تاملند

پست تبلیغاتی

پست تبلیغاتی

مصاحبه با رتبه 2 کنکور ریاضی 96

مصاحبه با رتبه 2 کنکور ریاضی 96

محمدکاظم فقیه خراسانی

 

 

آقای فقیه خراسانی! اولین سؤال ما مهم­ترین سؤال ماست؛ می­خواهیم بدانیم که هر یک از دروس آزمون سراسری را چگونه مطالعه کردید؟
 
اگر بخواهم به ترتیب توضیح دهم، برای درس ادبیات تلاش می‌کردم که به صورت موضوعی بخوانم؛ مثلاً برای مبحث قرابت ادبی، ابتدا مفاهیم ادبیات را دقیق می‌خواندم و سپس تست‌های متفاوت و متنوع حل می­کردم. باید بگویم که من هم مثل بسیاری از بچه‌ها در خواندن شعرها مشکل داشتم و اوایل تسلط چندانی به مبحث قرابت ادبی نداشتم؛ اما باید با تلاش و پشتکار این مرحله را پشت سر گذاشت و دلسرد نشد. مباحث زبان و ادبیات فارسی را نیز ابتدا می‌فهمیدم و بعضی از مباحث را مثل «بیاموزیم»‌ها یا بعضی از فعل‌ها که چند جزیی هستند، حفظ می‌کردم و سپس به سراغ تست می‌رفتم. درس زبان و ادبیات فارسی نیاز به تست و تمرین زیاد دارد؛ زیرا  گاه نزدیک آزمون سراسری نیز  با نکته جدیدی در تست‌های زبان و ادبیات فارسی روبرو می­شویم. در آرایه‌های ادبی مشکل داشتم، اما به این مبحث هم با مطالعه دقیق و تست زیاد تسلط پیدا کردم. در کل برای پاسخ به سؤال‌های ادبیات باید به مهارت لازم دست یافت که این مهارت فقط با تست زدن بسیار به دست می‌آید.
 
آقای فقیه خراسانی! چرا داوطلبان گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی، نسبت به گروه آزمایشی علوم تجربی، در درس ادبیات نتیجه بدتری کسب می‌کنند؟ برای مثال، در اکثر آزمون‌های سراسری گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی، حتی یک داوطلب به 100 درصد سؤال‌های این درس پاسخ صحیح نداده است یا تعداد بسیار معدودی (کمتر از انگشتان یک دست) به همۀ سؤال‌های ادبیات پاسخ صحیح داده‌اند.
محمد کاظم فقیه خراسانی: به نظر من، دلیلش غیر منطقی بودن تست­های ادبیات است. در برخی از تست‌های قرابت معنایی یا آرایه‌ها و گاه زبان و ادبیات فارسی، هیچ قانون و منطقی نمی‌توان پیدا کرد و داوطلب گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی عادت کرده است که برای رسیدن به پاسخ صحیح، با منطق جلو برود.
 
برگردیم سر مابقی درس‌ها
زبان و ادبیات عربی: بعضی از داوطلبان تصور می‌کنند که چون عربی ضریب 2 دارد، لازم نیست برای آن وقت بگذارند؛ اما باید گفت چون تعداد قابل توجهی از داوطلبان چنین دیدگاهی دارند، این درس نقش مهمی در بالا بردن تراز داوطلبان دارد؛ بخصوص به خاطر آنکه جز مبحث درک مطلب، بقیۀ مباحث این درس قاعده‌مند است.
برای درس عربی، من در سال‌های پایه طوری سر کلاس سؤال می‌کردم که معلم‌ها کلافه می­شدند؛ یعنی دربارۀ کوچکترین نکته سؤال می­کردم تا عربی را کامل بفهمم. پیشنهاد می‌دهم که داوطلبان، قواعد را به دقت یاد بگیرند و سپس قواعد عربی را با نکته‌های تستی تطبیق بدهند. در این زمینه، تمرین تستِ زیاد کارساز است. مبحث ترجمه نیز ریزه‌کاری‌هایی دارد که اگر آنها را فرابگیریم، می‌شود به تست‌های آن پاسخ داد؛ یعنی با 100 تا 200 تست، می­شود به نکته‌های ترجمه مسلط شد؛ اما مبحث درک مطلب چندان قاعده‌مند نیست. خود من با تمرین زیاد و تست زدن، توانستم به نگاه طراح پی‌ببرم.
 
معارف اسلامی: برای موفقیت در درس معارف اسلامی، لازم است که آیات کتاب را دقیق حفظ کرد؛ در ضمن، سؤالات کنکور در این درس،  گاه با دید استدلالی داوطلبان مطابقت ندارد. در این گونه سؤال‌ها باید به نگاه طراح پی‌برد. من، خودم، اوایل در پاسخگویی به یک‌سری از سؤال‌های معارف اسلامی خیلی مشکل داشتم، اما بمرور و با تست زدن و پی‌بردن به نگاه طراح، مشکلم حل شد. یک مساله مهم هم این است که منبع پاسخگویی داوطلبان باید متن کتاب باشد و آنها نباید بر اساس عقل و فهم خود سؤال‌ها را جواب دهند؛ بلکه باید ببینند که متن کتاب چه گفته است.
 
زبان خارجی: چون کلاس‌های آزاد زبان رفته بودم، زبانم خوب بود؛ البته از پاییز سال سوم دبیرستان کلاس زبان نرفته بودم، اما چون پایۀ زبانم خوب بود، وقتی از بهار تست‌های کنکور را در این درس زدم، با مشکلی روبرو نشدم.
 
ریاضی: در درس ریاضی به یک مساله خیلی دقت می‌کردم و آن هم این بود که به صورت «دوپینگی» نخوانم؛ یعنی، بعد از تدریس معلم، بلافاصله سراغ تست نمی‌رفتم؛ چون امکان داشت که بر اساس حفظیات تست را جواب بدهم. انجام این کار در واقع از تفکر در حل مساله جلوگیری می­کند؛ در حالی که سؤال­های ریاضی را باید با استدلال حل کرد؛ البته گاه در  مباحثی که معلم درس نداده بود، با استدلال خودم تست می­زدم تا قدرت تحلیل و استدلالم را به این صورت تقویت کنم.
در کل برای درک ریاضی باید ذهن را مجبور به انجام فعالیت خلّاقانه کرد. من معتقدم که پاسخنامه را باید کنار گذاشت و سعی کرد تا با سماجت و خلّاقیت، به پاسخ صحیح رسید؛ چون نمی‌شود که نمونۀ همۀ سؤال‌ها را دیده باشید و بگویید که با زدن تستِ زیاد موفق می‌شوم به سؤال‌های ریاضی در آزمون سراسری پاسخ بدهم. باید ذهنتان را تقویت کنید و خلّاقیتتان را به کار بگیرید.
آنچه گفتم دربارۀ کل مباحث ریاضی بود، اما به طور مجزا برای تسلّط بر مبحث دیفرانسیل، بخصوص مبحث مشتق که سؤال زیادی از آن طرح ­می‌شود، خیلی تمرین کردم. شاید 1000 تا 1200 تست برای مشتق زدم تا سرعت لازم را برای پاسخ به این تست‌ها در سر جلسۀ آزمون به دست بیاورم؛ یعنی تمرین زیاد می­خواهد تا بتوان در زمان  تعیین شده برای زدن تست، به این ­سؤال‌ها پاسخ داد. در هندسۀ پایه باید با مباحث درگیر شد. در ابتدا لازم است که تمرین­های کتاب را خوب یاد گرفت، سماجت داشت و 5 یا 10 دقیقه وقت گذاشت و به پاسخ صحیح رسید و بعد سراغ سؤال‌هایی در سطح کنکور رفت و با قدرت استدلال و خلّاقیت، آنها را حل نمود. همان طور که قبل از این گفتم، نباید از ابتدا سراغ پاسخنامه رفت، و فقط اگر فردی مستاصل شد و بعد از 10 دقیقه به جواب نرسید، باید پاسخنامه را مطالعه کند.
هندسۀ تحلیلی، محاسبات زیادی دارد و تنها تمرین زیاد در این درس است که در این زمینه، راه گشاست. جبر و احتمال و گسسته هم همین ویژگی را دارد. در کل من برای ریاضی وقت زیادی را اختصاص می‌دادم و شاید 30 تا 40 درصد از زمان مطالعۀ من اختصاص به ریاضی داشت؛ بخصوص قبل از عید نوروز، بیشتر زمانم صرف مطالعه  دروس تخصصی، بویژه ریاضی، می­شد.
 
برای محاسبات ریاضی از ماشین حساب استفاده می‌کردید؟
محمد کاظم فقیه خراسانی: اصلاً یادم نمی­آید که از ماشین حساب استفاده کرده باشم !
 
فیزیک و شیمی را چگونه مطالعه می‌کردید؟
محمد کاظم فقیه خراسانی: در مطالعه فیزیک شیوه‌ای مشابه با عربی داشتم؛ یعنی سعی می­کردم که مفاهیم را از معلم بدزدم! سؤال‌های زیادی می‌کردم تا مطالب فیزیک کاملاً برایم جا بیفتد و به نکات ریز درس پی‌ببرم؛ در ضمن، به نظر من درس فیزیک بیش از درس خواندن، نیاز به تست زنی زیاد دارد. در تست هم ابتدا به سراغ تست­های آسان و نرمال می­رفتم و وقتی به طور کامل بر مبحث مسلّط می­شدم، تست­های سخت را می­زدم. من معتقدم که خیلی هم نباید تست­های نرمال یا ساده را زد. به کمک تست­های سخت می‌توان مفاهیم مختلف را در خود آن تست‌ها پیاده کرد و مطلب را عمیق­تر فراگرفت، و در نهایت، آمادگی ذهنی لازم را برای حل مسایل مختلف در سر جلسۀ کنکور کسب کرد.
شیمی: برای مباحث حفظی شیمی، شبیه نحوۀ مطالعۀ زیست دانش‌آموزان رشته علوم تجربی عمل می­کردم؛ یعنی یک دور مبحث مورد نظر را می‌خواندم (البته خیلی عمیق و دقیق مطالعه نمی­کردم)، بعد یک مجموعه تست در همان زمینه می­زدم و نکته­هایی را که توجه نکرده بودم و جامانده بود، موقع حل تست یاد می­گرفتم. در درس شیمی، حتی برای مبحثی که بر آن مسلّط بودم هم، خیلی تست می­زدم.
 
آقای فقیه خراسانی! زمانی زرنگ­ترین دانش‌آموزان جذب رشتۀ ریاضی می­شدند، اما این روزها نه تنها دانش‌آموزان با معدل بالا جذب رشته علوم تجربی می‌شوند، بلکه حتی گاه دانشجویان ریاضی هم از رشته خود انصراف می­دهند و برای بار دوم در گروه آزمایشی علوم تجربی آزمون می­دهند. فکر می‌کنید که دلیل این امر چیست؟
محمد کاظم فقیه خراسانی: به نظر من دلیلش این است که آن گروه از فارغ‌التحصیلانی که نمی‌توانند در رشته ریاضی موفق باشند، دست به این کار می‌زنند؛ افرادی که نمی‌توانند با مدرک تحصیلی خود جذب بازار کار شوند؛ و گرنه، دانشجوی ریاضی، اگر باسواد باشد و تنها به فکر پاس کردن واحدهای درسی نباشد، می­تواند موقعیت شغلی خوبی نیز داشته باشد.
نکته دیگر، مشخص بودن انتهای مسیر علوم تجربی در رشته‌های مطرح و پر طرفدار است؛ اینکه در دید جامعه مشخص است دانشجوی پزشکی در انتها برای خودش مطب خواهد داشت و در بیمارستان کار ­می­کند، و برای همین خاطر، والدین یا حتی دانش‌آموزان مایلند در رشته ای درس بخوانند که انتهای آن مشخص است.
 
در مسیر کنکور از مشاوره‌های فرد خاصی نیز بهره گرفتید؟
محمد کاظم فقیه خراسانی: بله، از مشاور مدرسه کمک گرفتم و سعی می‌کردم که  طبق برنامۀ مشاور جلو بروم؛ چون نمی‌خواستم ریسک کنم و معتقد بودم که او اطلاعات دقیق‌تری دارد و خودم را پای‌بند به اجرای برنامۀ مشاور می­کردم؛ در ضمن، هر وقت نگران یا مضطرب می­شدم، مشاور آرامم می­کرد؛ برای مثال، اصلی­ترین مشکل من بی‌دقتی‌ام بود؛ حتی در سر جلسۀ آزمون هم چهار سؤال را به دلیل بی‌دقتی از دست دادم، اما باز نسبت به آزمون‌های آزمایشی، تعداد بی‌دقتی‌هایم کاهش یافت و این موفقیت را مدیون مشاورم هستم که به من راهکار نشان داد و در ضمن گفت که بی‌دقتی، تنها مشکل من نیست و رتبه‌های برتر دیگر هم این مشکل را داشته‌اند و همین امر و ارایه تجربه‌های رتبه‌های برتر سال‌های گذشته، به من آرامش می­داد.
برادران بزرگترم نیز که این مرحله را پشت سر گذاشته­اند، راهنمایی‌ام می‌کردند؛ بخصوص برادر دومم که در سالی که آزمون داده است، رتبۀ خوبی کسب کرده و مهندسی برق شریف خوانده است، به نوعی پشتیبان و عامل دلگرمی­ام بود.
 
یکی از ایامی که داوطلبان آزمون سراسری، روی آن خیلی حساسیت دارند و مایلند برنامه‌ریزی ویژه‌ای بر ای آن داشته باشند، تعطیلات نوروز است. شما در این ایام چگونه درس خواندید؟
محمد کاظم فقیه خراسانی: تقریباً یک روز یا یک روز و نیم استراحت کردم و بقیه تعطیلات، به صورت کامل به مطالعه گذشت. دروس پایه را در هفتۀ اول عید مطالعه کردم و در هفتۀ دوم به مطالعه دروس پیش‌دانشگاهی پرداختم.
 
یک هفته قبل از کنکور چه کردید؟
محمد کاظم فقیه خراسانی: یک ماه آخر، بیشتر آزمون‌های آزمایشی جامع مؤسسات مختلف را می­دادم و اگر هم آزمون جامع نمی‌دادم، خودم در خانه آزمون جامع دروس ریاضی و فیزیک را برگزار می­کردم. تورقی هم روی حفظیات ادبیات فارسی، مثل تاریخ ادبیات یا لغات داشتم و حفظیات شیمی را نیز مطالعه کردم و تا حدودی نیز به مرور فرمول‌ها پرداختم.
 
فضای مدرسه چگونه بود؟ از فضای مدرسه راضی بودید؟
محمد کاظم فقیه خراسانی: بله، خیلی راضی بودم؛ چون رتبه و نتیجه آزمون‌های آزمایشی را در بوق و کرنا نمی‌کردند و زیاد کاری به درصدها و ترازهای ما نداشتند، و در عین حال، فضا برای دانش­آموزی که می­خواست درس بخواند، مهیّا بود.
 
آیا پیش آمد که به خاطر مطالعۀ دروس یا آمادگی برای کنکور، یک روز را تعطیل کنید و به مدرسه نروید؟ یعنی فکر کنید که امروز مدرسه کار مهمی ندارید و می‌شود غیبت کرد؟
محمد کاظم فقیه خراسانی: در ذهنم بود که گاهی مدرسه نروم، اما هیچ وقت چنین کاری را نکردم.
 
درس خواندن را چطور؟ آیا پیش می‌آمد که بعضی از روزها خسته شوید و درس نخوانید؟
محمد کاظم فقیه خراسانی: تابستان خیلی درس نخواندم و بیشتر به مرور دروس سال‌های پایه، آن هم دروس اختصاصی، پرداختم؛ اما از مهر ماه به صورت جدی مطالعه‌ام را شروع کردم و هیچ روزی نبود که بگویم اصلاً مطالعه نکردم؛ در ضمن، سر کلاس هم سعی می­کردم که درس‌ها را  به طور دقیق بفهمم .
 
سال چهارم میانه‌تان با موبایل چطور بود؟!
محمد کاظم فقیه خراسانی: موبایل داشتم، اما روی «سایلنت» بود و به کسی پاسخگو نبودم و خودم نیز سراغش نمی‌رفتم.
 
نظرتان دربارۀ نیایش و نقش آن در موفقیت داوطلب چیست؟
محمد کاظم فقیه خراسانی: من در همه حال به خدا توکّل می‌کردم. به خودم می­گفتم وظیفۀ من این است که تلاش کنم و درس بخوانم و در این راه زحمت بکشم و مابقی‌اش به دست خداست. در کل معتقدم کسی که جهان‌بینی درست و متقنی داشته باشد، دچار سرگشتگی نمی­شود.
 
سال چهارم تفریح هم داشتید؟
محمد کاظم فقیه خراسانی: جمعه‌ها یک هفته در میان، بعد از آزمون آزمایشی، تقریباً 5 یا 6 ساعت تفریح داشتم: تلویزیون می­دیدم، سینما می­رفتم، سراغ اینترنت می‌رفتم، و چیزی که بیشتر از همه دوست داشتم، رفتن به سالن و بازی فوتبال بود که بعضی از اوقات هم با آقای حسن موسوی که رتبۀ 10 ریاضی شد، می‌رفتیم.
 
تغذیه‌تان در سال آخر چطور بود؟
محمد کاظم فقیه خراسانی: صبحانه وعده‌ای بود که حتماً می­خوردم و سعی می‌کردم که یک صبحانه مقوی بخورم؛ برای مثال، حلوا ارده می‌خوردم. هفتۀ آخر  قبل از کنکور هم سعی کردم که برنامۀ غذایی سالمی داشته باشم تا خدای نکرده مریض نشوم.
 
در انتهای این گفت و گو، آیا صحبتی با داوطلبان امسال دارید؟
محمد کاظم فقیه خراسانی: گاهی می­شنویم که داوطلبی می­گوید من این هفته را «بکوب» خواندم، اما در انتهای هفته نتیجه‌ای از مطالعه‌ام نگرفتم. به این دسته از دوستان می­گویم که دلسرد نشوند؛ چون چنین شرایطی برای هر کسی امکان دارد که پیش بیاید. خود من هم اوایل «تلو تلو» می­خوردم و نمی‌دانستم که چطور برنامه‌ریزی کنم، اما دلسرد نشدم و کار و مطالعه را رها نکردم.
 
معدل  کتبی دیپلم و درصدهایتان در آزمون سراسری؟
معدل کتبی دیپلم: 79/19
 
درصدهای شما در آزمون سراسری چگونه بود؟

ادبیات: 4/83 درصد، عربی: 7/94 درصد، معارف اسلامی: 84 درصد، زبان خارجی: 100 درصد، ریاضی: 6/97 درصد، فیزیک: 2/88 درصد، شیمی: 2/96 درصد. 

ارسال دیدگاه

0

  عضویت  
اطلاع از

تبلیغات متنی