای همین رفتم و در
کتابخانه گلستان ثبت نام کردم تا بتونم از قرائت خانه اونجا استفاده کنم. روزهای تعطیل از صبح ساعت 7 تا ساعت9 شب
در کتابخانه بودم. روزهای کاری هم بعد از تعطیل شدن از کار. یکراست میرفتم کتابخانه و از حدود ساعت پنج تا ده شب در کتابخانه بودم و مطالعه میکردم. حدود چهل تا کتاب معادل یازده هزار صفحه مطلب تخصصی در زمینه سینما خوندم. تا قبل از عید فقط کتابها را خوندم و بعد از عید فقط دوره کردم و کتاب جدید نخوندم.

 

6 – بدون مقدمه برایمان بفرمایید به طور کلی چرا کارشناسی ارشد؟
از چه زمانی این علاقه را در خود احساس کردید و تصمیم گرفته بودید تا مقطع ارشد ادامه بدهید؟
قبل از طی کردن این مسیر آیا با کسی هم مشورت کردید؟
خب من مدرک کارشناسی م را خیلی وقت بود که گرفته بودم و سالها بود که از محیط دانشگاهی دور بودم و احساس میکردم نیاز دارم به محیط آکادمیک و دانشگاهی برگردم و دانش خودم را به روز کنم. از اون گذشته علاقه اصلی من از کودکی سینما بود ولی نتونسته بودم در مقطع کارشناسی در رشته سینما تحصیل کنم برای همین تصمیم گرفتم در مقطع ارشد رشته سینما را دنبال کنم.
برای ادامه مسیر تحصیلاتم با کسی مشورت نکردم ولی همکارانی در محل کارم بودند که تحصیلکرده سینما بودند و خیلی بهم انگیزه دادند که در رشته سینما و در مقطع ارشد تحصیلاتمو ادامه بدم.

 

7- منابع و کتابهایی رو که برای هر درس استفاده میکردین رو هم اگه ممکنه بفرمایید ؟
منابع بسیار زیاد هستند و اکثر اونها در سایتهای تخصصی سینما معرفی شده اند. به طور کلی برای درسهای تخصصی تقریبا همه
منابع را خریدم و مطالعه کردم با اینکه جزوات خلاصه شده هم در بازار بود ولی من هرگز از این جزوات استفاده نکردم. یعنی چه در
مقطع کارشناسی و چه در کارشناسی ارشد هیچ وقت جزوه و خلاصه مطالعه نکردم چون معتقدم در جزوات و کتبِ خلاصه بسیاری ازمطالب کلیدی و مهم ذکر نشده که فقط با خواندن منابع اصلی میتوان به آنها دسترسی پیدا کرد.

 

8- آیا درسی رو حذف کردید؟
نه خیر هیچ کدام از دروس را حذف نکردم. البته زبان اصلا نخوندم. بیشتر تکیه کردم به دانسته ها و داشته هایم که سالهای قبل
در کلاسهای زبان آموزشگاهها شرکت کرده بودم. به نظر من نباید هیچ درسی را حذف کرد. حتی شده یک درس را ده درصد هم
بزنید بایستی بزنید چون در نمره و رتبه تاثیر داره.

 

9- در آن ایام تفریح هم داشتید؟
چهار ماه آخر کلا هر گونه تفریح تعطیل شد و فقط و فقط درس میخوندم چون به رتبه یک فکر میکردم و میدونستم که اگه بخوام رتبه بالا به دست بیارم باید سختی ها رو تحمل کنم و به خودم سخت بگیرم.

 

10- اصلا چه کلاسهایی شرکت کردید؟ جزوه می خوانید؟
هیچ کلاسی شرکت نکردم و هیچ جزوه ای هم نخوندم. اصلا به کلاس و جزوه اعتقادی ندارم. این چیزها به درد کسانی میخوره که
قصد دارند صرفا در کنکور شرکت کنند ویک جایی یک رشته ای چیزی قبول بشوند. کسی هدفش رتبه بالا باشه اصلا نباید سمت
جزوه و کلاس این چیزها بره.

 

11- زمان شروع به خواندن برای خودتان چه رتبه ای متصور شده بودید؟
وقتی شروع کردم گفتم باید رتبه یک بشم. ولی به دلایلی که عرض کردم نشد.

 

12- برنامه درسی شما در این ایام چگونه بود و میانگین روزانه چند ساعت مطالعه می کردید؟
به طور میانگین روزی پنج ساعت مطالعه میکردم در عرض تقریبا هفت ماه. البته ساعات مطالعه بستگی به کارم داشت. روزهای تعطیل تا سیزده ساعت مطالعه میکردم و روزهایی که سرکار میرفتم بعد از کار بین سه تا پنج ساعت مطالعه میکردم.

 

13- آیا در آن ایام زمانهایی بود که از درس خواندن خسته بشوی؟
نه اصلا احساس خستگی نمیکردم چون هدفم خیلی مهم بود و میخواستم رتبه خیلی خوبی کسب کنم ودر بهترین دانشگاه قبول بشم.

 

 

14- آیا خلاصه نویسی می کردید ؟
نه خیر خلاصه نویسی نمیکردم. چون وقتی نداشتم. اگر میخواستم خلاصه نویسی کنم که از همون جزوات خلاصه استفاده میکردم.
روش من برای مطالعه به این صورت بود که زیر مطالب مهم و تستی خط میکشیدم ودر ذهنم برای خودم تست طراحی میکردم.
اتفاقا از همون تستهای ذهنی که طراحی کرده بودم هفت هشت تا در امتحان اومده بود.

 

 

15-آیا در آن ایام که درس می خواندید استرس هم داشتید؟
خیلی استرس داشتم به خصوص یک ماه آخر که فشار کاری در محل کار هم خیلی زیاد شده بود و من بایستی بین درس خوندن و کار کردن تعادل برقرار میکردم. مرخصی هم بهم نمیدادند و این خودش استرس عقب موندن از درس را چند برابر میکرد. ولی خداروشکر رتبه م خوب شد وراضی هستم.

 

16-نقش برنامه ریزی را چقدر مهم می دانید؟
من برای تمام روزها و ساعتها و حتی دقیقه ها برنامه درسی داشتم. اصلا مگه میشه بدون برنامه ریزی درس خوند. تا ظهر روز کنکور برنامه داشتم. و اصلا فکر نکردم حالا دو روز قبل از کنکور استراحت کنم. استراحت و تفریح را گذاشتم بعد از کنکور که خیلی هم چسبید.

 

 

17-هفته آخر چطور گذشت؟
خیلی سخت و با استرس زیاد گذشت چون بهم مرخصی نمیدادند و از اون گذشته بعضی از درسها و کتابها راهم نرسیدم دوره کنم.

 

18-اگر قبول نمی شدید آیا باز هم در این کنکور شرکت می کردید؟
بله حتما شرکت میکردم. اصلا وقتی شروع کردم به درس خوندن برنامه م این بود که دوسال بعد در کنکور شرکت کنم ولی وقتی
چند تا از کتابهای مرجع و مهم را تونستم بخونم ماه سوم تصمیم گرفتم همین امسال شرکت کنم و فرصت را از دست ندهم.

19-به نظر خودتان عوامل موفقیتتان چه مواردی هستند؟
تنبلی را کنار گذاشتم. چشمم را به روی تفریح و خوشی و وقت تلف کردن بستم. شبکه های اجتماعی را به طور کامل ترک کردم.
حتی خیلی وقتها که دروس و کتابهای مهمی باید میخوندم موبایل با خودم نمیبردم کتابخونه چون برای درس خوندن حتی پنج دقیقه
هم مهمه چه برسه به یک ساعت.

20-توصیه ای که به داوطلبان امسال کنکور کارشناسی ارشد دارید؟
برای خودشون هدف بزرگ تعریف کنند. از سر سیری وبی خیالی نرن سمت کنکور. نگن میریم شرکت میکنیم حالا هرچی شد.
واقعا با اراده و با انگیزه درس بخونن. چون وقتی رتبه بالا بیارید و دانشگاههای معتبر قبول بشید اونوقت میتونید در مقطع دکترا هم
در دانشگاههای معتبر قبول بشید و این خودش امتیاز بسیار بالا و مهمیه.کارشناسی ارشد مقدمه دکترا و موفقیتهای بعدی است.
برای همین من قصدم این بود که قدم اول را بسیار با اطمینان و محکم بردارم. به همین خاطر خیلی زحمت کشیدم و خداروشکر
نتیجه ش هم خیلی خوب شد.

 

 

برای مشاهده کارنامه کلیک کنید

ارسال دیدگاه

2
0

2 نظرات جدید
0 پاسخ به نظرات
0 دنبال کنندگان
 
بیشترین واکنشها به نظر
داغترین موضوع نظر
2 نظر نویسندگان
  عضویت  
جدیدترین قدیمی ترین بیشترین رای
اطلاع از
HB

درود بر این اراده

بئاتریس

عالی بود ممنون از توصیه هاتون و امیدوارم مقاطع بالاتر هم به همین صورت طی کنید

تبلیغات متنی