مرضیه صدرزاده، 5 فیزیک

نام و نام‌خانوادگی: مرضیه صدرزاده

رشته تحصیلی: فیزیک

رتبه در آزمون: 5

دانشگاه محل تحصیل کارشناسی: دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی

دانشگاه محل تحصیل کارشناسی ارشد: دانشگاه صنعتی شریف

اگر توکل نداشته باشند اضطراب سر جلسه همه چیز را از بین می‌برد.

 

از چه زمانی تصمیم گرفتی برای ارشد درس بخوانی؟

از سال قبلش تصمیم داشتم اما آن سال مشکلی پیش آمد که نتوانستم. برای امسال هم از خرداد ماه تصمیم گرفتم و تیر ماه شروع کردم به خواندن.

روزی چند ساعت درس می‌خواندی؟

از تیر ماه که شروع کردم، حداقل 12 ساعت درس می‌خواندم. از مهرماه هم آمدم کلاس‌های پارسه.

یعنی تابستان همه منابع را خواندی؟

نه. من اصلا منابع را نخواندم. کتابی بود که علاوه بر تست مختصری از همه مباحث را داشت. فقط رسیدم آن را بخوانم. اصلا هیچ کتاب منبعی نخواندم.

احساس کمبود نمی‌کردی؟

نه.

پس در دوره لیسانس به همه مباحث مسلط شده بودی؟

نه این‌طور هم نبود. من تست‌ها را می‌زدم و جاهایی که به مشکل می‌خوردم می‌رفتم سراغ مبحثش. توضیحات آن کتاب کافی بود.

از مهرماه برنامه‌تان چه بود؟

از مهر کلاس‌های پارسه را شرکت می‌کردم. خواندنم را هم بیشتر کردم. به روزی 15 ساعت هم می‌رسید.

آزمون‌ها را هم شرکت می‌کردی؟

بله. خیلی هم موثر بودند. چون برای کنکور اصلی آماده می‌شدی. آزمون اول رتبه‌ام هشت شد. فکر نمی‌کردم که رتبه‌ام این‌قدر خوب بشود. همین یک انگیزه شد برای خواندن. حس رقابتی خوبی هم به آدم می‌داد.

این قدر درس می‌خواندید، تفریح هم داشتید؟

نه اصلا.

به طور معمول آدمی هستید که اهل تفریح نیست یا توی این مدت برنامه‌تان این‌جوری بود؟

منظورتان چه جور تفریحاتی است؟

این‌که با دوستانتان یا خانواده بیرون بروید، مهمانی و …

چرا توی این مدت 3 بار رفتم سینما. یکی دو بار هم رفتم خانه دوست صمیمی‌ام. اما این که 5-6 ساعت مدام تفریح داشته باشم، نبود. سریال هم می‌دیدم البته. می‌دانید من در دوره لیسانس درسم خوب بود برای همین اولین باری که می‌خواستم کنکور بدهم خیلی نخواندم چون فکر می‌کردم همین‌جوری قبول می‌شوم که نشد. دوستانم گفتند اگر می‌خواهی قبول بشوی باید یک‌سال واقعا وقت بگذاری. من هم تمام تلاشم را کردم و توکلم هم به خدا بود. گفتم من هر کاری که از دستم می‌آید انجام می‌دهم حتی اگر قبول هم نشدم، مهم نیست. موضوعیت برایم همین تلاشی بود که باید می‌کردم.

به نظرت مهم‌ترین عامل موفقیتت چه بود؟

همین تست کار کردن. آن‌قدر تست‌ها برایم آشنا بود که وقتی به آن‌ها نگاه می‌کردم دقیقا می‌دانستم از کدام راه باید برم که به جواب برسم.

توصیه‌ای هم برای کنکوری‌ها داری؟

تلاش خودشان را بکنند و توکلشان به خدا باشد. اگر توکل نداشته باشند، اضطراب سر جلسه همه چیز را از بین می‌برد. من می‌دیدم که سر جلسه بعضی از بچه‌ها چه‌قدر مضطرب بودند.

خودت استرس نداشتی؟

نه. چون هم به تست‌ها مسلط بودم، هم تلاشم را کرده بودم و هم راضی بودم به رضای خدا.

ارسال دیدگاه

1
0

1 نظرات جدید
0 پاسخ به نظرات
0 دنبال کنندگان
 
بیشترین واکنشها به نظر
داغترین موضوع نظر
1 نظر نویسندگان
  عضویت  
جدیدترین قدیمی ترین بیشترین رای
اطلاع از
عمران

نظام آموزشی ای که افراد تا آخر عمرشان تست زنی کار میکنند و رتبه برتر هایشان در انتها تبدیل میشوند به یک مشت متخصص تست زنی،نه بیشتر.
وای به حال علم این کشور…

تبلیغات متنی