تاملند

پست تبلیغاتی

پست تبلیغاتی

آموزش برنامه ریزی برای کنکور به شیوه ی تک رقمی ها‎

قدرتمند ترین سیستم برنامه ریزی جهت موفقیت قطعی در کنکور سراسری 94 و آزمون های آزمایشی

کاری از جناب محمد امین عرفانی زاده

 

 

کنکوری های عزیز سلام،

در این مقاله ی کوتاه آموزشی قصد دارم شما را با قدرتمند ترین سیستم برنامه ریزی آشنا کنم که به واسطه ی آن تمامی برنامه ریزی های شما به موفقیت قطعی و نهایی ختم شود تا به راحتی و در کمترین زمان ممکن به اهداف تحصیلی ای که برای خود تعیین می کنید، دست یابید.

قبل از شروع هر برنامه ریزی 1 دقیقه وقت صرف کنید تا اول از همه مشخص کنید آنچه می خواهید چیست، سپس برای آن یک دلیل بیان کنید که چرا چنین چیزی را می خواهید.

به یاد داشته باشید که زمان، چیزی نیست به جز یک احساس و روشی برای نگاه کردن به یک لحظه و یا زندگی.

قدرت تمرکز: در زندگی چیز های زیادی وجود دارد که تمرکز شما را می طلبد. اگر آگاهانه برای حفظ تمرکز تان تلاش نکنید و از قبل تصمیم نگیرید که قرار است بر چه چیز هایی تمرکز کنید و انرژی و احساس و زمان تان را صرف چه چیز هایی کنید، میزان موفقیت شما به میزان چشمگیری کاهش پیدا می کند.

تمرکز ذهنی: چیزی که به آن توجه می کنید، درباره اش فکر می کنید و آن را در ذهنتان مجسم می کنید.

در واقع اینکه در عملکرد تحصیلی، شغلی، زندگی شخصی، سلامت و روابط تان موفق هستید یا نه، تا حد زیادی بازتابی از چیزی است که در این زمینه های زندگی بر آن تمرکز می کنید و یا اینکه اصلا بر این زمینه ها تمرکز می کنید یا خیر.

تمرکز قدرت نهایی شماست که می تواند روش فکر کردن، روش احساس کردن و کارهایی که در هر لحظه انجام می دهید را تغییر دهد. وقتی کانون تمرکز تان و آنچه که در مرکز توجه خود قرار می دهید را تغییر می دهید، زندگی تان نیز تغییر می کند. چیزی که بر آن تمرکز می کنید، جهت حرکت و مسیر زندگی شما را تعیین می کند.

قدرت پرسش: قدرتمند ترین راه برای هدایت تمرکز تان استفاده از تکنیک سوال کردن است، سوال هایی که هر لحظه به صورت آگاهانه یا نا آگاهانه از خود می پرسید.

از این دید به تکنیک سوال کردن نگاه کنید: تصور کنید مغزتان پیشرفته ترین رایانه ی جهان است که در آن جواب هر سوالی وجود دارد و تنها کافیست که سوال تان را از این کامپیوتر بپرسید. اگر مدام از خود می پرسید: ” چرا همیشه این اتفاق ها برای من می افتد؟ ” مغزتان به سراغ بانک اطلاعاتی ذهنی شما می رود و به بررسی تمامی اطلاعاتی که از کودکی تا این لحظه دریافت کرده اید، هر آنچه شنیده اید، هر آنچه دیگران به شما گفته اند، هر آنچه خودتان به خودتان گفته اید، هر آنچه خوانده اید و یاد گرفته اید و … می پردازد و بر اساس این اطلاعات پاسخ سوال شما را می دهد: همیشه این اتفاق برای تو می افتد چون تو تنبلی!

پس به یاد داشته باشید، هر سوالی که از خود بپرسید ذهن تان با قدرتی اعجاب آور پاسخ آن سوال را برای شما می آورد. بنابراین اگر مثلا از خود بپرسید چگونه است که من همیشه در برنامه ریزی موفق هستم؟ چگونه است که من همیشه در هر کاری که وارد می شوم در آن می درخشم؟ مغزتان در تمامی اطلاعات موجود می گردد تا در نهایت مرجعی پیدا کند که بر طبق آن اثبات کند که شما بهترین برنامه ریز هستید و همیشه می درخشید و یا مراجعی را به شما معرفی می کند و منابعی را در اختیارتان قرار دهد که در نهایت بتوانید چنین جمله و هدفی را به واقعیت زندگی تان تبدیل کنید.

پس به یاد داشته باشید که اگر سوال های خوبی از خود بپرسید، به جواب هایی بهتر و در نتیجه به نتایج بهتری می رسید.

چند پرسش کلیدی و قدرتمند برای برنامه ریزی:

پرسش اول: برای رسیدن به چه نتیجه ای متعهد هستید؟     

نتیجه: هدفی که به دنبالش هستید، نتیجه یا پیامدی مشخص و قابل اندازه گیری که می خواهید به آن برسید.

نکته: توجه کنید که هدف شما، نتیجه و دستاورد شما باید کاملا مشخص و قابل اندازه گیری باشد.

به جای اینکه بگویید من می خواهم در آزمون های آزمایشی موفق شوم، اگر آن را دقیق تر، مشخص تر و قابل اندازه گیری کنید، احتمال موفقیت شما چند برابر می شود زیرا وقتی نتیجه ی مشخصی که می خواهید به دست بیاورید برای تان واضح باشد و بر آن تمرکز کنید، رفتارتان بلافاصله عوض می شود.

پرسش دوم: قصدتان چیست؟ چرا می خواهید این کار را انجام دهید؟

قصد: دلایل قانع کننده ای برای اینکه چرا می خواهید کاری را انجام دهید، دلایلی که به شما همت لازم برای انجام و پیگیری برنامه تان را بدهد.

نکته: در مورد قصد هر شخص، جواب درست و غلط وجود ندارد، چیزی که از نظر احساسی در شما تاثیر گذار است و شما را به حرکت وا می دارد می تواند با دیگری متفاوت باشد. مهم این است که از کلمات احساسی استفاده کنید، کلماتی که به شما شور و هیجان و قدرت حرکت بدهد.

این چند سوال به شما کمک می کند تا مقاصد خود را بیرون بکشید:

ü      چرا می خواهم این کار را بکنم؟

ü      این کار چه چیزی به من خواهد داد؟

ü      این کار به من کمک می کند تا چه چیزی به دیگران بدهم؟

ü      این کار چه احساسی به من می دهد؟

تعیین قصد امری بسیار حیاتی و مهم است. چون بدون آن، تلاش و پشتکارتان را از دست می دهید و در مقابل کوچکترین موانع و مشکلات احتمالی تسلیم می شوید.

پرسش سوم: برنامه ی اجرایی تان چیست؟ اقدامات مشخصی که لازم است انجام دهید تا به این نتیاج برسید چیست؟

برنامه اجرایی: قدم ها یا اقدامات مشخصی که لازم است بردارید یا انجام دهید تا به نتایج دلخواه تان برسید.

در این بخش تنها باید اقدامات لازم جهت دستیابی به هدف را ذکر کنید. مزیت این بخش این است که متوجه می شوید برای دستیابی به یک هدف راه های بسیار زیادی وجود دارد و ثانیا اگر اقدامی جواب نداد، راه های دیگری وجود دارد که جواب می دهد.

ایجاد برنامه ی زندگی

در برنامه ریزی هفتگی اولین کاری که انجام می دهید توجه به این نکته است که چه چیزی در زندگی تان بیشترین اهمیت را دارد. این کار باعث اطمینان یافتن از این موضوع می شود که همواره پیش از شروع برنامه ریزی بر چشم انداز چیزی که برای تان مهم است تمرکز می کنید.

المنت های لازم جهت آماده سازی برنامه ی زندگی:

تصویر ذهنی: برای ساخت تصویر ذهنی، خود را از نظر احساسی در حالتی قرار دهید که گویی این قدرت، مهارت و جرات را دارید که هر چه را که در سر می پرورانید به واقعیت تبدیل کنید.

برای شکل دهی تصویر ذهنی تان می توانید به این سوال ها پاسخ دهید تا تصویر ذهنی تان را راحت تر شکل دهید:

ü      از زندگی چه می خواهید؟

ü      اگر ناگهان همان انرژی را که در کودکی داشتید، باز یابید، رفتن به سراغ چه چیزی و یا چه کاری شما را به هیجان می آورد؟

ü      چه عاملی می تواند باعث شود که حاضر شوید به خاطر آن صبح ها زودتر از خواب بیدار شوید و شب ها تا دیر وقت بیدار بمانید؟

ü      زندگی تان می تواند چگونه باشد؟

ü      اگر ترسی از حرکت رو به جلو نداشتید، در زندگی تان چه می کردید؟

ü      چه چیزی را می خواهید به زندگی خودتان و دیگران عرضه کنید؟

ü      اگر می دانستید که می توانید زندگی تان را به هر شکلی که می خواهید در بیاورید، آن را چگونه می خواستید؟

قصد نهایی شما: برای یافتن مقاصد خود می توانید از سوالات زیر کمک بگیرید:

ü      چرا باید به این تصویر ذهنی برسید؟

ü      قصد نهایی شما چیست؟ وقتی در زندگی به آن تصویر ذهنی برسید، چه چیزی را به شما می دهد؟ چه احساسی به شما می دهد؟

ü      در نهایت چرا می خواهید به این تصویر ذهنی دست یابید؟

ü      آن، چه قصدی است که به شما این همت را می دهد که در برابر هرچه می تواند شما را عقب نگه دارد مقاومت کنید؟

ü      رسیدن به این تصویر ذهنی نهایی، چه حس و حالی دارد؟

هویت شما: هویت شما از باورهایی تشکیل می شود که بر مبنای آن ها تعریف می کنید چه چیزی شما را به عنوان یک انسان، منحصر به فرد می سازد.

باورهای ما درباره ی خودمان، جز قوی ترین نیروهایی هستند که به زندگی ما شکل می دهند. همیشه اعمال ما مطابق با این دیدگاهمان است که به راستی چه کسی هستیم، چه این دیدگاه صحیح باشد و یا نباشد. در نتیجه، کلماتی که برای توصیف خود به کار می برید بسیار مهم هستند. آنها تعیین می کنند که چگونه عمل خواهید کرد، چه خواهید گفت، چگونه رفتار خواهید کرد، در زندگی برای دستیابی به چه چیزهایی تلاش خواهید کرد و در چه مواردی حتی دست به تلاش کردن هم نخواهید زد.

پاسخ دهی به سوالات زیر می تواند در کشف هویت شما و ساختن هویت دلخواه تان به شما کمک کند:

ü      چه کسی هستید؟ خودتان را چگونه تعریف می کنید؟ ذات حقیقی شما چیست؟

ü      برای توصیف خودتان از چه استعاره هایی استفاده می کنید؟

ü      اگر در فرهنگ لغت اسم شما موجود باشد، چگونه تعریف شده است؟

ü      بعضی از خصوصیاتی که دارید و یا می خواهید داشته باشید چیست؟

ü      چه چیزی در زندگی برای تان مهم است؟ می خوایهد چه کسی باشید؟

ü      معیارهای شما برای یک زندگی عالی و بی نظیر از نظر جسمی، احساسی، معنوی، مالی، تحصیلی و روابط عاطفی چیست؟ می خوایهد چه چیزهایی را در زندگی تجربه یا احساس کنید؟

اصول اخلاقی شما: اصول اخلاقی شما مجموعه ای از معیارهایی است که هر روز و در ها حال خود را ملزم به رعایت آنها می بینید. برای تعیین اصول اخلاقی تان می توانید از سوالات زیر کمک بگیرید:

ü      معهد هستید هر روز مطابق چه حس ها و یا فضیلت های اخلاقی ای زندگی کنید؟

ارزش های شما: ارزش های شما، احساساتی هستند که در زندگی برای تان بیشتر از هر چیزی اهمیت دارند. اگر تا کنون معلوم نکرده اید که به چه چیزهایی بیشتر اهمیت می دهید، می توانید همین حالا این کار را انجام دهید:

ü      از خودتان بپرسید: ” مهمترین چیز در زندگی برای من چیست؟ ” سپس از خود بپرسید: ” چه چیز دیگری برایم مهم است؟ ” آنقدر به این کار ادامه دهید که دیگر پاسخی نداشته باشید.

ü      سپس موارد نوشته شده را بر اساس سوال زیر اولویت بندی کنید: …… برایم مهمتر است یا ………………….؟

ü      از خودتان بپرسید: ” چه باید بشود تا احساس ….. کنم؟ ” با این سوال در می یابید که چگونه می توایند هر ارزش را در زندگی خود پیاده کنید. برای هر مورد این سوال رو چند بار مطرح کنید، چون بسیاری از افراد برای هر ارزش موارد متعددی دارند.

حالا که می دانید زندگی تان به طور کلی چه سمت و سویی دارد، لازم است به صورت تخصصی و جزیی به هر کدام از موارد ذکر شده بپردازیم. امروزه توقع نا گفته جامعه از ما این است که چند بعدی باشیم تا بتوانیم در جامعه به عنوان عضوی موفق، بخشنده، خوشبخت و کامیاب باشیم.

برای این کار ابتدا بیایید نگاهی صادقانه به این بیندازیم که امروز در بعضی از زمینه های زندگی تان در کجا ایستاده اید. زیرا اولین قدم برای فهمیدن اینکه به کجا می خواهید بروید، دانستن این نکته است که اکنون در کجا هستید.

تمرین: برگه ای بردارید و در آن تمامی بخش های زندگی تان را مشخص کنید: وضعیت جسمی، وضعیت احساسی، وضعیت تحصیلی، وضعیت خانوادگی و امور معنوی و شغلی و سلامت جسمی. در هر کدام از حیطه های ذکر شده از بین صفر تا ده چه نمره ای را به خود می دهید؟ با پاسخ به این سوال مشخص می کنید که تا قله و هدفی که دارید چقدر فاصله دارید.

با خودتان صادق باشید! چون تنها با صداقت و پاسخ صحیح است که می توانید کیفیت زندگی خود را ارتقا دهید.

طراحی زندگی: در این قسمت تصمیم می گیرید که وارد گود شوید و تصمیم می گیرید که بر کدام یک از زمینه ها و بخش های زندگی تان متمرکز شوید تا آنها را بهبود ببخشید. برای سهولت کار زندگی تان را به دو بخش تقسیم کنید: زندگی شخصی و زندگی حرفه ای.

اجازه دهید با زندگی شخصی شروع کنیم. کدام زمینه هاست که اعتقاد دارید باید بر آنها متمرکز شوید و به طور مداوم بهبودشان ببخشید تا زندگی شاد و موفق و رضایتمندانه ای داشته باشید؟

در زمینه ی زندگی حرفه ای تان چطور؟

برای حد اکثر کردن نتیجه ای که از این بخش به دست می آید، برای هر یک از این زمینه ها تصویر ذهنی مطلوب و ایده آلی بسازید که در آن به شیوه ی عالی و مد نظرتان آن زمینه را بهبود بخشیده اید. هر هفته به سراغ این تصویر ذهنی مکتوب بروید و آن را بخوانید تا از آن الهام و انرژی بگیرید. در نظر داشته باشید که این تصویر ذهنی حکم یک فهرست یاد آوری را برای شما دارد تا همواره بدانید که مقصدتان کجاست و قرار است به کجا بروید.

برای کسب موفقیت نهایی و مقابله با اضطراب می توانید از تکنیک تبدیل اضطراب به موفقیت استفاده کنید. این تکینک را قدرت تکه کردن نیز می نامند.

تکه کردن: دسته بندی اطلاعات با هم در قالب تکه هایی به اندازه مطلوب تا بتوانید آنها را مدیریت کنید و نتایجی را که می خواهید، بدون اضراب یا نا امید شدن به دست آورید.

تنها زمان هایی احساس اضطراب می کنیم که حوزه هایی که باید آنها را تحت نظر داشته و کنترل کنیم بیش از حد زیاد باشند. نکته جالب اینکه، ذهن ما این قابلیت را دارد که هر موقعیتی را در زندگی به قطعات کوچکتر تبدیل کند. به عنوان مثال اگر پروژه ای را به عهده بگیرید و سعی کنید کل کار را یکباره انجام دهید، نا ایمد می شوید! ولی اگر این پروژه را به چند بخش تقسیم کنید به راحتی می توانید همان پروژه ی طاقت فرسا و نا امید کننده را مدیریت کرده و به اتمام برسانید.

5 گام اساسی در برنامه ریزی:

در طراحی تمامی برنامه ها، چه برنامه روزانه باشد، یا هفتگی و برنامه ریزی برای اتمام یک پروژه این 5 مرحله باید طی شود.

گام 1: خواسته ها و نیازهایتان را مکتوب کنید.

گام 2: برنامه ی کلی را طراحی کنید.

گام 3: به زمان اجرای هر برنامه و باید ها و نباید ها متعهد شوید.

گام 4: زمان مشخصی برای هر برنامه تعیین کنید تا نتیجه ی مد نظرتان را قابل دستیابی کنید.

گام 5: کار را به نتیجه نهایی برسانید، ارزیابی کنید و جشن بگیرید.

 

گام اول، ثبت نیازها و خواسته ها: تنها کافیست کارهایی را که باید انجام دهید یاد داشت کنید. در تکمیل لیست می توانید هر زمان که موردی به ذهنتان رسید آن را به لیست اضافه کنید و نیازی نیست که یکباره لیست تان را تکمیل کنید.

گام دوم، طراحی برنامه کلی: در این بخش برنامه ها و پروژه هایی را که باید انجام دهید به قطعات کوچکتر تقسیم می کنید. وقتی این کار را انجام می دهید از خود بپرسید:

ü      مهمترین نتیجه ای که باید به دست آورم تا این روز، این هفته و یا این پروژه موفق و رضایت بخش باشد چیست؟

ü      قصدم چیست؟ چرا می خواهم این کار را انجام دهم؟ انجام این کار چه چیزی به من خواهد داد؟

ü      چه اقداماتی باید انجام دهم تا به این نتیجه برسم؟ برنامه اجرایی و طرح من برای دستیابی به این هدف چیست؟

گام سوم، تعهد به اجرا: هیچ برنامه ای تا زمانی که با احساسی قوی همراه نشود که اجرای آن را تضمین کند، هیچ ارزشی ندارد. به این احساس قوی، تعهد می گوییم. بنابر این لازم است که متعهد شوید که وقتی روی برنامه کار می کنید به زمان اجرای آن پایبند باشید. به عنوان مثال، به هفته تان نگاه کنید و از قبل تصمیم بگیرید که در چه روزهایی و هر کدام به چه مدت به این کارها خواهید پرداخت.

گام چهارم، زمان بندی: به زمان انجام هر قسمت متعهد شوید. برای این کار دو گام باید بردارید: وارد کردن زمان های فیکس که از قبل تعیین شده اند و قابل تغییر نیستند مثل قرار ملاقات ها، تایم کلاسی و … . و زمان بندی ویژه دستیابی به اهداف روزانه و هفتگی و پروژه ای تان.

گام پنجم، تکمیل، ارزیابی و جشن گرفتن: برنامه های تان را کامل کنید، ارزیابی کنید و پیروزی ها و دستاوردهایتان را جشن بگیرید. در پایان هر روز و هر ماه، 5 دقیقه وقت صرف کنید و دستاوردهایتان را مکتوب کرده و جشن بگیرید. شرح موفقیت های تان و چگونگی حصول آنها را نیز ذکر کنید. این تمرین زندگی تان را جادویی می کند، حتما آن را امتحان کنید.

علت اهمیت این بخش این است که تا نتوانید چیزی را اندازه گیری کنید امکان مدیریت آن وجود ندارد.

تمامی این 5 گام را برای طراحی برنامه روزانه، هفتگی و برنامه کلی انجام دهید.

نکته: در پایان هر هفته، به برنامه ی هفتگی تان نگاه کنید تا پیشرفت خود را ارزیابی کنید. در این بخش می توانید:

ü      هر موردی را که کامل نکرده اید به هفته بعد منتقل کنید.

ü      از خود بپرسید: این هفته به چه چیزی رسیدم؟ چه کاری را خوب انجام دادم؟ به چه چیزی دست پیدا کردم و به آن افتخار می کنم؟

ü      از این هفته چه چیزی یاد گرفتم؟ اگر آن طور که دلم می خواست نتیجه نگرفتم، علتش چه بود؟ آیا قصدهایم به اندازه کافی قانع کننده بود؟                                     

به یاد داشته باشید که زندگی چیزی جز مجموعه ی لحظات نیست. بنابراین تمرکز بر لحظه به ارتقا کیفیت زندگی شما می انجامد.

به یاد داشته باشید که برنامه ریزی هفتگی مهمترین قطعه در سیستم برنامه ریزی است چون دقیقا همان چیزی است که تضمین می کند تمام آنچه در زندگی تان مهم است را در زندگی روزانه تان جا داده اید یا نه. کامل کردن برنامه هفتگی حدود یک ساعت تا یک ساعت و نیم زمان می برد که به صورت زیر است:

ساخت و مرور تصویر ذهنی ( 5 تا 10 دقیقه)

تصویر ذهنی، قصد نهایی و اصول و ارزش های تان را مرور کنید.

اهداف و منابعی که در اختیار دارید را بازشناسی کنید. (5 تا 10 دقیقه)

هر یک از بخش ها و تصاویر ذهنی مربوط به بهبود زمینه های شخصی و حرفه ای زندگی تان را مرور کنید. به خصوص نتایجی را که قرار است تا سال آینده به دست آورید را مرور کنید.

طراحی برنامه برای یک هفته فوق العاده ( 30 تا 45 دقیقه)

این بخش دارای چهار گام است: از گذشته درس بگیرید، برنامه های قبلی تان را مرور کنید و عوامل موفقیت و شکست آنها را مورد ارزیابی قرار دهید. همچنین مهمترین کارهایی که می بایست انجام می شد ولی انجام نشد را مشخص کنید.

برنامه های کلی و هدف جامع و نهایی را مرور کنید  تا مشخص شود این هفته لازم است کدام بخش ها ادامه یابند و یا تکمیل شوند.

برنامه هفتگی تان را مرور کنید و دقیقا مشخص کنید که سه تا پنج هدفی که این هفته باید بر آنها تمرکز کنید چیست.

خودتان را برای پیروزی نهایی آماده کنید. این گام مثل بیمه کردن برنامه است که زمانی که مواردی غیر منتظره و اجتناب ناپذیر پیش می آیند از شما محافظت می کند.

مهمترین نتیجه و دستاورد هفته را مشخص کنید. برای بیمه کردن برنامه دو راه وجود دارد که باید توامان انجام گردد. اول اینکه همیشه زمان هایی را در برنامه خود قرار دهید به عنوان زمان جبرانی و دوم اینکه در زمان بندی برنامه هایتان حتما اصل اولویت بندی را رعایت کنید و مهمترین برنامه ها را در صدر فعالیت هایتان قرار دهیدتا مطمئن شوید که هر اتفاقی هم که بیفتد صدمه ای ببه مهمترین دستاورد هفته شما وارد نمی کند.

چکینگ نهایی برنامه طراحی شده:

ü      آیا فهرست اقدامات و فعالیت هایی که مشخص نموده اید مشروح و دقیق است؟

ü      آیا نتیجه ای که می خواهید به دست آورید مشخص و قابل ارزیابی و اندازه گیری است؟

ü      آیا می تواند از این هم مشخص تر شود؟

ü      آیا قصد تان به اندازه کافی قوی هست که شما را به حرکت وا دارد؟

ü      آیا برنامه ی شما به اندازه ی کافی واضح است؟

 

 

 

فرم برنامه روزانه / هفتگی

از این فرم برای پر کردن برنامه روزانه و هفتگی می توانید استفاده کنید. می توانید به تعداد کافی از آن پرینت گرفته و برنامه ی خود را مکتوب کنید.

ü       

نیاز به کمک دیگران

زمان

اولویت

برنامه اجرایی

نتیجه

قصد

مهمترین دستاوردهای روز/ هفته

توضیحات

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سایر فرم های مربوطه:

ارزش های من ( چیزهایی که رفتن به سویشان برای من ارزش به شمار می آید)

اولویت

داشتن چه احساسی در زندگی برایم مهم است؟

وقتی چه کنم چنین احساسی به من دست می دهد؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

چیز هایی که دور شدن از آنها برایم ارزش به شمار می آید:

اولویت

اجتناب از چه احساسی در زندگی برایم مهم است؟

وقتی چه کاری بکنم این احساس را دارم؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دستاوردهای من

اولویت

مهمترین هدف هایم در سال

چرا می خواهم به آن برسم؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

زمینه های بهبود

زمینه های بهبود فردی

زمینه های بهبود حرفه ای

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

                                                                         شاد و پیروز باشید و پر انرژی       

                                                                           محمد امین عرفانی زاده

ارسال دیدگاه

5
0

5 نظرات جدید
0 پاسخ به نظرات
0 دنبال کنندگان
 
بیشترین واکنشها به نظر
داغترین موضوع نظر
4 نظر نویسندگان
  عضویت  
جدیدترین قدیمی ترین بیشترین رای
اطلاع از
omid

خیلی خوب بود امیدوارم بتونم از این مطالب استفاده مناسبی ببرم.

saman

بسیار مفید و کاربردی بود
ممنون 🙂

amin

cherto perte khoobi bood

ندا

ممنون از این مطلب بسیار آموزنده

امیر رضا

سلام استاد عرفانی
ممنون از مطلب عالی تون و سایت بسیار خوبی که دارید. آیا برای برنامه ریزی تکیه بر همین آموزش کافیه یا استفاده از فایل های خود هیپنوتیزم سایتتون هم الزامیه؟

تبلیغات متنی