هنوز هم شب امتحانی هستیم/ وقتی آفتاب جایمان را تنگ می کند!

در آخرین روزهای امتحانات ترم دوم سال تحصیلی پای صحبتها و درد دلهای دانشجویان کوی دانشگاه تهران نشستیم تا انعکاسی باشیم از مشکلات هر چند تکراری آنها.

به گزارش خبرنگار مهر، خوابگاه های دانشگاه ها همیشه با حواشی و حال و هوای خاصی روبرو هستند، اما این حاشیه ها در ایام امتحانات حساس تر و پررنگ تر می شود، خوابگاه کوی دانشگاه تهران به عنوان یکی از مجتمع های بزرگ خوابگاهی در کشور از شهرت و حساسیت خاصی برخوردار است از همین رو ما نیز در ایام امتحانات به این خوابگاه سر زدیم و با دانشجویان آنجا گپ و گفتی داشتیم. در جمع آوری محتویات این گزارش که از ساعت ۱۸ تا ۲۱:۳۰ در کوی دانشگاه بطول انجامید، با تعداد زیادی از دانشجویان صحبت کردیم، اما به دلیل مشترک بودن برخی صحبت ها و دغدغه ها از تکرار مکررات خودداری شد.

در زیر  گزارشی از حاشیه های روزهای پایانی امتحانات دانشجویان دانشگاه تهران، دغدغه ها و مشکلات دانشجویان خوابگاه کوی دانشگاه را می خوانید:

امتحانات، شب بیداری ها و درس خواندن های گروهی دانشجویان کوی دانشگاه پیش از شروع تابستان داغ و نفس گیر، نفس های آخر خودش را می کشد، برخی از دانشجویان هنوز هم عادت شب امتحانی بودن دوران راهنمایی و دبیرستان را ترک نکرده اند، استرس شب های امتحان را دارند و با تمام وجود درون جزوه هایشان هستند.

برخی دیگر اما خیالی راحت تر دارند. در طول ترم درسها را خوانده و حالا تنها به یک مرور و یادآوری نکته های مهم و حل تمرینات مشابه نیاز دارند.

کوی دانشگاه  حراست کوی

ساعت ۱۸ است، همه چیز از درب خوابگاه کوی دانشگاه شروع می شود، ۵ دانشجو وارد اتاق حراست کوی می شوند، کیک تولد و ۲ شمع با اعداد ۲ و ۴ دستشان است، حواسش به من نیست، حتما فکر می کند من هم دانشجوی ساکن کوی دانشگاه هستم، بی مقدمه سر صحبت را باز می کنم: تولد ۲۴ سالگیتون مبارک. نگاهم می کند، می خندد، می گوید: تولد من نیست، برای یکی از بچه ها که امروز ۲۴ سالش شده قراره جشن تولد بگیریم.

کارت خبرنگاری را که به اصرار حراست نصب کرده ام روی سینه ام می بیند و می گوید: «شما هم دعوتید ولی به شرط اینکه خبرشو حتما بزنید.»

کارت دانشجویی اش را روی دستگاه کنترل ورود و خروج دانشجویان می زند و داخل می شود، من اما برای هماهنگی با حراست کوی همچنان در اتاق ورودی کوی منتظر هستم.

گرچه در نهایت هم چون حراست اجازه ورود به اتاق دانشجویان را نداد، نتوانستیم در جشن تولدی که دعوت شدیم، شرکت کنیم.

کوی دانشگاه محوطه کوی دانشگاه

قرار است فقط در محوطه خارجی و سالن مطالعه با دانشجویان صحبت کنیم، یکی از اعضای روابط عمومی کوی که فردی آرام، متین و ساکت است، ما را در این بازدید همراهی می کند.

میدان مرکزی کوی دانشگاه را رد می کنیم، در سمت راستم خوابگاه شماره ۶ قرار دارد و ردیفی از تلفن های کارتی که البته کسی مشغول تماس تلفنی با آنها نیست، شک می کنم نکند تلفن ها خراب و یا قطع باشد؟ اما نه، همه ۱۰ تلفن کارتی سالم هستند.

مسیرمان را به سمت سالن مطالعه ادامه می دهیم، کم کم داشتم از تهیه گزارش در محوطه خارجی کوی ناامید می شدم تا اینکه ۵ نفر از دانشجویان در مقابل سالن مطالعه در حالی که در چمن ها نشسته بودند و مشغول درس خواندن بودند را می بینم، یکی از آنها که روبروی مسیر حرکت ما نشسته است، عکاس را می بیند و به دوستانش انگار چیزی می گوید، چهار نفر دیگر به سمت ما برمی گردند. آنها دایره ای دور هم نشسته اند و هندوانه ای کاملا خورده شده در وسطشان قرار دارد، چند قدم مانده تا وارد چمن بشوم، لبخند می زنم، بلند سلام می کنم، لبخندی تحویلم می دهند، احوال پرسی می کنیم و کنارشان می نشینم.

هر ۵ نفرشان دانشجوی ارشد حسابداری دانشگاه تهران هستند، بابل، تبریز، لرستان و شیراز شهرهایی است که می گویند از آنجا به دانشگاه تهران آمده اند، با هزار امید و آرزو.

از آنها در مورد اینکه چقدر شب امتحانی هستند سوال می کنم.

هنوز شب امتحانی هستیم

علی: «اکثر دانشجوها تو کوی دانشگاه شب امتحانی هستند، البته دلیلش این نیست که درسخون نباشن در طول ترم بیشتر بچه ها مشغول انجام پروژه هایی هستند که از سوی اساتید داده می شه، برای همین خیلی وقت درس خوندن ندارن، مخصوصا اگر شاغل هم باشن با این حجم درس ها و کار نمی شه شب امتحانی نبود.»

علی شاغل است و در یکی از شرکت های خصوصی مرتبط با رشته تحصیل کارشناسی و کارشناسی ارشد که هر ۲ حسابداری است کار می کند، ماهی یک میلیون تومان با اضافه کاری درآمد دارد و البته بیمه تامین اجتماعی هم هست.

علی (کمی ناراضی): «خیلی از افرادی که رتبه های تحصیلی و سطح علمی بچه های دانشگاه های برتر را ندارن و رتبه های تک رقمی و یا ۲ رقمی نیستن در شرکت های خوب با حقوق های خوب مشغول به کار هستن، اما ما بعد از این همه درس خوندن باید نگران کار و شغل و درآمدمون باشیم چون هیچ تضمینی برای ما وجود نداره.»

محسن: «محیط خوابگاه کوی دانشگاه و منطقه ای که این خوابگاه در آن قرار دارد از نظر روحی مرده است و حس زندگی در آن جریان ندارد و برخی دانشجویان هم در خوابگاه ها مشغول شبکه های اجتماعی موبایلشون هستن و انگیزه درس خواندن کم کم در بین دانشجویان در حال از بین رفتن است و تنها پاس کردن درسها مهم شده.»

دوستان دیگرش حرفهایش را تائید می کنند و از کوتاهی مسئولان و معاونین فرهنگی و اجتماعی دانشگاه تهران و خوابگاه کوی در اهمیت به وضعیت روحی، روانی، احساسی و فرهنگی دانشجویان خوابگاه های خبر می دهند.

خوابگاه کوی دانشگاه

می پرسم با این حساب پس افت تحصیلی در بین دانشجوها وجود دارد؟

رضا: «۱۰۰ درصد وجود داره، وقتی دانشجو انگیزه های لازم از جمله آینده شغلی و زندگی مطمئنی نداشته باشه و نقطه روشنی رو در مقابل خودش نبینه حتما انگیزش رو برای رسیدن به درجه بالای علمی از دست میده، پس معلومه امیدی برای اون دانشجو نمونده.»

محسن: «یکی از دلایل افت تحصیلی دانشجویان مشغله زیاد اساتید به خصوص اساتید مطرح است آنها فرصت ندارند برای دانشجو وقت بیشتری بذارن، دغدغه های شغلی و مالی هم باعث میشه برای حضور در دانشگاه انگیزه زیادی نداشته باشن و تنها به انجام حداقل ها اکتفا کنن، لذا دانشجو هم بی انگیزه میشه و دیگه دانشجوی عالم و حرفه ای تربیت نمی شه.»

برای اینکه فضای دانشجو ها عوض شود حرف ازدواج را پیش می کشم. همه شان از ازدواج استقبال می کنند، اما مشکلات و موانعی مانند آینده شغلی هزینه های زیاد ازدواج که بر سر راه قرار دارند را موانعی بزرگ برای ازدواج و اداره زندگیشان می دانند.

کوی دانشگاه- سالن مطالعه

جمع دانشجویان ارشد حسابداری را ترک می کنیم، وارد ساختمان مطالعه می شویم.

از مجموع ۲ آسانسور در این ساختمان یکی از آنها خراب است، سوار بر آسانسور سالم که حدودا ۱۰ نفر ظرفیت دارد به طبقه ۳  می رویم، در سمت راست و چپ ۲ سالن مطالعه وجود دارد، فضایی بزرگ با میزهایی مخصوص مطالعه، انگار هر دانشجویی برای خودش قلمرویی در سالن مطالعه دارد، بسته به میزان کتاب ها و وسایلی که به همراه دارد یک یا ۲ میز را فرمانروایی می کند، خوشبختانه سالن مطالعه آنقدر بزرگ و تعداد میزها آنقدر زیاد است که کسی بدون میز و صندلی نمانده است و فاصله میزها از هم زیاد است، چرخی در سالن مطالعه می زنم ۲ دانشجو در کنار هم نشسته اند و با هم درس می خوانند.

احمد و مهدی هر ۲ دانشجوی برق- قدرت هستند، از آنها در مورد تسهیلاتی که خوابگاه در ایام امتحانات در اختیارشان گذاشته است سوال می کنم هر ۲ لبخندی می زنند.

احمد(با لحن شوخی): «تسهیلات که زیاد دادن، دم درب سالن مطالعه چایی با قند می دن.» دوست دیگرش می زند زیر خنده.

کسی از دور انگار خودکارش را روی میز می زند و به صدای ما اعتراض می کند، تلاش می کنیم بیش از این آرام صحبت کنیم، تا نه مزاحم درس او شویم و نه مزاحم ۲ دانشجویی که کنار سالن خوابیده اند.

خوابگاه کوی دانشگاه

سودجویی پیمانکار غذای کوی = کیفیت بد غذا

مهدی: «در این امتحانات به دلیل اینکه دانشجو وقت زیادی را برای درس خواندن می ذاره و انرژی بیشتری مصرف می کنه باید کیفیت غذا بهتر و مقوی تر بشه، در صورتی که این اتفاق نمی افته و همان کیفیت قبل از امتحان در زمان امتحان به دانشجو داده می شه، یا مثلا یک میوه بهتر و بیشتری به دانشجو نمی دن که بتونه انرژی ذهنی و جسمی از دست رفتشو جبران کنه، البته چایی با قند می دن.» (باز می خندند)

احمد: «البته یه دلیلش اینه که پیمانکار غذای کوی بیشتر به سودش فکر می کنه و این باعث میشه کیفیت غذا متوسط و حتی بد باشه.»

این موضوع دغدغه مرتضی دانشجوی کارشناسی ارشد هم هست.

از احمد و مهدی در مورد شب بیداری ها و درس خواندن شب امتحان سوال می کنم.

احمد: «به دلیل اینکه رشته ما پروژه های زیادی در طول ترم دارد و اساتید تکالیفی برای پروژه های مختلف می دهند. خیلی فرصت نمی کنیم در طول ترم درس بخوانیم به ویژه اگر مجبور شویم سر کار هم برویم دیگر وقت درس خواندن نداریم.»

مهدی: «اکثر شبها تا ساعت ۳ یا ۴ صبح بیداریم و تنها ۱ الی ۲ ساعت می خوابیم. البته اگر فردا امتحان داشته باشیم که تا خود صبح بیداریم.»

می پرسم برای اینکه شب بیدار بمانید چیکار می کنید؟

مهدی: «اگر منظورتون اینه که چیزی میخوریم (قرص)، نه، ولی شنیدیم که برخی از دانشجوها مخصوصا دانشجو های کارشناسی دانشگاه های برتر دیگه به دلیل اینکه رقابت در بین آنها بیشتر و حساس تر است قرص مصرف می کنن تا بتونن بیدار بمونن، البته متاسفانه مصرف سیگار تو کوی خیلی شده و اصلا خوب نیست که دانشجوی دارای رتبه برتر به سیگار روی بیاره.»

فیلتر سیگارهایی که در گوشه و کنار محوطه کوی و البته در اطراف سالن مطالعه افتاده بودند شاهدی بر این مدعا هستند. 

در ادامه صحبتمان دغدغه هایی مانند شغل و درآمد، ازدواج، خدمت سربازی، عدم شفافیت جایگاه اجتماعی و … را از زبان احمد و علی می شنوم که وجه مشترک درد و دل های همه دانشجویان کوی دانشگاه است و البته کوی دانشگاه جامعه کوچکی نماد جامعه جوان و دانشجوی ایران است.

خوابگاه کوی دانشگاه

در فکر رفتن از ایران هستیم

مهدی: «خیلی از دانشجو ها به خاطر همین دغدغه ها از ایران می روند البته ماهم در این فکر هستیم که بعد از پایان ارشد از ایران برویم، دانشگاه های کشورهای دیگر واقعا به دانشجو و همه نیازهاش توجه می کنند، ولی اینجا دانشجوهایی که رتبه های خوبی دارند هم مهم نیستند چه برسد به دانشجوهای دانشگاه ها دسته چندم.»

از مشکلات خوابگاه سوال می کنم، انگار دست روی دل خونشان گذاشته ام، از پایین بودن سرعت اینترنت و کم نتیجه بودن اعتراضات دانشجویان تا اتاق های۱۲ متری با ۵ دانشجو، کیفیت متوسط غذا، نبود فعالیت های فرهنگی مورد تائید دانشجو برای افزایش امید به زندگی در خوابگاه صبحت می کنند که درد دل مشترک همه دانشجویانی است که با آنها صحبت کردم.

در طول بازدید از کوی این مشکل را از زبان فرهاد، دانشجوی دکترای دامپزشکی هم می شنوم، به شوخی می گوید: «متراژ اتاق ها متناسب با تعداد دانشجویان داخل آن نیست، کم مونده آفتاب میاد تو اتاق، ما بریم بیرون.»(با خنده)  

احمد: «یکی از مشکلات ما ورود دانشجوی مهمان به کوی است خیلی سخت گیری میشه و تنها ۲ شب اجازه می دهند مهمان ها در کوی بمانند آن هم شبی ۳ هزار تومان، البته سخت گیری در ورود افراد خوب است و باعث میشه هر کسی وارد کوی نشه که اسم دانشجوی کوی خدشه دار بشه، ولی وقتی که افراد تائید شدند باید بتونن حداقل در ایامی که همه گروهی درس می خونن محدودیت تعداد روز نداشته باشن.»

مهدی: «با اینکه دانشگاه تهران جایگاه بالایی داره، ولی امکانات و شرایط متناسب با این جایگاه رو نداره.»

دردسرهای یک دانشجوی مجازی

پایان گفتگویم با محسن دانشجوی ارشد رشته کارآفرینی مجازی دانشگاه تهران است که تنها در زمان امتحانات به تهران آمده.

محسن: «به دلیل اینکه مجازی هستیم به سختی خوابگاه به ما داده میشه و در حال حاضر در زیر زمین مهمانسرای کوی هستیم و ۷ نفر در یک اتاق ۱۲ متری ساکن هستیم، به ازای هر وعده غذایی باید ۴ هزار تومان پرداخت کنیم و هر شب اقامتمان در کوی هم ۱۵ هزار تومان آب می خورد.»

با چند نفر دیگر از دانشجویان مجازی که صحبت می کنم نبود صبحانه برای دانشجویان مجازی، مشکل تهویه و گرمای خوابگاه را از دیگر مشکلات دانشجویان مجازی اعلام می کنند.

شب محوطه کوی دانشگاه

ساعت کمی از ۲۱ فاصله گرفته است، حالا مسیر برگشتمان برای خروج از کوی دانشگاه را چراغ های محوطه روشن کرده اند چراغ خاموشی به چشم نمی خورد، می شود گفت که روشنایی محوطه خوب است، هر چند که این موضوع برای دانشجویان از نظر رفاهی لازم است، برای حراست کوی واجب است.

وانتی پر از دیگ های غذا از کنارمان عبور می کند.

خوابگاه کوی دانشگاه

نانوایی کوی دانشگاه که نان لواش می پزد به دلیل کیفیت آرد بدی که دارد نان هایش مورد تائید دانشجویان نیست، البته دانشجوها از ساعت هایی که نانوایی فعال است ابراز رضایت می کنند.

پایان حضور من و عکاس به در خروجی ختم می شود. جایی که مسجد نوساز، تمیز و زیبای کوی دانشگاه قرار دارد، ۹۵ درصد دانشجوها دوست دارند در این مسجد نماز بخوانند تا در اتاق هایی با فضای محدود.

با همه مشکلات و کمبود هایی که در عرصه آموزش عالی و خوابگاههای دانشجویی همیشه وجود داشته و ذکر آنها دیگر تکراری شده است، اما ما بر آن شدیم تا بار دیگر وجود این مشکلات را به مسئولان امر یادآور شویم ضمن اینکه تلاش کردیم انعکاسی از زندگی خوابگاهی در ایام داغ امتحانات باشیم به امید روزی که دانشجویان ما به ویژه در دانشگاههای برتر مورد توجه و اهمیت بیشتری قرار گیرند.

گزارش از مرتضی مصباح راد

ارسال دیدگاه

0

  عضویت  
اطلاع از

تبلیغات متنی