گفت و گو با نفر اول مکانیک
میر سامان رحیمی: در دبیرستان، پسر شری بودم.
کنکور کارشناسی ارشد حد وسط ندارد
گفت و گو با نفر اول مکانیک
میر سامان رحیمی: در دبیرستان، پسر شری بودم.
کنکور کارشناسی ارشد حد وسط ندارد
مانند یک تحلیلگر حرفهای در مورد مسالهی کلیدی «پایه علمی» صحبت میکند و مانند یک محقق، علاقهمند به پیگیری مسالهای است که به اعتقادش بسیاری از دانشجویان آنرا فراموش کردهاند.
میر سامان رحیمی موسوی متولد سال 64 در آزمون کارشناسی ارشد امسال توانست رتبه اول رشته مکانیک با گرایش تعلیق ترمز را به دست آورد. او که دانشجوی شاگرد اول گروه سیالات دانشگاه خواجه نصیر است، عامل موفقیت خود را داشتن دوستان خوب میداند و معتقد است که باید برای این کار به اندازه کافی همت داشت تا در نهایت به موفقیت رسید.
در دوره کارشناسی هم موفق بودید؟من واقعا رشته برق را دوست داشتم، اما خب برای کارشناسی چون استرسم زیاد بود رتبه من 1163 شد و حسابی کنکور را خراب کردم. وقتی هم وارد دانشگاه شدم اصلا قصدم این نبود که زیاد درس بخوانم، حتی معدل من در ترم اول 16 شده بود. اما از آنجایی که درس را دوست داشتم ترم دوم شاگرد اول شدم و از دانشگاه لوح تقدیر گرفتم. همین باعث شد که رتبه کل من در دوره کارشناسی 27/18 بشود.
این موفقیت به کجا بر میگردد؟از اول این را گفتم تا به این مسئله برسم که داشتن پایه علمی برای کارشناسی ارشد بسیار مهم است و کسانی که این پایه را داشته باشند برای کنکور کارشناسی ارشد موفقترند. مثلا کتاب دینامیک خیلی سخت است و همه وقت زیادی برای آن میگذارند اما من 3 یا 4 روزه دوره کردم. اما برای زبان مشکل داشتم و 12 درصد زدم. شاید بسیاری از دانشجویان، خیلی ساده از کنار این موضوع عبور کنند اما واقعیت این است که پایه علمی نقش غیر قابل چشم پوشی در موفقیت یک دانشجو دارد.
فکر میکنید دلیل اینکه خیلیها آنرا جدی نمیگیرند، چیست؟نمیدانم ولی فکر میکنم بعضی مسائل شخصی باشند. یک دانشجو خودش باید به این نتیجه برسد که پایهی علمی چه نقشی در موفقیتش دارد.
برای کارشناسی ارشد روزی چند ساعت درس میخواندید؟من از اول شهریور شروع به خواندن کردم که آن موقع روزی 3 یا 4 ساعت زمان میگذاشتم، اما از اول مهر به 7 ساعت هم رسید. البته همزمان هم روزهای یکشنبه و چهارشنبه تمام وقت دانشگاه بودم و کلاس داشتم و این خیلی از وقتم را میگرفت.
نمیتوانستید تا آخر با همان روزی 3 یا 4 ساعت پیش بروید؟شاید در آن صورت هم به موفقیت امروز میرسیدم، اما نمیدانم. انگار در عوض با 7 ساعت مطالعه خیالم کاملا از بابت بسیاری مسائل راحت بود.
قبول داری بسیاری از دانشجویان در مورد زمان مطالعه بیش از حد وسواس نشان میدهند؟بعضیها فکر میکنند هر چقدر به تعداد ساعتهای مطالعشان اضاف کنند شانس موفقیتشان بالا میرود در حالی که من به هیچ وجه با این مساله موافق نیستم.
کجا بیشتر مطالعه میکردید؟ کتابخانه یا منزل؟بیشتر به کتابخانهی دانشکدهی برق میرفتم که کسی من را نمیشناخت. آنجا راحتتر درس میخواندم.
شیوه درس خواندتان چطور بود؟3 یا 4 روز کتابی را میخواندم و آن را خلاصه میکردم تا بعدا استفاده کنم. برای همین هم وقتی که کنکور عقب افتاد این خلاصه ها خیلی به دردم خورد و مطالب آن ملکه ذهنم شدند.
برای درس خواندن کسی هم همراهتان بود؟دوستم که شاگرد دوم دانشگاه بود و در کارشناسی ارشد رتبه 14 را آورد خیلی کمک کرد.
چرا رتبه او از شما پایین تر شد؟
چون خیلی استرس داشت و اصلا اعتماد به نفس نداشت اما به من خیلی کمک کرد.
0