- ۱ شهریور ۱۳۸۹
- 3 نظر
- 7,702 بار
- – پ +
- مصاحبه با نفرات برتر کنکور
مصاحبه و گفتگو مشاوره تحصیلی با اشکان اسماعیلی نفر اول کنکور سراسری ریاضی 89
قرار ملاقات ساعت 9 شب بود، ما چهار نفر بودیم، مدیران آزمون و مشاوره گاج هم خشنود از موفقیت یکی از اعضای خانواده بزرگ گاج آمده بودند که تبریک بگویند، دیدار تازه کنند و البته به مصاحبه با نفر اول کنکور 89 در گروه آزمایشی ریاضی، ماهیتی کاملا تخصصی و مفید ببخشند. وارد که شدیم، چندتا سبد گل گوشه و کنار اتاق خودنمایی میکرد. پدر و مادر اشکان در تکاپوی میزبانی بودند ولی اشکان مات تلویزیون بود و اخبار ورزشی را رصد میکرد، گوینده خبر درباره حذف علی کریمی از تیم ملی فوتبال صحبت میکرد و اشکان با ناراحتی تمام، دستهایش را به هم کوبید. اخبار که تمام شد، اشکان حواسش جمعتر شد و بازگشت به دنیای کنکور، موفقیت و رتبه اول شدنش. گفت و شنود ما با مادر اشکان شروع شد و با حرفهای او هم تمام شد، مادری که سراسر هیجان بود و پر انرژی از موفقیت تنها فرزندش میگفت، پدر هم همینگونه بود ،ولی خیلی آرامتر و کم حرفتر. مادر اشکان، لیسانس شیمی دارد و کارمند بخش خصوصی است، پدر نیز پزشک است و روزها را در مطب میگذراند.
– خانم نگارشی، مادر نفر اول کنکور بودن، باید خیلی خوشایند باشد …
البته تا الان که من هنوز از اولشدن اشکان لذت نبردهام. این دو روز، مدام در حال مصاحبه با شبکههای مختلف بودیم و اصلا وقت نشد که سهتایی( من و اشکان و پدرش) جشن اول شدن اشکان را برگزار کنیم. اشکان در این یک دو روزه خیلی هیجانزده بوده، ما هم.
– پیشبینی میکردید که اشکان رتبه اول بشه؟
خوب! اشکان در امتحانات و آزمونهایی که شرکت میکرد، درصدهایش با نفر دوم گاهی تا بیست درصد هم فاصله داشت. در آزمون بزرگ گاج نیز همه سوالات عمومی را درست جواب داد. در دروس اختصاصیهم یک بیدقتی کوچک باعث شد که درصدهایش کمی افت کند. بعد از آن آزمون، به اشکان گفتم که همین بیدقتی تو در خواندن تست، باعث شد که حالا بیشتر حواست را جمع کنی.
– پارسال در چنین مواقعی، صحبتهای نفر اول کنکور 88 را چهقدر پیگیری میکردید؟ اصلا براتون مهم بود؟
تمام صحبتها را گوش دادم، بیشتر برامون مهم بود که رتبه اول چه کتابهایی را مطالعه کرده و کتابهای تستش چی بوده تا برای اشکان فراهم کنم. در واقع از تجربه نفرات برتر کنکور، بیشتر در زمینه کتابهایی که مطالعه کرده بود، استفاده کردیم.
– اشکان، تو در آزمون بزرگ گاج با جدیت خاصی شرکت کردی، خصوصا که زمانش هم خیلی به کنکور نزدیک بود. حتما خیلی ها از تو خواسته بودند در این آزمون شرکت نکنی تا اگر نتیجه خوبی کسب نکردی، در روحیهات خللی وارد نشه. اما تو شرکت کردی….
آزمون بزرگ را نمیتوان با سایر آزمونها مقایسه کرد، اما نکتهای که در همه آزمونهای گاج دیده میشد این بود که داوطلب را خیلی به چالش میکشید و عمقیتر از سایر آزمونها بود.
مادر: در همین آزمون بزرگ مثلا در درس شیمی اشکان به من گفت که مطمئنم دو سه تا از این تستها در کنکور تکرار خواهد شد، یا گاهی پیش میآمد که من تستهای تکراری در برخی کتابها میدیدم و همیشه فکر میکردم که چرا از برخی مباحث مهم تست طرح نمیکنند.
اشکان: اما در آزمونهای جامع گاج، دقیقا همان تستهایی که مد نظرم بود؛ طرح شده بود.
مادر: اشکان به برخی از قسمتهای کتاب بیتوجه بود، وقتی از همان قسمتهای خاص در آزمون گاج سوال طرح شد، برگشت و آن مباحث را دوباره مطالعه کرد.
اشکان: من نه مبالغه میکنم و نه تعریفِ بیجا، ولی به هیچوجه نمیتونم انکار کنم، واقعا از آزمونهای گاج بهره بردم.
مادر: سنجش آخر را دو بار خرید. زمان جمعبندی به دلیل اینکه یکبار تستها رو زده بود، یکبار دیگر کتاب را خریدیم تا بتواند باز هم از تستهایش استفاده کند. ما از گاج خیلی کتاب خریدیم، میکروتستها واقعا عالی بود. یا مثلا همین سنجش آخر و کتابهای سفید مثل هندسه تحلیلی که خیلی آبدار و خوب بود و واقعا حال اشکان را میگرفت( خنده جمع)
– اشکان، از کی عزمت را برا ی کنکور جزم کردی؟
مادرم همیشه گفتند که اشکان از اول دبستان عزمش را جزم کرده بود، خوب! من همیشه برای موفقشدن، انگیزه داشتم، برای کنکور هم مطالعاتم را از سوم دبیرستان آغاز کردم.
– برنامه خاصی داشتی؟
از زمانی که برای هر هفته اختصاص داده بودم، قسمتی را برای مطالعه دروس پیش دانشگاهی و قسمتی را برای دروس پایه قرار می دادم. بر حسب نیاز.
– چند روز بعد از امتحانات نهایی، مطالعه را شروع کردی؟
سه هفته بعد از امتحانات نهایی، مدرسه شروع به کار کرد و من هم با مدرسه آغاز کردم. در تابستان هم دروس پایه را مطالعه می کردم. حدود 40 درصد از دروس پایه را در تابستان تمام کردم، برنامهریزی مدرسه به شکلی بود که هم دروس پایه و هم دروس پیش را شامل میشد.
– هیچ وقت احساس نیاز به شرکت در کلاس یا آزمونی را داشتی؟
البته من به دلیل اینکه مدت زیادی برای مسابقات المپیک آماده میشدم، در کلاسهای المپیک شرکت میکردم و در دروسی مثل ریاضی و فیزیک راه افتادم. خیلیها کلاس شرکت میکردند، ولی ما به دلیل آمادگی که در کلاسهای المپیک کسب کرده بودیم، احساس نیازی برای شرکت در کلاسها نداشتیم. در واقع من از تابستان سال دوم وارد مسایل کنکور شدم و از سال سوم در کنار مطالعه کتابهای گاج، شدیدا تست تمرین میکردم. البته این را بگویم که قوی بودن در تست خیلی مهم است، من از دوران راهنمایی سعی کردم در تستزدن قوی باشم. به نظرم داوطلبی که نتواند خوب تست بزند،بخش مهمی از موفقیت را از دست داده است. مهارت در تستزنی هم چیزی است که فقط با تمرین به دست میآید. انصافا در برخی از درسها، کتابهای گاج عمیقا به من کمک کرد، مثلا برای مطالعه درس فارسی، کتاب گاج عالی بود. البته من در آزمونهای گاج شرکت نکردم، اما به کمک داییام، همه آزمونها را در خانه میزدم، برای من واقعا ثمربخش بود. در آزمون بزرگ هم که شرکت کردم، برداشت من از سوالات این بود که در درسهای شیمی و ریاضی، سوالات کاملا شبیه کنکور بود، البته بعضی از درسها هم کمی آسانتر بود، اما آزمون بزرگ برای من خیلی جالب بود. محل برگزاری و شرایطی که داشت، خیلی جذاب بود.
– حین مطالعه، یادداشتبرداری هم میکردی؟
من هیچ یادداشت برداری نمیکردم. چون اینقدر کتابها را مرور میکردم که احتیاجی به نتبرداری نبود. بعضی ار بچهها، وقت زیادی را برای یادداشتبرداری صرف میکنند. در حالی که اگه برا ی مطالعه آن یادداشتها وقت نگذارند، به هیچ دردی نمیخورند و فقط یادداشتبرداری، باعث به یاد ماندن مطالب نمیشود. فردی که مطالعه یک مطلب را تمام میکند، شاید فکر کند که همه مطالب از یادم رفته اما وقتی دو سه بار آن درس رو مطالعه کند، احساس میکند که با آن مطلب آمیخته شده است.
– ساعتهای مطالعهات چگونه بود؟
حداقل 45 و حداکثر 55 ساعت در هفته درس می خواندم. البته به طور میانگین روزی 8 ساعت درس میخواندم. البته روزهایی بوده که مریض بودم و سه ساعت بیشتر درس نخواندم و روزی هم بوده که واقعا از درس خواندن خسته نمیشدم.
مادر: البته بعضی روزها تا 16 ساعت هم میرفت. یه وقتهایی پدرش اعتراض می کرد که این بچه که قراره 6 صبح از خواب بیدار بشه، چرا تا دو نیم نصفه شب بیداره.
– تعطیلات بین دو ترم را چیکار کردی؟
در مدرسه گفتند برای استراحت بروید مسافرت، ولی من از این فرصت استفاده کردم و همه کتابهای تست را زدم. تو اون 10 روز فقط تست میزدم. تمام مباحث ترم اول را تمام کردم. در واقع آنها گفتند استراحت کنید تا کم نیاورید ولی من بر عکس ادامه دادم و با فشار بیشتر درس خوندم و از زمان استراحت سایر رقبا استفاده کردم.
– تعطیلات نوروز چی؟
در نوروز به دلیل یک مشکل خاص، هیچ تمرکزی نداشتم. ساعات مطالعهام خیلی کم شد. اگر هم مطالعه داشتم، اصلا حواسم به درس نبود.
– اشکان، اگر یک بار دیگر فرصت کنکوردادن پیدا کنی، چه کارهایی را دیگه نمیکنی؟ چه کارهایی را بهتر انجام میدهی؟
دیگر حرص نمیخورم، چون میدانم فرصت برای مطالعه زیاد است. کاری هم که میکردم، تستزدن بیشتر بود، هر تستی که به دستم برسد، حتی اگه آسان باشه، همه را میزنم. زمان درس خواندن را کم میکنم و زمان تست زدن را میبرم بالا.
– آقای اسماعیلی شما هم در موفقیت اشکان سهم کمی نداشتید. ولی کم حرف هستید، دوست داریم نظرات شما را هم بشنویم.
من در تیمی که اشکان گفت ، نقش تدارکات داشتم. (خنده جمع). من به دلیل حرفهای که دارم اوقات کمی را در خانه بودم و در این وقت کم، همیشه نقش بالانس کننده را داشتم. اشکان و مادرش به خاطر درگیری شدید با کنکور، گاهی با هم درگیر میشدند. نقطه نظراتشان که با هم متفاوت بود باعث تنش میشد. بعضی شبها فقط در حال حل اختلاف بودم. واقعا هم مادر اشکان زحمت زیادی کشید ،اما گاهی حساسیت بیش از حد نشان میداد که باعث نگرانی من میشد. بنابراین من کار زیادی در مورد مطالعه و برنامهریزی اشکان نداشتم و تنها میتوانستم که نقش حمایتی داشته باشم. حالا هم از اینکه همه زحماتش به نتیجه نشسته خیلی خوشحالم.
– خانم نگارشی، درباره این حساسیتها که آقای اسماعیلی گفتند، توضیح میدهید؟
ببینید! اشکان تنها فرزند ماست و همین باعث شد که همه انرژی و توانم را برای درس خواندن اشکان بگذارم. یعنی از لحظهای که از محل کارم به منزل میرسیدم. خودم را هم یک پشتکنکوری می دانستم که تا چند ماه آینده سرنوشتم روشن می شود. آزمون بزرگ خیلی خوب بود و خیلی هیجان مثبتی به بچهها وارد میکرد. اشکان وقتی کنکور را داد و درصدش مشخص شد، برای ما اینکه رتبه زیر ده باشه، کاملا مشخص شده بود، اما هیچ وقت جرات نکردیم که به رتبه یک فکر کنیم. یعنی من حدس میزدم ولی از به زبان آوردنش پرهیز داشتم. نمیخواستم که پیشبینیام اشتباه از آب دربیاید. بعد از کنکور هم درباره یکی از رقبای اصلی اشکان شایعاتی بود که همه درسها را صد زده است، اما ما فهمیدیم که این یک شایعه است و اشکان بیشتر به اعصابش مسلط شد. همیشه به اشکان میگفتم که تنها عرصه رقابت را بچههای تهران نداند و مطمئن باشد که در شهرستانها هم دانشآموزان شایستهای در حال تلاش هستند. با این تفاسیر اصلا به رتبه یک فکر نمیکرد تا اینکه یک روز آقای دکتر خدایی تماس گرفتند و لحظه ای که فهمیدم ایشان پشت خط هستند، فهمیدم که اشکان رتبه یک شده.
– شما به عنوان مادر اشکان و هم به عنوان مشاور در کنار او بودید،با توجه به اینکه اصلا مشاور هم نیستید و فرزند دیگری هم ندارید، رتبه اولشدن اشکان یعنی یک تجربه و یک موفقیت بزرگ، این موفقیت را چگونه کسب کردید؟
مادر: من میدانستم که بچهها کتاب را نمیخوانند. با توجه به اینکه مدرسه اشکان هم یک مدرسه قوی بود و اشکان همیشه معدلش در مدرسه بیست میشد، متوجه شده بودم که بچهها تک بعدی هستند و نسبت به متن کتابها بی توجهاند.
اشکان: البته بچهها کتاب را مطالعه میکنند ولی زود میگذرند و اشراف کامل پیدا نمیکنند. عیب کار هم در همین عدم تسلط بر متن کتاب است. البته معلم نقش خیلی تعیینکنندهای دارد. مقداری از موفقیت ما به خاطر معلمان بود که خیلی عالی بودند. باید بگویم که من برای موفقیت، کم ریاضت نکشیدم. برای تستزدن نصف وقت واقعی که داشتم را در نظر میگرفتم . گاهی حتی کمتر از یک سوم از وقتم را در نظر میگرفتم.
مادر: اشکان باید کنکور را صددرصد میزد و من واقعا این انتظار را داشتم. تنها عذر موجهای که پیش من دارد ، هیجان زیادی بود که داشت. به خاطر همین هیجان، تست اول ریاضی چهار دقیقه وقتش را گرفت و این باعث شد که در شیمی سه دقیقه وقت کم بیاورد.
– اشکان، خودت پل ارتباطی میان موفقیت و خانواده را چگونه ارزیابی میکنی؟
خوب! حتما شما تا به حال مسابقه کشتی را دیدهاید که درکنار کشتیگیری که روی تشک است، فردی هم به عنوان مربی با هر فن و با هر ضربه کشتیگیر، واکنش نشان میدهد و راهنمایی میکند. در حقیقت، مربی و کشتیگیر بعد ازمدتی تمرین، از لحاظ فکری در هم ادغام میشوند و کاملا با هم یکی میشوند. مربی فقط در پی موفقیت بازیکن و بازیکن هم از مربی، حرفشنوی کامل دارد. ارتباط فکری من خانوادهام، اینچنین بوده و من حس میکنم که مادر و پدرم، مانند مربی من بودهاند و در همه طول مسابقه همپای من برای موفقیت مبارزه کردهاند. در این میان، مادرم از هر لحاظ، چه برنامهریزی و مشاوره مانند مربی من بود.
مادر: البته من به درسها احاطه نداشتم ولی جنس کارکردن با یک کنکوری را میفهمیدم و نمیگذاشتم فکرش در پی این باشد که تا چه صفحهای خوانده و تا چه صفحهای باید ادامه دهد، این برنامهریزیها را من برایش انجام میدادم.
اشکان: مادرم برایم مدیریتِ برنامهریزی انجام میداد.
مادر: مثلا وقتی در ترم اول پیشدانشگاهی که هندسه تحلیلی را تمام کردند، اشکان احاطه صددرصد بر مطالب داشت، ولی من میدانستم که این کافی نیست و حواسم بود که در روزهای آخر، حتما هندسه تحلیلی را دوره کند، به همین دلیل آزمونهای آخر گاج را همیشه نگه میداشتم و سه ماه بعد از اتمام مباحث، با مرور آزمونهای آخر گاج، اشکان محک جدی میخورد.
پدر: باید فرزند را باور داشت و همچنین فضای خانه را برای رشد او فراهم کرد. این که خانواده خودش را برای فرزندش محدود کند، خیلی مهم است. ما هم انگار کنکور داشتیم، اصلا مهمانی و مسافرت نرفتیم. ما حتی تلویزیون هم تماشا نمیکردیم تا حواس اشکان پرت نشود. حتی گاهی فیش تلویزیون را مادر اشکان برمیداشت و خودش هم هیچ سریالی را دنبال نمیکرد تا اشکان هوایی تلویزیون نشود. در کنار همه اینها هم نباید فشاری خارج از توان داوطلب وارد کرد، انتظارات باید مناسب و متناسب باشد.
اشکان : من اگه واقعا خسته میشدم با موسیقی آرام میشدم و واقعا تاثیر داشت. تازه! وقتی طبق برنامه عمل میکردم برای تماشای بازیهای جام جهانی هم وقت داشتم.
مادر: البته از هر نیمه، 10 دقیقه تا یک ربع.
اشکان:وقتی مادر بودند همین جوری بود اما اگه چشم مادر را دور میدیدم، میرفتم و تا همه بازی را میدیدم.
– یک نکته! اشکان، از سایر رتبههای بالا که همه آنها هم از دوستانت هستند، درباره تو پرسیدیم و همه معتقد بودند که رتبه یک حق اشکان بوده، با همه رقابت و گاهی کرکریهایی که بین بچهها هست، خیلی محبوب هستی که این باعث خوشحالیه، تعاملت با بچهها چه جوری بوده که بچهها اینقدر دوست دارند؟
من از سایر بچهها باهوشتر نیستم و با بقیه واقعا فرقی ندارم، من فقط از بقیه سریعتر بودم و در تستزنی مهارت بیشتری داشتم. من از اول دبیرستان شروع کردم و زمینه و پایه موفقیت در کنکور در من وجود داشت، در واقع من فقط تجربهام از سایر بچهها بیشتر بود.
– توصیهات در مورد مطالعه کتابهای درسی و کمک درسی و جزوات دبیران، برای خوانندگان نیمکت که اغلب از داوطلبان کنکور سال آینده هستند، چیست؟
اول از همه، تعاریف اولیه را باید یاد بگیرند. این تعاریف در کتابهای درسی موجود است. پس اول مطالعه کتاب درسی که تا اطلاعات خام را به خوبی داشته باشند. بعد این اطلاعات خام را باید پخت، که بهترین روش برای طبخ اطلاعات خام، زدن تستهای سخت است. خوب! تستهای سخت هم چیزی نیست که هر انتشاراتی داشته باشه، مثلا هندسه تحلیلی گاج جزو این دسته است. نکته دیگر اینکه فقط سال سوم و پیش دانشگاهی را در نظر نگیرند، چون برا ی موفقیت، نیازمند پایه خیلی قوی هستند. آرامش هم خیلی مهم است، باید با آرامش و انگیزه قوی برای موفقیت تلاش کرد.
نفر اول گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی کنکور 89 میگوید که در برخی روزها تا 17 ساعت در شبانهروز نیز درس میخوانده و در طول هفته حدود 800 تست میزده است.
اشکان اسماعیلی، نفر اول گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی کنکور 89 با بیان اینکه فکر نمیکردم در کنکور رتبه اول را کسب کنم، افزود: در هفته حداقل 50 ساعت درس میخواندم.
وی با تأکید بر اینکه برنامهریزی ویژهای برای مطالعه و دوره درسهایم داشتم، گفت: از هیچ کلاس خصوصی استفاده نکردم و فقط از برنامههای ویژهای که مدرسه داشت بهرهمند شدم، معلمهای مدرسه ما خیلی خوب و مسلط بودند.
نفر اول گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی کنکور 89 با بیان اینکه در هفته حدود 800 تست میزدم، افزود: 2 سال است که به طور مداوم و مستمر درس میخوانم در طول این مدت تفریحاتم کم شد اما حذف نشد.
وی با بیان اینکه درس خواندن با دیگران تلف کردن وقت است، گفت: در طول مدتی که برای کنکور خودم را آماده میکردم به تنهایی درس میخواندم، دوستان زیادی دارم اما همه آنها میدانستند که در تفریحات آنها وقت ندارم شرکت کنم.
اسمعیلی گفت: در روزهای تعطیل حتی تا 17 ساعت در شبانه روز درس میخواندم.
وی که خواستار ادامه تحصیل در رشته برق دانشگاه شریف است، گفت: بر اساس مطالعاتی که داشتم حدس میزدم که جزء نفرات برتر باشم اما فکرش را نمیکردم نفر اول باشم. وقتی دکتر خدایی، معاون سامزان سنجش تماس گرفتند و گفتند که اول شدم خیلی هیجانزده شدم.
نفر اول گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی کنکور 89 درباره حذف کنکور گفت: حذف کنکور خیلی خوب است، داوطلبان 4 سال درس میخوانند و زحمت میکشند، نتیجه تمام آن زحمات طی یک نیم روز مشخص میشود. ممکن است در آن زمان داوطلب حال خوبی نداشته باشد یا مشکلی برایش پیش بیاید و نتواند امتحان خوبی بدهد و به خاطر همین تمام تلاشهایش از بین میرود.
تهران – داوطلب رتبه اول آزمون سراسری دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی سال 1389 در گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی گفت: در دو سه ماه باقیمانده تا برگزاری کنکور، روزانه 15 تا 16 ساعت درس می خواندم.
وی تماشای مسابقات جام جهانی فوتبال را به عنوان تنها تفریح خود در روزهای قبل از کنکور خواند و اظهار داشت: تقریبا تمام تفریح های دیگر را کنار گذاشته و فقط روی مطالعه تمرکز کرده بودم.
اسمعیلی با بیان اینکه از شنیدن خبر رتبه اول شدن خود شوکه و هیجان زده شده است گفت: انتظار داشتم که تک رقمی بشوم اما به دلیل فشرده بودن رقابت، فکر نمی کردم رتبه اول را به دست بیاورم.
وی که اولین تجربه حضور در آزمون سراسری را دارد اضافه کرد: به شرکت در کلاس های تقویتی کنکور اعتقادی ندارم و معتقدم اگر دانش آموزی همه امکانات مانند معلم خصوصی، کلاس های تقویتی و امکانات کمک آموزشی را دراختیار داشته باشد اما خودش همت نکند بی فایده و بی نتیجه خواهد بود همانطور که در سال های قبل، داوطلبانی از شهرستان های کوچک که امکانات محدودی دارند توانستند با سعی و تلاش به رتبه های برتر کنکور دست پیدا کنند.
این داوطلب تهرانی درمورد رشته مورد علاقه خود برای تحصیل در دانشگاه توضیح داد: دو نفر از معلمان دبیرستان ما که مدرک دکتری برق دارند باعث آشنایی و علاقه مندی دانش آموزان به این رشته شدند و زمینه گرایش بسیاری از همکلاسی های ما را به رشته برق فراهم کردند.
وی که پرستیژ و ارزش علمی رشته های تحصیلی و دانشگاه های مختلف را در انتخاب آنان از سوی داوطلبان، تاثیرگذار می داند درنظر دارد مهندسی برق صنعتی شریف را به عنوان رشته دانشگاهی خود انتخاب کند.
مادر این داوطلب برتر کنکور 89 نیز در گفت و گو با خبرنگار فرهنگی ایرنا، رمز موفقیت فرزندش را در پشتکار و تلاش فراوان دانست و گفت: اشکان تا ساعت 3 در دبیرستان بود و بعد از آن هم یک ساعت و نیم تا دو ساعت استراحت می کرد و از 5 بعدازظهر تا حداقل 12 شب و گاهی تا ساعت 2 نیمه شب درس می خواند.
“گیتی نگارشی” افزود: فرزندم در سال آخر دبیرستان تنها به صورت تلفنی با دوستانش در ارتباط بود و وقتی برای بیرون رفتن با آنها نداشت و میزان مطالعه وی در روزهای تعطیل حتی به 17 ساعت هم می رسید.
وی یادآور شد: اشکان متون درسی را به صورت عمیق و مفهومی می خواند، درصورت نیاز هم درس هایش را چندین بار دوره می کرد و درکنار آن هم تست می زد تا دقت عملش را بالا ببرد.
مادر این داوطلب درمورد انتخاب رشته فرزندش هم گفت: برای انتخاب رشته دبیرستان و همچنین رشته دانشگاهی، علاقه خودش مهم ترین شرط بوده و کشور به همه مشاغل احتیاج دارد و طبیعتا علاقه دانش آموزان به معلم برخی دروس دبیرستان، در انتخاب این رشته ها از سوی داوطلبان برای ادامه تحصیل در دانشگاه تاثیر زیادی دارد.
آزمون سراسری دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی سال 1389 روزهای 10 تا 12 تیرماه با حضور یک میلیون و 112 هزار و 170 داوطلب برگزار شد که حدود 317 هزار نفر از آنان در آزمون گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی شرکت کردند.
سلام. اشکان جان می شه بگی که برانامه ات را چگونه تنظیم کرده بودیم ممنون می شم ازت.
به تو هیچ ربطی نداره
وات