- ۱ شهریور ۱۳۸۹
- بدون نظر
- 1,316 بار
- – پ +
- اخبار دانشجویی
200 هزار صندلی خالی در دانشگاهها
جام جم آنلاین: افزایش ظرفیت دانشگاهها در مقاطع کارشناسی طی چند سال اخیر، برگ زرینی در کارنامه افتخارات نظام آموزش عالی بوده اما امروزه این سیاست موجب شده است 200 هزار صندلی در دانشگاهها خالی بماند.
حسن مسلمی نایینی، مدیرکل بورس و امور دانشجویان خارج وزارت علوم، تحقیقات و فناوری روز چهارشنبه در گفتگو با واحد مرکزی خبر عنوان کرد هماکنون 200 هزار صندلی خالی در همه دانشگاههای کشور وجود دارد که این امر به علت رقابت میان رشتهها و خالی ماندن ظرفیت بعضی رشتهها که درخواستکننده زیادی ندارد، ایجاد شده است. روزگاری قبولی در دانشگاه آرزوی جوانان بود و نوع رشته و محل تحصیل برای آنان در اولویت بعدی قرار داشت، در آن زمان، انتشار نام فرد در فهرست پذیرفتهشدگان، به معنی تامین آتیه او بود، اما در چند سال اخیر، رشد 100 درصدی ظرفیت دانشگاهها در بخش دولتی و 150 درصدی در دانشگاههای غیرانتفاعی و پیام نور باعث شده است تا به قول رئیس پیشین سازمان سنجش، از هر دو نفر یکنفر حتما وارد دانشگاه شود و آن یک نفر باقیمانده هم در دورههای شبانه، پیام نور، آزاد و غیرانتفاعی، فرصت ادامه تحصیل داشته باشد. مدیرکل بورس وزارت علوم هم علت خالی ماندن صندلیها را، استقبال زیاد دانشجویان از رشتههای خاص میداند.
رشتههای پرطرفدار و رشتههای مهجور
سازمان سنجش آموزش کشور امسال از 13 رشته پرطرفدار کنکور خبر داد، رشتههایی مانند مهندسی، پزشکی، حقوق، روانشناسی، حسابداری و … که هر سال رقابت بر سر تحصیل در این رشتههاست. جالب این که از جمعیت 5/3 میلیون نفری دانشجویان کشور، بسیاری در رشتههایی تحصیل میکنند که جزو این رشتهها نیستند بلکه براساس نیازکشور یا علاقه یا به روز بودن نظام آموزش عالی با پیشرفتهای جاری دنیا رشتههای خود را انتخاب کردهاند، رشتههایی که براساس فرهنگ مدرکگرایی موجود، پرطرفدار نیستند.
با این حال، مدیرکل بورس وزارت علوم پیشنهاد میکند: چون در حال حاضر تقاضا برای رشتههای حقوق و معماری، رایانه و حسابداری بالاست و برخی افراد به خاطر تحصیل در این رشته به خارج میروند، با صدور مجوز ایجاد این رشتهها در دانشگاههای بیشتر به عطش بازار پاسخ داده شود.
او میگوید: اگر رشتههایی مخاطب لازم را در میان علاقهمندان به ادامه تحصیل ندارد، لازم نیست مجوز پذیرش دانشجو در آن رشتهها صادر شود و میتوان مجوزهای صادرشده را لغو کرد.
مسلمی نایینی هر چند با این اظهارات، هجوم بیامان داوطلبان کنکور به چند رشته خاص را تایید میکند، اما با پیشنهاد حذف برخی رشتههای کمطرفدار که ممکن است جامعه به آن نیازمند باشد، سیاست تازهای برای جذب دانشجو در جهت تربیت متخصص در چند رشته خاص مطرح میکند. او میگوید: هر دانشگاهی که توانایی لازم را برای ایجاد و توسعه این نوع رشتهها حتی در کوچکترین شهرستانها دارد، لازم است برای دریافت مجوز اقدام کند.
سیاست فعلی دانشگاهها هم فرصت هم تهدید
هر چند به نظر میرسد توسعه کمی دانشگاهها پیشنهاد مسوولان وزارت علوم برای پاسخ به تقاضای داوطلبان کنکور آن هم به رشتههای خاص باشد، اما آنها نسخهای برای درمان بحرانی که به خالی ماندن 200 هزار صندلی در دانشگاهها منجر شده است، نمیپیچند، چرا که با این رویکرد در آینده شاهد خالی ماندن صندلی دانشکدههایی خواهیم بود که قرار بوده دانشجوی مهندسی و پزشکی و حقوق تربیت کند.
ابراهیم خدایی، معاون فنی سازمان سنجش، وضعیت پیش آمده را فرصت و تهدید توامان میخواند و میگوید: پذیرش دانشجو همواره فرآیندی است که براساس پاسخ به نیاز کشور صورت میگیرد که در سالهای اخیر ظرفیتسازی یا همان گسترش کمی دانشگاهها از سیاستهای نظام آموزش عالی برای پاسخ به تقاضای ادامه تحصیل بوده است.
به گفته وی، هر چند سعی شده تا همواره حداقل استانداردها رعایت شود، اما در جایی کیفیت آموزش مورد توجه قرار نگرفته و هدف تنها پاسخ به تقاضای موجود بوده است.
خدایی توضیح میدهد: خالی ماندن 200 هزار صندلی در دانشگاههای کشور، لزوما به این معنی نیست که این صندلیها حتما پر شود چون توزیع رشتهها باید بر اساس علاقه داوطلبان باشد.
او میافزاید: این امر به نظر من از یکسو فرصت است تا با این شرایط موسساتی که در رقابت جذب دانشجو عقب ماندهاند، با رشد کیفیت آموزشی و در رقابت با سایر موسسات به ارتقای بالاتری برسند.
اما معاون سازمان سنجش، خالی ماندن صندلیها را نوعی تهدید هم میداند و میگوید: به هر حال در این رشتهها و موسسات آموزشی سرمایهگذاری صورت گرفته و ادامه این وضعیت باعث صدمه به آموزش عالی میشود.
او پیشنهاد میکند: باید به سمتی حرکت کنیم که موسسات کوچکتر در هم ادغام شوند؛ چراکه این وضع بیشتر در واحدهای دانشگاه آزاد، پیام نور و غیرانتفاعی مشاهده میشود، اگر واحدهای کمکیفیت با هم ادغام شوند، میتوانند فرصتهای آموزش بهتری ارائه کنند.
همه چیز فدای کمیت
«نظام آموزش عالی از یک نظام نخبهگرا به یک نظام تودهگرای عمومی و همگانی تبدیل شده است.» این مطلب را رضا عامری، مدیرکل دفتر نظارت و ارزیابی مراکز آموزش عالی میگوید و از عدم ساختار مناسب در آموزش عالی انتقاد میکند.
چنین وضعیتی نشان میدهد که در سیاست توسعه کمیت دانشجو و دانشگاه در چند سال اخیر یک نکته مغفول مانده است و آن کاهش تعداد متقاضیان ورود به دانشگاه است.
براساس آمارهای رسمی، تعداد داوطلبان آزمونهای سراسری با کاهش 10 تا 30 درصدی روبهرو شده است.این امر حتی 40 درصد مراکز کوچک دانشگاهی بویژه وابسته به دانشگاه آزاد را در آستانه تعطیلی قرار داد؛ واحدهایی که اغلب در استانهای کوچک و دور از مراکز قرار گرفته بودند و کاهش داوطلبان و رشد ظرفیت دانشگاهها، این واحدها را به تعطیلی کشاند.
از سوی دیگر توسعه لجام گسیخته ظرفیتها در رشتههای مختلف باعث شده تا فارغالتحصیلان برخی رشتههای پرطرفدار هم بیکار بمانند؛ چراکه دانشگاه هیچگاه برای نیاز جامعه دانشجو تربیت نکرده است و چه بسا دانشجویان به خاطر نداشتن مهارت و افت کیفیت آموزشی و نبود فرصت شغلی در رشتههای پزشکی، مهندسی، مامایی و حقوق هم بیکار بمانند. چنین وضعیتی منجر به ایجاد حالتی شده که حجم صندلیهای خالی را از 100 هزار صندلی سال گذشته به 200 هزار صندلی در سال جاری رسانده و شاید این روند همچنان ادامه یابد.
0