تاملند

پست تبلیغاتی

پست تبلیغاتی

خطرات و تخریب مطالعه ی وسواسی کنکور

خطرات و تخریب مطالعه ی وسواسی کنکور

مقاله ای از محمد قاسمی

 

سلام . . .

بارها جملات تکراری بسیاری از داوطلبان کنکوری که با آن ها در ارتباط هستم را هر ساله معمولاً اوایل فصل زمستان می شنوم .

ریشه ی همه این غر غر ها رو بررسی کرده و عمیق تر فکر می کنیم و برای همه ی اینها راه حلی بدست می آوریم .

 نمی دونم چیزایی که می خونم توی کنکور میاد یا نه !

همش فکر می کنم بلد نیستم با این که این همه می خونم !

همه ی فکر و ذکرم کنکوره و هیچ کاری نمی تونم بکنم . . .

اصلاً من خنگم و هیچی نمی فهمم نمی دونم چه گیری دادن کنکور بدم حالا . . .

من از بچگی علاقه ای به درس نداشتم و الان هم نمی دونم چرا باید درس بخونم . . .

یه سوال رو نمی تونم حل کنم کل روحیم رو از دست میدم . . .! ! !

سرم توی کتابه ولی فکرم به درس خوندن نمیره . . .

همه فکر میکنن دارم برای کنکور می خونم ولی نمی دونن که اصلاً فکرم سمت کنکور نمیره . . .

خب با این همه غر غر و وسواس اگر خود جناب فروید یا یونگ هم تشریف  می آوردند قطعاً دچار روانگسیختگی می شدند چه برسد به ما . . .

خب این ها همه یک سری عبارات و جملات هستند که نوعی مکانیسم دفاعی در برابر حقیقت تلخ قبول نشدن در کنکور می باشند .

باید حواسمان باشد که وقتی به لحاظ روحی و روانی دچار ضعف می شویم اگر نیاز هایمان را کنترل نکنیم آن ها مارو کنترل می کنند .

البته همه جا و برای همه مصداق ندارد ، ولی عمومیت دارد .

برای کنترل نیاز باید ابتدا آن را شناسایی و بررسی کنیم و بدون شناخت کافی هر قدمی که برداریم منجر به شکست خواهد شد .

با ما باشید تا شناخت دقیقی پیدا کنیم . . .

 ترس چیز خوبی است و بارها گفته ام که بالاترین انگیزه برای انجام هر کاری ترس است .

اما همانطور که در مقالات گذشته ذکر کردم هر چیزی زیادش بده و اگر از حالت تعادل خارج بشه دیگر مضر و خطرناک به حساب می آید .

خوب است که از قبول نشدن در کنکور می ترسید اما هنگامی که این دغدغه ی هر روزه ی یک داوطلب کنکور باشد ، نا خودآگاه مغز بخاطر این که دشواری و مشکل را یادآور نشود یک مکانیسم دفاعی طراحی می کند که سعی کند هر مطلب مرتبط با کنکور و هر اندیشه ی کنکوری را از ذهن دور نگه دارد تا حالت بدن به تعادل برسد .

این مکانیسم دفاعی سبب می شود که فرد برای این که به مشکل فکر نکنند در صدد حل آن هم بر نیایند و این اولین قدم برای ورود به شکست و نابودی است .

باید همیشه به فکر کنکور باشید و همیشه هراس از کنکور در دل شما جای داشته باشد اما به هیچ عنوان این هراس نباید به وحشت بازدارنده و یک بت ترسناک تبدیل شود که برای اینکه به فکرش نیفتید اصلاً به راه حلش هم فکر نکنید .

تعادل مهم ترین اصلی است که باید رعایت بشه .

 معمولاً عذاب وجدان از دست دادن وقت های گذشته به سراغ ما میاد و زجرمون میده .

نباید چیزی که نداریم رو به رخ خودمون بکشیم ، به داشته هاتون نگاه کنید ، زمان زیادی تا کنکور مونده ، حتی دوماه هم زمان زیادیه . . .

این زمان رو دارید ، خلاقیت خودتون رو دارید و فعالش کنید .

من بهتون قول میدم 10 سال دیگه به این اضطراب و نگرانی کنکور الانتون می خندید .

ساده ترین ایده برای رسیدن به کنکور اینه که مطالعه ی هوشمند و هدفمند با اتکا به تمام قوای فکری انجام بدیم .

اما دسترسی به تمام قوای فکری منوت به اینه که فکر ما سلامت کامل داشته باشه و عاری از هر گونه افسردگی باشه . . .

هر وقت بیش از 4 اضطراب مختلف به مدت سه ماه همراه شما باشد افسردگی در مغز شا ریشه می دواند .

اضطراب ناشی از کنکور مدت زیادی ابغاد مغز شما رو گرفته و طبیعتاً افسردگی به سراغ شما می آید .

حال بهترین ایده برای مقابله با افسردگی ناشی از کنکور این است که تعادل را برقرار کنیم . . .

شاید بگویید فقط حرف می زنم، اما نه ، راه حل رابرایتان شرح می دهم . 

راه حل :

بدن به طور طبیعی به 8 ساعت خواب سه ساعت تفریح و هیجان و 3 ساعت استراحت و فکر کردن به مسائل روزمره در 24 ساعت شبانه روز احتیاج دارد .

این ساده ترین احتیاجات فکری ما هستند ، حال با حواشی فعلاً  کار نداریم .

اگر این احتیاجات فکر رو به آن ندهیم چون مغز از یک الگوی طبیعی تبعیت می کند ، ناخودآگاه فکر و ذهن را به سمت تعادل می کشاند و هر چند شما سعی دارید که زمانی را به تفریح و استراحت تخصیص ندهید اما مغز خودش این کار را می کند و نمودش در زمانی است که شما دارید به کتاب نگاه می کنید و کتاب هم به شما . . .

یعنی انرژی مطالعه ی کنکوری شما را مهار و قسمت دریافت و پردازش اطلاعات پیچیده رو خاموش می کنه تا تعادل تفریحی خود را برقرار کنه . . .

همانطور که در بالا ذکر کردم اگر نیاز هایتان را کنترل نکنید آن ها شما را کنترل می کنند .

دقیقاً وقتی تایمی را به تفریح اختصاص ندهید و فقط به مطالعه ی کنکور بپردازید نیاز به تفریح شما به سراغ مغز آمده و شما را کنترل می کند و تمام انرژی شما را مهار می کند تا آن تایمی که باید به تفریح تخصیص دهید را احیا کند و شما را بی حال می کند .

به این قسمت از توضیحات توجه کنید .

معمولاً در هنگامی که مغز خودش اقدام به ایجاد تعادل می کند تعداد از گیرنده های عصبی و مواد انتقال دهنده ی عصبی دچار تغییر جهت و تغییر غلظت می شوند و معمولاً حالات افسردگی ساعتی پدید می آورند .

 در این هنگام افکار اضطراب آور و تشویش کننده اثر مخرب تری می گذارند و چون معمولاً قسمت تحلیل خاموش است ، افکار روزانه به سراغ شما آمده و با تحلیل غلط و حالت افسردگی مواجه شده و دستخوش تغییرات غلط و تحلیل های ناقص می شوند که هم از مطالعه باز می مانید و هم در روز های بعد مطالعه ی مفیدی را نمی توانید به علت افسردگی انجام دهید .

این اطلاعات ناقص و اشتباه انباشته شده و درجه ی افسردگی شما را بالا می برند و هر روز به مطالعه ی مفید شما لطمه وارد می کنند .

حال باید حتماً روزی 3 ساعت تفریح را داشته باشید ، 3 ساعت فکر روزانه و تفکر داشته باشید و حتماً باید 8 ساعت بخوابید .

در غیر اینصورت حتی 18 ساعت مطالعه ی پیوسته ی شما تنها و فقط تنها تبدیل به نگاه کردن به جوهر روی کاغذ و حاشیه ی سفید آن می شود .

ما که مدرسه میریم چیکار کنیم آقا ؟ ؟ ؟ ! ! !

 مغز ما به طور طبیعی هارمونی های خاصی را پذیرفته و خروج از این هارمونی ها مغز را دچار اختلال و درگیر تعدیل سازی و دستیابی و تولید مجدد هارمونی ها می کند .

الان دقیقاً اگر یک کنکوری باشید که مدرسه می رود به ذهنتان آمده که بگویید که این روش به درد ما نمی خوره که تا ساعت 3 تو مدرسه هستیم .

خیر ، روی حرفم با شما هم هست .

چرا فکر می کنید که تایمی که در مدرسه حضور دارید نه استراحت محسوب میشه و نه مطالعه ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟

این تصور اشتباه خستگی شما و ناامیدی و افسردگی شما رو افزایش داده و مطالعه ی مفید کنکوری شما رو خدچه دار می کند .

مگر در کلاس درس چیزی مطالعه نمی کنید یا یاد نمی گیرید یا در زنگ های تفریح و ناهار استراحت نمی کنید ؟ ؟ ؟ ! !

 پس جای نا امیدی نیست . . . . . . . .

شما تایم هایی که سر کلاس میخاید چرت بزنید و معلم کنکور خود را در حکم قصه گو قرار دهید ، می توانید در تایم های مفید مطالعه ی خود قرار دهید و مثلاً اگر چهار زنگ هشتاد دقیقه ای آموزش در مدرسه یا آموزشگاه می گذرانید در واقع 320 دقیقه یا پنج ساعت و بیست دقیقه باید در رزومه ی کار کنکوری خود ثبت کنید .

اگر دو زنگ بیست دقیقه ای و یک زنگ یک ساعته ی استراحت دارید هم باید در رزومه ی استراحت خود بگنجانید .

بعد که به منزل می آیید در واقع پنج ساعت مطالعه ی مفید و یک ساعت و نیم استراحت را گذرانده اید و این نوید را به خود بدهید که یک کار مفید در روز کرده اید و الان با مطالعه در منزل دارید کاری که شروع کردید را ادامه می دهید نه این که می خواهید کاری را شروع کنید .

آقا ما احساس می کنیم مدرسه مطالعه نیست . . .


ببخشید ولی دوست کنکوری من با کمال احترام شما بیخود چنین فرضی می کنی . . .

بعضی از بچه های کنکوری که مدرسه می روند حس می کنند که دارند یک وظیفه ی اجباری را برای رضایت خانواده انجام می دهند . . .

واقعاً اگر چنین حسی دارید لطفاً به خانواده بفرمایید با من تماس بگیرند تا من مجابشان کنم شما مدرسه نروید و غیر حضوری به روش های خاصی فقط امتحان بدهید و قبول شوید و کلاس نروید .

واقعاً این تصورات و این که فکر می کنید مدرسه مفید نیست و هر روز صبح از خواب نوشین بامداد رحیل می زنید و می رید مدرسه دارید درصد دروس کنکور خود را هر روز پایین می آورید .

آقا بعضی معلم ها مون خوب نیستن و نمی فهمیم چی میگن و ترجیح می دیم سرکلاس بخوابیم . . . ! ! !


یک سوال از کسانی که این حرکت رو می کنند دارم ؟

شما وقتی پول دادی داری یک مدرسه ی غیر دولتی می ری و زمان گذاشتی یا اصلاً مدارس دولتی و یا بورسیه ای می ری به هر حال داری وقتت رو می گذاری و روی آینده ات برنامه ریزی می کنی ، چطور میتونی اجازه بدی یک نفر ( یک معلم به قول شما بد ) بیاد و وقت مفید شما را برای برنامه ریزی آیندتون به هم بزنه و شما رو از زندگی عقب بندازه ؟ 

زورتون نمی رسه جلوی یک نفر که داره بهتون لطمه می زنه بایستید ؟

آدم های قوی معمولاً زیر بار حرف زور نمی رن ، شما هم که داری می بینی و متوجه هستی که معلم داره بد کار میکنه و به نفع شما نیست ، اگر مشاور دلسوز و مفیدی دارید سراغ او بروید و موضوع رو مطرح کنید تا معلم را عوض کند ، اگر مشاور هم زورش نمی رسه به مدیر مدرسه بگویید ، اگر مدیر مدرسه کم لطفی کرد و برای آینده ی شما ارزشی قائل نبود و معلم رو بازخواست نکرد لطفاً مراتب را به اداره ی آموزش پرورش منطقه با نوشتن یک نامه ی سرگشاده و استشهاد دانش آموزان گزارش داده و اول آقا یا خانم مدیر را زیر سوال ببرید که دارند با سرنوشت شما بازی می کنند .

بعد از آقا یا خانم مدیر محترم معلم عزیز را زیر سوال برده و حق قانونی خود که دریافت آموزش صحیح می باشد را بگیرید .

اگر پیگیری از منطقه انجام نشد با شماره ی من تماس بگیرید من ز وزارت خونه رییس منطقه رو بازخواست کنم تا ببینم کی میخاد با سرنوشت شما بازی کنه و کنکور شما رو خراب کنه . . .

ببخشید اینطوری میگم ، اگر جرات و عرضه ی این ار را هم ندارید لطفاً وقت خود را تلف نکنید و یک کلاس خیاطی چیزی اسم نویسی کنید و وارد بازار کار شوید یا اگر پسر هستید به پست خانه رفته و دفترچه ی اعزام به خدمت خود را پست کنید .

چون در مقام علمی و تحصیلی نمی توانید بدون شجاعت انسان مفیدی برای جامعه باشید .

وزیر و رییس جمهور عزیز گفته اند که نظام انسان ساز مهم ترین بخش کشور است و هر گونه کوتاهی در این بخش سریعاً باید پیگیری شود .

با این اوصاف من فکر نمی کنم هیچ دانش آموز خوبی در این کشور اگر در جهت سلامت کامل پیش برود از حق تحصیل واقعی خود باز بماند و وارد دانشگاه سراسری نشود .

باور کنید که اگر شما در سلامتی کامل و سطح علمی خوب هر چه بیشتر باشید قطعاً سیستم تمایل پیدا می کند که دانشگاه های دولتی را بیشتر کند و صندلی های بیشتری را برای شما آماده کند .

شما تمام مشکلات را از نا آگاهی های خودتان می سازید .

الان که آگاه شدید چرا دنباله روی ایده و تفکر خود نمی شید و حرکت نمی کنید . ؟؟؟؟؟؟؟

ارسال دیدگاه

0

  عضویت  
اطلاع از

تبلیغات متنی