امین فخاری – رتبه 9 منطقه 3 – رشته تجربی

امین فخاری:من سال 85 در کنکور شرکت کردم و رتبه ام حدوداً 23 هزار منطقه 3 بود و کشوری من حدود 80 هزار شد.

در سال 85 تا 86 به مدت یک سال عضو کانون بود، البته یکی 2 سال وقفه اُفتاد و به دانشگاه پیام نور تاکستان رفتم و رشته مهندسی کشاورزی را خواندم.

منتها یک سری مشکلاتی پیش آمد و من نتوانستم ادامه بدهم و دوباره در سال 88 در کانون شرکت کردم.

دلیل اصلی که این رتبه را به دست آوردم این است که تلاش کردم و می خواستم که این رتبه را به دست بیاورم و فقط دلیل آن تلاش و تلاش است.

اگر اجازه دهید، من از زمان ابتدایی خودم تا به امروز یک مقدمه ای را برای شما توضیح دهم:

من در یک روستا درس خواندم و تقریباً چه دوستان سال بالاتر من و چه دوستان سال های پایین تر هیچ کدام حتی پنجم دبستان را هم نگرفتند و وقتی برای راهنمایی به آبگرم رفتم باز هم هیچ کدام از دوستانم سوم راهنمایی را نگرفتند.

در دبیرستان هم همین طور، البته شاید شرایط آن ها این اجازه را به آن ها نمی داد. امکانات آموزشی ما خیلی کم بود و من هم به دلیل یک سری مشکلاتی که داشتم نتوانستم در سال اول کنکور قبول شوم به همین دلیل به دانشگاه پیام نور رفتم ولی وقتی به چند شهر بزرگ رفتم و دانشگاه ها را دیدم تصمیم گرفتم که سعی و تلاش کنم و به یک دانشگاه خوب و بزرگ بروم.

البته سال سوم دبیرستان یک سال خیلی بدی برای من بود و درس های من واقعاً اُفت کرده بود و معدل کتبی من 14 شده بود، حتی نمره کتبی ریاضی من 9 شد.

***

“ارتباط تلفنی برنامه زنده فرصت برابر با کاظم قلم چی مدیر کانون فرهنگی آموزش”

کاظم قلم چی: قبل از هر چیز من به یک نکته اشاره می کنم ، آقای فخاری می روند و در کنکور شرکت می کنند و 2 سال در دانشگاه پیام نور شرکت می کند و بعد از آن 2 سال پشت کنکور می ماند تا به این نتیجه عالی می رسد.

البته ما این کار را به همه توصیه نمی کنیم و این کار یک نخسه واحد برای همه نیست ولی زمانی که یک نفر توانسته این کار را انجام دهد مطمئناً دیگران هم می توانند، امین فخاری یک آدم با اراده و با انگیزه است و همین طور که خود ایشان هم اشاره کردند، انگیزه و زحمت و تلاش ایشان باعث این موفقیت شده است.

من می خواهم چند نکته را از آقای فخاری بپرسم:

1.      ارزیابی خود شما از این که توانستید این رتبه را به دست بیاورید چیست؟

2.      چه طور شد که برنامه ریزی کانون را در 3 سال متوالی انتخاب کردید؟

3.      آیا هیچ به این فکر نکردید که برنامه خود را تغییر دهید؟

4.      پیوستگی به این برنامه چگونه بوده است؟

5.      کانون را با چه معیاری انتخاب کرده اید؟

6.      آیا کسی کانون را به شما معرفی کرده بود؟ 

امین فخاری:به نظر من اول آدم باید هدف را در نظر بگیرد و بعد بسته به نیاز هدف تلاش کند، من اول می خواستم در دانشگاه تهران و در یک رشته خوب قبول شوم و بعد از این که هدف خودم را انتخاب کردم خیلی زحمت کشیدم و تلاش کردم تا به آن هدف برسم.

البته دلیل این موفقیت را هم فقط زحمت و تلاش خودم نمی دانم بلکه خانواده و دوستانم هم من را در این مسیر خیلی کمک کردند.

من در سال 85 با دو تا از دوستانم حدود 100 کیلومتر از آب گرم را تا قزوین پیاده می رفتیم و کانون را هم همین دوستانم به من معرفی کردند.

دلیل این که من هم پیگیر کانون شدم این بود که جامعه آماری خیلی بالایی دارد و طراحان سوالات آن خیلی قوی هستند و من چون معلم هم نداشتم می خواستم ببینم این سؤالات چگونه طرح می شود و زمانی که مطمئن شدم طراحی این سؤالات خیلی عالی بود مصصم شدم که به کانون بیایم و همین طور زمانی که با برنامه راهبردی پیش می رفتم و شاهد پیشرفت های خودم بودم تصمیم گرفتم برنامه خودم را تغییر ندهم و پیوستگی خودم را با برنامه های کانون حفظ کنم.

کاظم قلم چی:  من تحت تأثیر این اراده و انگیزه و تلاش امین فخاری قرار گرفتم یک دانش آموز با انگیزه و با اراده که با همت و تلاش از روستا آمده و به این جا رسیده است.

***

مازیار شیروانی مقدم: آقای امین فخاری شما در یک دوره ای به کانون آمدند و نتیجه ای هم نگرفتید و نااُمید هم نشدید و باز هم به کانون آمدید، سؤالی که من از شما دارم این است که در طول 2 هفته ای که بین 2 آزمون فرصت داشتید چگونه درس می خواندید؟ برنامه شما چه بود؟ روش درس خواندن شما چه بود؟ آیا در کنار درس خواندن کار هم می کردید؟

امین فخاری: البته مشکلات که همیشه بوده، علی الخصوص مشکلات خانواده ما.

من طی 2 هفته اکثراً درس هایم را می خواندم، صبح زود با درس های اختصاصی شروع می کردم و فقط بعضی اوقات مشکلاتی که پیش می آمد نمی توانستم درس بخوانم.

آیا شما کار هم می کردید؟

بله ، من به پدرم کمک می کردم.

آیا به غیر شما در خانواده شخص دیگری هم تحصیلات عالیه دارد؟

متأسفانه خیر. البته درست است که تحصیلات ندارند امّا درک و معرفتشان خیلی بالاست، به خصوص پدرم که همیشه حامی من بودند و من را برای درس خواندن تشویق می کردند و این تشویق های روحی پدرم خیلی به من کمک کرد.

آیا شما کتاب غیر درسی هم می خوانید؟

خیر ، من فقط روزنامه می خوانم.

آیا واقعاً قبول شدن در دانشگاه تهران یک آرزو بود و یا این که پزشک شدن برای شما آرزو بود؟

آمدن به دانشگاه تهران برای من یک آرزو بود و همین طور آمدن در این برنامه هم برایم یک آرزو بود که به لطف خدا آرزوی من محقق شد.

مطمئناً شما با این پشتکار و اراده و تلاشی که دارید در آینده هم هر هدفی که داشته باشید به آن خواهید رسید.

مازیار شیروانی مقدم: امروز گفت و گوی خیلی خوبی بود و این که در هر موقعیتی و با هر شرایطی می شود موفق شد و می شود یک گام به جلو برداشت و همین طور این موضوع هم در مورد آقای فخاری به صورت تدریجی اتفاق اُفتاده است و ما الان می بینیم که منطقه 2 از منطقه یک جلو اُفتاده است و گذشت آن زمانی که می گفتند فقط شهرهای بزرگ دانش آموزان موفق دارند و ما می بینیم که حتی منطقه 3 هم در حال جلو آمدن است و این نشان می دهد که دانش آموزان هدف را شناخته اند و با برنامه ریزی درست به دنبال آن هدف می روند.

همان طور که آقای امین فخاری در یک دوره به کانون آمدند و از این که نتیجه ای نگرفتند خود را در یک دادگاه قرار دادند و به خود می گویند که من خوب تلاش نکرده ام و دوباره برای سال بعد برنامه را اجرا می کند و به کانون می پیوندد و با برنامه های کانون پیش می رود و تدریجی رشد می کند و به رتبه 9 منطقه 3 می رسد.