- ۵ آبان ۱۳۹۳
- بدون نظر
- 982 بار
- – پ +
- اخبار دکتری, اخبار کارشناسی ارشد
«افرادی که میگویند داستان بورسیهها چیزی نبوده است، اعداد و ارقام را درست نتوانستهاند بخوانند. برای اینکه مسأله فقط این نبوده است که بیش از 30 نفر بورس آنها لغو شده است. در حدود یک چهارم بورسیهشدگان ضوابط، قواعد و مقرراتی را که باید برای اعطای بورس رعایت میشد، رعایت نکردهاند.
به گزارش ایسنا، این بخشی از گفتوگوی تابناک با صادق زیباکلام است که متن کامل آن و مقدمه تابناک را در ادامه میخوانید: چند ماه پیش وقتی استیضاح وزیر علوم مطرح شد، کسی از دلایل این استیضاح نابهنگام آن هم در آستانه آغاز سال تحصیلی جدید خبر نداشت؛ اما به زودی مشخص شد که دلیل اصلی استیضاح فرجیدانا، وجود بورسیههای غیرقانونی است که در دولت نهم و دهم از سوی وزارت علوم صورت گرفته است.
داستان تخلفات رقم خورده در چگونگی جذب دانشجویان دکترا در سالهای گذشته – که به نوعی با ماجرای اعطای بورسیه به برخی دانشجویان و اجحاف در حق دانشجویان واجد شرایط گره خورده بود – پس از آنکه خواسته یا ناخواسته با استیضاح وزیر علوم دولت فعلی گره خورد، به شکلگیری پروندهای رسید که اکنون نخستین گزارش پیرامون آن منتشر شده و آمار عجیب و غریبی از تخلفات رخ داده آشکار کرده است.
آنگونه که در گزارش وزارت علوم از تخلفات رقم خورده در اعطای بورس در حد فاصل سالهای ۸۸ تا ۹۲ آمده، در این مدت، ۳۷۷۲ تن در حالی به چهار روش بورس دکترا دریافت کردهاند که هیچ یک بنا بر قانون مصوب مجلس نبوده است.
از ۳۷۷۲ بورسیه شده در حد فاصل ساهای ۸۸ تا ۹۲، بورسیه ۸۸۹ تن (۸۴۰ تن از کسانی که از روش تبدیل خارج به داخل بورس شده بودند + ۲۳ تن از ایثارگرانی که شرایط مندرج در بخشنامه صادر شده برای این قشر را نداشتند + ۲۶ تن که به علل گوناگون از جمله عدم شروع تحصیل، انصراف و … پروندهشان مختومه شده) لغو شده و باید هزینههای پرداخت شده را به وزارت علوم بازگردانند و بورس ۱۶۸۹ تن دیگر در آستانه لغو است، چون تا این لحظه واجد شرایط دریافت بورسیه نیستند.
با این حال بعضی از افراد با انتقاد از عملکرد وزارت علوم خواستار عذرخواهی این وزارتخانه از کسانی شدهاند که حق آنها ضایع شده است. آقای نجفی سرپرست فعلی وزارت علوم در واکنش به آنها اعلام کرده است که وزارت علوم از چه چیزی عذرخواهی کند؟! حداقل 840 نفر شرایط استفاده از بورس را نداشتهاند ولی استفاده کردند. حالا باید عذرخواهی هم بکنیم؟ میتوانستیم هر ۸۴۰ نفر را اخراج کنیم اما فقط ۳۶ نفر را اخراج کردیم و بقیه میتوانند با هزینه شخصی ادامه تحصیل دهند.
در همین زمینه صادق زیباکلام استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتوگو با تابناک به بررسی موضوعات مختلف از جمله بورسیهها پرداخته است.
پرسش- آقای دکتر به عنوان سوال اول، عدهای از منتقدان عملکرد وزارت علوم مطرح میکنند که این تعداد بورسیه که خلاف اعلام شده است، در مقابل آن چیزی که وزارت علوم میگفت، بسیار کمتر است و وزارت علوم باید عذرخواهی کند. نظر شما چیست؟
افرادی که این مسائل را مطرح میکنند و میگویند داستان بورسیهها چیزی نبوده است، اینها اعداد و ارقام را درست نتوانستهاند بخوانند. برای اینکه مسأله فقط این نبوده است که بیش از 30 نفر بورس آنها لغو شده است. در حدود یک چهارم بورسیهشدگان ضوابط، قواعد و مقرراتی را که باید برای اعطای بورس رعایت میشده است رعایت نکردهاند. در واقع مشکل سن، معدل و… داشتند. این طور نبوده است که از سه هزار نفر فقط 30 نفر مشکل داشته باشند. از طرفی دیگر باید گفت اگر یک تخلف هم روی داده بود، مایه تأسف میبود اما حالا که این حجم از تخلف روی داده است. در واقع منتقدان دولت خود را به خواب زدهاند.
پرسش- عدهای مطرح میکردند که بورسیه یکی از دلایل استیضاح فرجیدانا بوده است اما حالا نتایج نشان میدهد که حق با فرجیدانا بود.
استیضاح فرجیدانا ربطی به بورسیهها نداشت. دلیل استیضاح فرجیدانا توسط جبهه پایداری به عنوان جلودار استیضاح، موضوع بورسیه نبود. گناه بزرگ آقای فرجیدانا این بود که فضای بسته در دانشگاه را عوض کرده بود. گناهی که طرفداران دولت قبل و بعضی از جناحها هیچ وقت نتوانستند از آن بگذرند. در واقع فضای امنیتی دانشگاهها بعد از حوادث سال 88 توسط دولت آقای روحانی شکسته شد. این بزرگترین جرم دولت آقای روحانی است که فضای دانشگاه را شبیه دانشگاه کرد. جرم دیگر آقای فرجیدانا این بود که کسر قابل توجهی از دانشجویان را که از تحصیل محروم شده بودند به تحصیل بازگرداند. اساساً بعضی از کارهایی که در دوران قبل انجام شد خلاف قانون بود. در هیچ قانونی نداریم که بگوید درس خواندن دانشجو در دانشگاه مشروط بر این است که با نظریات سیاسی برخی موافق باشد. بنابراین اگر دانشجویی هست که نظراتش با نظرات برخی همسویی ندارد و منتقد عملکرد یک رئیسجمهور است چرا باید از تحصیل محروم شود؟ جالب این است که مجلسی که خود را اصولگرا مینامید از آقای دانشجو سوال نپرسیدند که چرا این دانشجویان از تحصیل محروم شدهاند.
البته فرجیدانا اساتیدی را که از دانشگاه اخراج یا بازنشسته اجباری شدند دوباره به سر کلاسها برگرداند. در واقع استیضاح ربطی به بورسیهها نداشت. وزیر علوم دولت یازدهم مورد استیضاح قرار گرفت، چراکه فضای دانشگاه را تلطیف کرده بود و در یک کلمه دانشگاه دوباره دانشگاه شده بود.
بنابراین مسأله بورسیهها بهانهای برای رویارویی طیفی از حامیان دولت قبل با دولت جدید بود. سوال از فرجیدانا این بود که چرا فضای دانشگاه را از حالت امنیتی خارج کردید یا دانشجویان را به تحصیل بازگردانید. چون آنها این موضوع را نمیتوانستند بگویند، موضوع بورسیهها را برجسته کردند. امروز هم طرفدران دولت قبل آب در هاون میکوبند؛ چراکه دیگر هیچگاه شرایط 88 تا 92 مجدداً در کشور حاکم نمیشود. آن شرایط گنبدی بود که ترک برداشته است. آنها نمیتوانند با فشار به سیاستهای قبل بازگردند.
اگر جامعه ایران مایل بود این فضا ادامه پیدا کند آن وقت به جای اینکه چهار میلیون به آقای دکتر سعید جلیلی رای بدهند، 19 میلیون به وی رای میدادند. نفس اینکه چهار میلیون به نامزد جبهه پایداری و طرفدران آقای احمدینژاد و اصولگرایان تندور رای دادند، نشان میدهد که مردم در خصوص دانشگاهها حداقل با آن سیاستها موافق نبودهاند و هرکس دیگری که جای آقای فرجیدانا بیاید به نظر من خیلی بعید است که بتواند سیاستهای دولت قبل را در دانشگاهها مجدداً بر دانشگاههای کشور حاکم کند.
پرسش- به هرحال شما عملکرد دولت را در موضوع بورسیهها را چگونه ارزیابی میکنید؟
من در مجموع نمره خوبی به عملکرد وزارت علوم چه در زمان فرجیدانا و چه در زمان آقای نجفی میدهم. همینقدر که آن جو سابق از دانشگاه و دانشجویان برداشته شد و شرایط تغییر پیدا کرد، بزرگترین اتفاق و گام بود.
پرسش- عدهای معتقدند که این موضوعات اخیر از جمله موضوع مذاکرات و بورسیهها به انتخابات مجلس آینده مرتبط است. نگاه شما نسبت به این موضوعات چیست؟
من فکر میکنم تکلیف انتخابات مجلس مشخص است. عدهای از نامزدهای مستقل، چپ و اصلاحطلب را به بهانه اتفاقات پس از انتخابات 88 رد صلاحیت میکنند اما اصلاحطلبان و دولت آقای روحانی باید از همین الان مواظب باشند که تعداد نامزدهایی را که در حوزههای انتخابیه مختلف گزینش میکنند باید تعداد زیادی باشد و از همین الان بدانند که شورای نگهبان نامزدهای آنها را رد صلاحیت خواهد کرد.
بنابراین این مسأله اصلی انتخابات خواهد بود. این (حرف) که دولت میخواهد از موضوع مذاکرات یا بورسیهها بهرهبرداری انتخاباتی کند، حرف غلطی است. اولا مذاکرات تا دوم آذر باید به شکلی حل و فصل شود. اگر مذاکرات هستهای تا دوم آذر به جایی نرسیده باشد من فکر میکنم مذاکرات ادامه پیدا خواهد کرد. همه طرفها برای اولین بار به این جمعبندی رسیدهاند که میخواهند گره کور هستهای را باز کنند. آقای روحانی میداند که بازشدن گره کور هستهای شرط مهم پیشرفت و برنامهریزیهای توسعه اقتصادی کشور خواهد بود. بنابراین هیج ارتباطی بین مذاکرات هستهای با انتخابات وجود ندارد. همچنین ارتباطی هم بین سه هزار بورسیه که بیشتر آنها قلابی بودند با انتخابات مجلس بعدی وجود ندارد.
پرسش- به هرحال موضعگیری بعضی از افراد منتسب به بعضی گروهها این شائبه را به وجود آورده است که مسائل اخیر در کشور به خاطر انتخابات است؟
نشستهای اخیر اصولگرایان به زعامت آیتالله مصباح برای ایجاد اتحاد در همین یکی – دو هفته پیش برگزار شد. مگر کسی اینها را متهم کرد که شما برای انتخابات برنامهریزی میکنید؟ طبیعی است که همه باید به فکر انتخابات باشند. یعنی اگر اصلاحطلبان یا جبهه پایداری به فکر انتخابات نباشند باید از آنها انتقاد کرد. یک جریان سیاسی بدون تردید باید به تدریج به دنبال برنامهریزی برای انتخابات باشد.
پرسش- در روزهای اخیر انتقادهای زیادی به اقدامات فرهنگی دولت میشود؟ نظر شما چیست؟
قاعدتاً بعضی از طیفهای سیاسی باید یک بهانه و مستمسکی برای حمله به دولت آقای روحانی داشته باشند. یک مقداری آمدند بحث مذاکرات هستهای را علم کردهاند و تیم هستهای را متهم به وادادگی کردند. نفس اینکه مذاکرات الان بیش از یک سال است که بطور منظم دارد انجام میگیرد، نشان میدهد که ایران امتیازات زیادی به طرف غربی نداده است. اگر امتیاز داده بود موضوعی برای مذاکره نمانده بود. نفس ادامه مذاکرات نشان میدهد که مخالفان دولت تحت عنوان دلواپسی خیلی هم عقیده درستی نبود و این طور نبوده است که تیم مذاکرهکننده عقبنشینی کرده باشد. بنابراین مخالفان دولت خیلی نتوانستند از جریان هستهای استفاده و به دولت حمله کنند. از نظر سیاسی و اجتماعی هم باز شدن فضای سیاسی دست ارگانهای دیگر است.
در خصوص اقتصاد هم که مخالفان حرفی برای گفتن ندارند. آنچه مسلم است به نسبت دولت قبل که کشور را در دست داشت؛ یعنی بین سال 90 تا 92 وضع اقتصادی بهبود پیدا کرده است. این را هم مردم احساس میکنند. بنابراین وقتی نگاه میکنید خیلی در حوزههای دیگر مخالفان دولت بهانهای برای حمله به دولت ندارند. بنابراین به این نتیجه رسیدند که در بخش فرهنگی به دولت حمله کنند. اینکه به دولت گفته میشود دولت در قبال فرهنگ کاری نکرده است، من از این منتقدان سوال میکنم که دولتها در ایران چه سهمی از هدایت فرهنگ دارند؟ یک دوجین از نهاد، بنیاد، مؤسسه و سازمان فرهنگی وجود دارد که یک دانه از آنها زیر نظر دولت نیستند.
این نهادها طبق برآوردی که داشتهایم بیش از شش برابر وزارت ارشاد بودجه سالیانه در اختیار دارند. سوال من از مخالفان دولت این است که اگر صداقت دارید و اگر نگران فرهنگ هستید، چرا شما یک بار به این نهادها و سازمانها انتقاد نمیکنید؟ این نهادها چندین میلیارد تومان بودجه دارند و به هیچ نهاد و ارگانی نیز پاسخگو نیستند. اگر وضع فرهنگ خراب است، این نهادهایی که میلیاردها تومان بودجه سالیانه دارند چرا شما از اینها بازخواست نمیکنید؟ چرا فقط وزیر ارشاد باید پاسخگو باشد؟ اگرچه وی هم باید پاسخگو باشد ولی مؤسسهها نباید پاسخگو باشند؟!
پرسش- اما الان اگر تغییری در فرهنگ بوجود نیامده، حداقل میشود گفت اقدامات دولت باعث شده است که بیثباتی در فرهنگ بوجود آمده است.
به نظر من وضعیت فرهنگی در این دولت نسبت به دولت قبل هیچ فرقی نکرده است. اینطور نیست که اگر یک نفر زمان آقای احمدینژاد وضع حجاب و سینماها را میدید و الان برگشته باشد بگوید ایران نیویورک شده است. هرگز چنین حرفی نمیزند چون هیچ تغییری نکرده است. اگر حتی بپذیریم که وضعیت بدتر شده است، این بد شدن چقدر مربوط به دولت فعلی است؟ دولت روحانی چه اقدامی انجام داده است که وضع فرهنگ در کشور ما خراب شده است؟ در واقع فرهنگ یک بهانه برای حمله به دولت است.
0